جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳  |  Friday, 26 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۵۱۱۱۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۵۰ : ۱۳ - ۱۲ آبان ۱۴۰۰
چگونه جا‌های خالی زندگیمان را با کتاب پر کنیم؟
انسان به اندازه دانایی‌اش از زندگی لذت می‌برد و این کار از کتاب برمی‌آید.

نسرین خدایاری : هر ساله روزهای پایانی دومین ماه از فصل برگ‌ریزان براساس آنچه در تقویم ذکر شده است،  با نام و مفهوم کتاب  گره می‌خورد .در اصل بیست و چهارم تا سی‌ام آبان ماه روی کاغذهای گاه‌شمار ما با عنوان هفته کتاب شناخته می‌شوند.این هفته هر ساله با شعاری مخصوص خود از راه می‌رسد و به ما یادآوری می‌کند که مطالعه و آشتی با کتاب تا چه اندازه حال خودمان و اطرافیانمان  را خوب می‌کند.البته به گفته کارشناسان ،کتاب نیز همچون سایر محصولات فرهنگی و غیر فرهنگی موجود در بازار،تیغ دولبه‌ای است که اگرچه دوست خوب و بی‌زبان انسان به حساب می‌آید،در برخی از مواقع نیز  می‌تواند مخرب باشد.شاید به همین دلیل است که مسئولان فرهنگی کشورمان هفته کتاب امسال را با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنید»همراه کرده‌اند.اما به راستی کتاب خوب چیست؟و چگونه می‌تواند جاهای خالی زندگی انسان امروزی را پر کند؟

چگونه جا‌های خالی زندگیمان را با کتاب پر کنیم؟ /انتقاد آذر (یک استاد ادبیات فارسی) به نحوه عملکرد وزارت آموزش و پرورش

ما در این گزارش به سراغ  « امیر اسماعیل آذر »  استاد ادبیات فارسی و مدیر عامل مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگبان رفتیم تا از او بپرسیم چگونه می‌توانیم جاهای خالی زندگیمان را با کتاب پر کنیم؟

او به « دیباچه » گفت:اصولا راجع به کتاب هر اتفاقی بیفتد و هر کاری صورت بگیرد حتی کم، می‌تواند مفید باشد ولی مهم این است که ما از سطحی‌نگری عبور کنیم و به عمق برسیم؛ یعنی مثلا درباره کتاب و ترویج فرهنگ مطالعه، اقشار مختلف جامعه بدانند که اگر کتاب بخوانند،زندگیشان به طرف تعالی اوج می‌گیرد و در تمام لحظه‌های اصلی زندگیشان نفوذ کند و در نهایت برایشان شادی و امید به بار می‌آورد  زیرا کتاب انسان را به عصر دانایی هدایت می‌کند .

آذر گفت:ابوریحان بیرونی چند ساعت قبل از آنکه روی در نقاب خاک بکشد،در حالت نزع روان بود و از کسی که در حجره‌اش حضور داشت،سؤالی کرد.دیگری او را نگاهی عمیق کرد یعنی تو که داری می‌میری،برای چه سؤال می‌کنی؟ ابوریحان بیرونی به آن شخص رو کرد و گفت:می‌فهمم تو چرا این نگاه را به من می‌کنی اما من اگر دانا بمیرم،بهتر از این است که نادان بمیرم.

این استاد ادبیات فارسی بیان کرد:اصولا انسان به اندازه دانایی‌اش از زندگی لذت می‌برد و دانایی انسان همان است که در قرآن مجید آمده است.ما باید بخوانیم تا بدانیم و بفهمیم.این کار از کتاب برمی‌آید و اگر آحاد مردم با کتاب خواندن آشنا بشوند،این اول به نفع افراد و سپس به نفع جامعه پیرامونشان است.این کار بیشتر به آموزش و پرورش برمی‌گردد.متأسفانه آموزش و پرورش بچه‌ها را مجبور می‌کند کتابهای نا به جایی را که هیچ ضرورتی برای آنها ندارند،بخوانند.با این کار بچه‌ها از کتاب زندگی می‌مانند.

بهتر است بچه‌ها کتابی را بخوانند که بتوانند با مطالعه آن سر سفره زندگی آینده‌شان بنشینند و بیشترین بهره را ببرند.

-در سال‌های اخیر هم‌زمان با برگزاری هر رویداد فرهنگی مرتبط با کتاب یک شعار اعلام می‌شود.ممکن است برخی از افراد تصور کنند با این کار عرصه فرهنگ مکتوب و کتاب شعارزده شده است.نظر شما در این باره چیست؟

شما در ابتدای صحبتتان از شعارها یاد کردید.من در اینجا می‌گویم اگر شعاری پشتوانه نداشته باشد و فقط نمایشی باشد،پس از مدتی این شعار به ضد خودش تبدیل می‌شود یعنی نه تنها کاری نمی‌کند و راهی را باز نمی‌کند،بلکه شنونده یا بیننده این شعار را از این قضیه دلزده و دل‌خسته می‌کند بنابراین شعار چیز خوبی است مثلا شعار ما این است که دروغ نگوییم .ما باید تلاش کنیم خودمان هم دروغ نگوییم و هر کسی را که غیر از حقیقت سخن می‌گوید،نقد کنیم.

من بارها به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  توصیه کردم که ما خاصه در حوزه علوم انسانی مثل تاریخ،معارف و ادبیات شخصیت‌هایی را پیدا کنیم که برترین و شناخته شده ،باشند.برای مثال شخصیت بزرگی که روزگار را درک می‌کند و علم این کار را دارد،هفته‌ای 2یا3روز در ساعات خاصی پاسخگوی مردم باشد .این یعنی اگر کسی خواست معارف بخواند و پیش از اقدام به این کار خواهان کسب اطلاعاتی درباره رشته مذکور بود،بتواند به شخصیت برتر مشخص شده،مراجعه کند و با معرفی کتاب راهنمایی شود.این کار خیلی کوچک اما مهمی است زیرا علاقمندان به معارف،علوم اجتماعی و ادبیات را گمراه نمی‌کند و آنها را در راه درست قرار می‌دهد.

تا به امروز هیچ کس به توصیه من گوش نکرده است اما ممکن است که وزیر جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که خیلی دوست دارد کاری را پیش ببرد سخن من را بشنود و آن را تحقق بخشد. بارها فرزندان جوانم به من می‌گویند ما می‌خواهیم کار در زمینه ادبیات و شعر را آغاز کنیم.از کجا کارمان را شروع کنیم؟من نمی‌توانم به آنها بگویم دیوان خاقانی را بخوانید زیرا خود من هم در خوانش دیوان خاقانی مشکل پیدا می‌کنم چه برسد به یک تازه‌کار.

چگونه جا‌های خالی زندگیمان را با کتاب پر کنیم؟ /انتقاد آذر (یک استاد ادبیات فارسی) به نحوه عملکرد وزارت آموزش و پرورش

من باید به گونه‌ای جوانی را که به فعالیت در زمینه ادبیات و شعر علاقه دارد،راهنمایی کنم که شوق او افزایش پیدا کند و کمال پیدا کند. راهکار پیشنهادی دیگر من برای بهبود وضعیت مطالعه در کشور این است که کتاب‌هایی که مقدمه‌ای برای مطالعات علمی به حساب می‌آیند ، نیاز مردم هستند  و مردم می‌توانند از خواندن آنها لذت ببرند باید قیمت نازلی نسبت به سایر کتاب‌ها داشته باشند تا مردم بتوانند ارزان‌تر آنها را فراهم کنند برای مثال گلستان سعدی و توضیحات پیرامون آن می‌تواند مؤثر باشد و بهتر است هر کسی بتواند با پول کم آن را تهیه کند.

برنامه‌ای هست به نام «ایران صدا».این برنامه ،کتاب گویا است و من در قالب آن کل کتاب‌های گلستان،بوستان و اخیرا هفت پیکر نظامی را خوانده‌ام و تفسیر کرده‌ام یعنی باید مردم بدانند که می‌توانند رایگان به کتاب‌های مذکور دسترسی پیدا کنند.

تبلیغ مسئله مهمی در حوزه کتاب است.بسیاری از افراد از خیلی از کتاب‌ها بی‌خبر هستند بنابراین ما باید در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه‌هایی را داشته باشیم که کتاب‌های روز را معرفی کنند تا ضرورت نباشد مردم وقت بگذارند و خیلی زیاد جستجو کنند.یادم است در روزگار گذشته هفته‌ای یک روز می‌رفتم و همه کتابخانه‌ها را جستجو می‌کردم تا بدانم چه کتاب‌هایی به تازگی منتشر شده‌اند و چه کسانی چه کتاب‌هایی را نوشته‌اند.

ما در همان روزهایی که نمایشگاه کتاب برگزار می‌شد،بارها به مدیران مسئول گفته بودیم که چند نفر از آدم‌های درشت از نظر علمی را چند ساعت در روز در اینجا بگذارید تا پاسخگوی سؤال مردم درباره کتاب باشند.کارهایی که من در اینجا گفتم هیچ هزینه‌ای ندارند و دست و پا گیر نیستند اما می‌توانند پشتوانه‌ای برای شعارهای اعلام شده برای رویدادهای فرهنگی مرتبط با کتاب به حساب می‌آیند.

خلاصه حرف من این است که بچه‌های ما باید از اول ابتدایی کتاب خواندن را یاد بگیرند.الآن نویسندگان کتاب کودک کم نیستند.این خیلی خوب است  ولی نوشتن از بچه‌ها کار ساده‌ای نیست.امروزه هر کاری علم است و کسی که برای بچه‌ها کتاب می‌نویسد،باید علم درونی بچه‌ها را بداند تا بداند بچه‌ها چه چیزی را جست‌وجو می‌کنند.

من لزوم تقسیم‌بندی کتاب‌های متناسب برای بچه‌ها به گروه‌های سنی مختلف را رد نمی‌کنم اما این تقسیم‌بندی باید پایه‌های علمی داشته باشد یعنی وقتی شخصیتی می‌خواهد کتابی برای بچه‌ها بنویسد حتما باید مشاوری در حوزه روانشناسی کودک داشته باشد زیرا با مرور تاریخ متوجه می‌شویم اولین کسی که برای کودکان کتاب نوشت،ابن مقفع بود.در تمام طول تاریخ نویسندگان کودک برای کودک کتاب نوشته‌اند،از کودک کتاب ننوشته‌اند این در صورتی است که بزرگسالان نمی‌توانند درون کودک 8ساله را درک کنند زیرا آن تجربه را پشت سر گذاشته‌اند و فراموش کرده‌اند.کسی که علم درون بچه‌ها را دارد،می‌تواند نیاز کودکان را درک کند و از کودک بنویسد نه برای کودک.اگر به این موضوع توجه نشود،شاید در ذوق بچه می‌خورد.

-همانطور که می‌دانید هفته کتاب نزدیک است و در اصل بهانه صحبت ما با شما هم همین بود.کتابی را به ما معرفی کنید تا مردم نیز با آنها آشنا شوند؟

من به جای یک کتاب،چند کتاب را به شما معرفی می‌کنم.رمان بسیار کوچکی  است به نام«شکونتالا».گوته گفته بود من با این رمان خودم را پیدا کرده‌ام و مطالب زیادی از دور زمان درباره این رمان وجود داشته است و دارد.منظورم این است که کتاب «شکونتالا»اثر کالیداس شاعر باستانی هند و ترجمه ایندو شیکهر ،کتاب مؤثر و خوبی است.

ترجمه‌ای از شکسپیر را می‌خواهم به شما معرفی کنم البته ترجمه‌های آثار شکسپیر را همه کم و بیش خوانده‌اند و درباره آنها اطلاع دارند اما این ترجمه،یک ترجمه خاص است.یکی از نویسندگان روزگار قاجار به نام ابوالقاسم خان ناصرالملک اتللوی شکسپیر را ترجمه کرده است.این اثر را انتشارات نیلوفر چاپ کرده است.

قلم اثر مذکور که ارزان است، برای تقویت زبان فارسی مفید است.این اثر به فارسی بسیار فصیح نوشته شده است.

اثری از آرتور شوپنهاور کتاب دیگری است که می‌خواهم به شما معرفی کنم.آرتور شوپنهاور گرچه جزو فیلسوفان بدبین است اما این کتابش استثنا است چون در آن از فیلسوفان دیگر هم نوشته شده است.کتاب مذکور با نام«در باب حکمت زندگی»شناخته می‌شود و محمد مبشری آن را ترجمه کرده  و انتشارات نیلوفر آن را ترجمه کرده است.کتاب«در باب حکمت زندگی»به آدم امید می‌دهد.

کتاب دیگری را در اینجا به شما معرفی می‌کنم که با نام«سقراط»شناخته می‌شود.این کتاب اثر کارل یاسپرس است و مربوط به شبی است که فردای آن قرار بود جام شوکران را به سقراط بنوشانند.سقراط در آن شب درباره مرگ با دوستانش صحبت کرد و سخنانی را راجع به مرگ گفت که می‌تواند قوت قلب آدم باشد و مرگ‌هراسی را در انسان ضعیف کند.

عجیب است بدانید که سقراط در طول زندگی خود به اندازه‌ای به  یکتایی خداوند توجه داشته است که توکل به خداوند  در کلام او شنیده می‌شود و حس می‌شود.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مریم اخگری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
0
0
سلام و ادب
مثل همیشه صحبت های جناب آقای دکتر آذر به دل نشست
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
به بهانه پخش سریال "نون خ"، دیباچه بررسی کرد

آیا احیای طنز‌های تلویزیونی، تضمینی بر بازگشت مخاطب به سمت صداوسیماست؟

۱۷:۲۰  -  ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
مسئول کمیته رتبه‌بندی مرشدان فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی در گفتگو با دیباچه:

ورزش زورخانه ای باید به المپیک راه پیدا کند/ هزاران سال است ورزش باستانی از موسیقی و آوای حماسی بهره می‌برد

۱۷:۵۴  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی هندبال جوانان دختر ایران در گفت‌وگو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تیم ملی در گروه مرگ قرار دارد/ بازی با تیم‌های اروپایی محک خوبی است

۱۸:۱۷  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳