یک مدرس و طراح لباس گفت: بخشی از رشد نکردن این قسمت برمی گردد به ما که در مد ایران جریان سازی نداریم و در بخشی از دانش شکل نگرفته است ما دانش و مستنداتی نداریم که به آنها مراجعه کنیم بنابراین اگر ما شناختی بخواهیم داشته باشیم نادرست است و یا کامل نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی دیباچه؛سهیلا جبری مدرس و طراح لباس است که علاوه بر حوزه مد در حوزه فیلمنامه نویسی سینما و تلویزیون هم فعالیت میکند. وی در حوزه مد 26 سال است که فعالیت مداوم داشته است و دو مجموعه لباس «خاتون» و «شهرزاد» را کار کرده است. مجموعه «شهرزاد» وی اقتباسی مدرن از لباسهای اقوام کرد است. در حال حاضر طرحی را با عنوان بانک ایده برای طراحی لباس به بنیاد ملی لباس داده است. با وی درباره دنیای مد و مسائلش به گفت وگو نشسته ایم.
شما مجموعه شهرزاد را در فاصله زمانی20 اردیبهشت تا 5خردادماه در کاخ سعد آباد به به نمایش گذاشتید؟ در باره این مجموعه و اتفاقاتش توضیحی بدهید.
مجموعه شهرزاد از 27 اثر تشکیل شده است که تا قبل از آن با رویکرد اقتباس از لباس اقوام چنین کاری انجام نشده است هر اثر از این مجموعه یک پکیج کامل شامل سرپوش، پاپوش و... است و هر بخشی میتواند به شکل جداگانه کار شود و حتی سربندها و نحوه بستنشان را میتوان به شکل آموزشی در سیدی کار کرد من قصدم این است که برای شهرزاد اتفاقی بیفتد به عنوان اتفاقی که جریانسازی و مدسازی میکند که جوانها این کارها را ببینند و بپوشند.
در حوزه اقتصاد این مجموعه چه تمهیدی را در نظر گرفته بودید و آیا بازخوردی که انتظار داشتید از مجموعه گرفتید؟
این مجموعه با هزینه شخصی آماده شده است. در این قسمت به دلیل اینکه این لباسها با قیمت معمولی در بازار قابل تهیه نیستند روال را بر سفارش و تکی دوزی گذاشته بودیم که چندان با استقبال روبه رو نشد و درواقع برخلاف خواست ما بازدیدکننده ها از آثار عکاسی و فیلمبرداری کردند... و در سطح رسانه ها پوشش مناسبی اتفاق نیفتاد و این مجموعه آن طور که باید و شاید دیده نشد. حمایت از سمت ارگان های مرتبط نیز اتفاق نیفتاد و شما در نظر بگیرید که این روال باعث میشود که دیگر طراحان نزدیک به این اتفاق نشوند و جریاناتی از نوع نمایشگاه شهرزاد و اقتباس از لباس اقوام نداشته باشیم.
درباره ایده بانک مد و لباس بگویید.
در سال گذشته من ایده و اساسنامه بانک مد و لباس را به بنیاد ملی مد و لباس دادم و بنیاد با این طرح موافقت کرد و در حال حاضر با کمک بنیاد ملی مد و لباس و ارشاد سایتش را راه اندازی میکنیم. روند کار ما مانند بانک ایده فیلمنامه است و هر آنچه که مربوط به این حوزه است، پایان نامهها، مطالبی که گردآوری میشوند و هر ایدهای حتی در حوزه صنعت یا آیتم هایی مانند موسیقی کت واک یا ایده طراحی صحنه و... این هنر ثبت و دارای شناسنامه شود و قصد داریم تمام بخش های این عرصه را پوشش بدهیم.
شما چطور به این ایده رسیدید و ضرورتش را احساس کردید؟
ما ملتی هستیم دارای فرهنگ شفاهی هستیم و نیاز داریم که در این عرصه ایده ها و داشته ها مد و لباس را مکتوب کنیم و در حال حاضر نیاز به داشتن چنین بانکی احساس میشود زیرا ممکن است ایده ای وجود داشته باشد که خلاقه و غریب باشد که در حال حاضر امکانات تولیدش وجود نداشته اما این ایده باقی می ماند برای زمانی که امکان تولیدش. برای این بانک ما بخش های دیگری را نیز تعریف کرده ایم شامل بخشهای مختلف می شود که برای اجرایی شدن این ایده ها و به مرحله تولید رسیدنشان کمیته ای را تعریف کرده ایم برای ارزشیابی که به طراح ایده بگوید شما در چه مسیری می توانید اثرتان را تولید کنید، کمیته ای برای بازاریابی و کمک به بخش فروش هر ایده در نظر گرفته شده است و کمیته ای را هم برای داوری و دعوی به این شکایات مربوط به این ایده ها در نظر گرفته ایم
این ایده حاصل تلاش دو سال من است. صاحبان اثر نگران هستند که که به محض دیده شدن اثرشان مالکیت اثرشان از بین می رود و اگر ما بانک اطلاعات داشتیم و مجموعه شهرزاد را ثبت می کردم دیگر نگران نبودم چون خلاقیت این آثار به من تعلق دارد و بانک میتواند به شکل گیری پل های مابین بخشهای مختلف حوزه مد و لباس کمک کند و تولیدکننده می تواند به این بانک مراجعه کند و در هر قسمتی که لباس بخواهد ایده های فراوانی را دریافت کند و درواقع می تواند به جریان های آشفته این حوزه کمک کند که راحت تر همدیگر را پیدا کنند.
آیا در حوزه اقتصادی برای این ایده آیتم هایی را در نظر گرفته اید؟
بخش دیگری که ایده به آن می پردازد بخش اقتصادی این ماجرا است و ارتباط با خارج از کشور. خیلی از طراحی های ما در اینجا قابل اجرا نیست و در بخش مد ایرانی-اسلامی نیز می توانیم صادر کننده مد و لباسمان باشیم و به خارج از کشور بفروشیم و در بخش پژوهشی نیز آیتم هایی را در نظر گرفتیم که اگر محققی چه در داخل و چه در خارج کشور در رابطه با لباس و تاریخ پوشاکمان باشد و بتوانیم امکاناتی را فراهم کنیم که این تحقیق انجام شود و هزینه هایش تامین شود و این مجموعه ها تبدیل به کتاب شوند.امیدوارم که همه با هم این اتفاق را پیگیری و ایجاد کنیم چون نیازش احساس می شود که کاری بنیادی و بسترساز انجام شود.
بخشی از مشکلات دنیای مد درست دیده نشدن این عرصه است و نداشتن مدنویس، به نظر شما چرا ما در عرصه مد و لباس، مدنویس و منتقد حرفه ای و هنری نداریم؟
به این علت که ما مصاحبهکننده حرفهای نداریم و به نظر من ما در حیطه مد و لباس این نقیصه را داریم چرا که باید بدانند که از یک طراح لباس و از یک تولیدکننده چه چیزی را بپرسند و فقط به معرفی تولیدکننده و طراح نپردازند و گامی به جلو بگذارند که لازمه این امر داشتن اطلاعات مد و لباس و شناخت وضعیت حال حاضر ایران در این عرصه است که باعث میشود خبرنگار در راستای این شرایط سوالش را مطرح کند و بر اساس حال و هوای مخاطب، پرداخت مناسبی به ماجرا داشته باشد و نثر در خوری را ارائه دهد. به این دلیل که سوالهای تخصصی پرسیده نمی شود؛ جوابهای تخصصی هم دریافت نمیشود که به بخشی از ماجرا پرداخته شود تا مخاطبان با خواندن مطالب ما درواقع در جریان رویکردهای مد نیز قرار بگیرند. این مشکلی است که در بخشهای رسانهای مان در مورد پوشش اخبار و مصاحبه های مد و لباس -که منتشر میشود- داریم.
شما به داشتن آگاهی و دانش خبرنگار مد در حوزه این اشاره داشتید؛ به نظر شما بخشی از این ماجرا به شرایط دنیای مد ولباس ایران بر نمی گردد؟
بخشی از رشد نکردن این قسمت برمی گردد به ما که در مد ایران جریان سازی نداریم و در بخشی از دانش شکل نگرفته است ما دانش و مستنداتی نداریم که به آنها مراجعه کنیم بنابراین اگر ما شناختی بخواهیم داشته باشیم نادرست است و یا کامل نیست. کودک مد و لباس ایران نیاز دارد تا قدمهای اولیه اش را بردارد و نیازمند این هست که این بحث را تمام عناصری که مد را دربر می گیرند -که بخشی از آن رسانه است- با هم این مسیر را بسازند، جهت و شکل دهند و از این مسئله مهمتر ما برای مباحث مربوط به مد و طراحی لباس نشست ها و پژوهشکده ای نداریم و متاسفانه داریم در سطح حرکت می کنیم و چون از گذشته زیربنایی وجود نداشته است این حرکت های در سطح نیز لغزنده خواهند بود و ما را به جایی نخواهند برد.
فکر می کنید در حرکت کردن روی سطح به غیراز عامل رسانه و نداشتن مد نویس چه مواردد دیگری هم نقش دارند؟
به غیر از این دو عامل جایی برمی خوریم به ممیزی هایی که مانع از رفتن به لایه های عمیق تر این حوزه است و زمانش رسیده است که صادقانه با خودمان برخورد کنیم و درک کنیم که شرایط به چه شکل است. ما نمی توانیم با پنهان کردن مشکلاتمان بگوییم مشکلی نداریم لازم است که حکایتی را بگویم که کسی به نزد شاگردی خیاطی می رود تا کار را یاد بگیرد و بسیار دقت دارد که کار را درست و دقیق یاد بگیرد بنابراین مدت زیادی کنار استاد کار می کند اما متوجه می شود به نقطه ای که انتظارش را دارد نمی رسد و خسته می شود. از استادش می پرسد که کارهایی که شما انجام می دهید را من هم انجام می دهم چرا اتفاقی که در مورد کار و دوخت شما می افتد برای من رخ نمی دهد و استاد به شاگرد می گوید؛ شما نخ سوزن را بسیار بلند می گیرید بنابراین به علت گره خوردن و پیچش نخ، دوخت شما دوخت خوبی نخواهد بود پس کمی نخ را کوتاهتر کن و دقیقا این بحثی است که باید در مد و لباس هم باید اتفاق بیفتد.
ایران در برهه ای از تاریخ در مسیر مدرن شدن از لباسهای سنتی اش فاصله گرفت و در این مسیر و در دوران انقلاب پوشش بیرونی مردم بسیار ساده شد و برای زن ها تبدیل به مانتو و چادر شد. به نظر شما چرا در این سیر مد ایرانی و اسلامی به شکلی که نیاز بود شکل نگرفت که حالا در پی پیدا کردن مشکلات باشیم؟
پوشش در زمان انقلاب تبدیل شد به مانتو شلوار و بخشی هم چادر و شاید اگر روی مانتو شلوار و مد حجاب، تحقیق و پژوهش انجام می شد و به سمتی جهت دهی می شد تا برای خودش مدسازی کند ما امروز دیگر پس از سی سال با یک مد پوشیده خوب مواجه بودیم اما همین نوع پوشش هم به جایی رسیده است که ما امروز با لباس هایی در جامعه مشکل داریم چون روی این قسمت کار نشد، تحقیق و پژوهش اتفاق نیفتاد و برایش هزینه نشد؛ امروز همان مدی که به اسم حجاب وارد فرهنگ ایرانی-اسلامی ما شده است، امروز دغدغه ماست بنابراین اینجا مشکلی وجود دارد و اگر مشکل را نادیده بگیریم نمیتوانیم مشکل را حل کنیم پس باید برگردیم و بگوییم که خوب ایده آل برای ما یک لباس ایرانی و اسلامی است و این اتفاق نخواهد افتاد زیرا این همان «نخ بلند سوزن» است و نخ همان ایده آل ماست که طبعا در طول راه با گره مواجه خواهد شد.
گفت و گو: هوم بزی