فاطمه شعبانی : یکهویی اتفاق می افتد دختر و پسر نوجوانی که تا دیروز سرشان به درس و کتاب گرم بود و راه مدرسه را می رفتند و می آمدند گرفتار عشقی آتشینی می شوند که تب تندش به این زودی ها فروکش نمی کند و گاهی هم در این تب تند قول و قرارهایی برای ازدواج می گذارند!! خانواده به خودش می آید و می بیند کار از کار گذشته و نمی داند با این عشق داغ فرزنداشان چکار کند! گاهی این میان یکی از طرفین از این عشق پشیمان می شود و این موقع است که آتش انتقام گیری روشن می شود. اصلا چرا چنین اتفاقی برای نوجوان می افتد و در این مواقع بهترین عکس العمل خانواده هاچیست؟ با دکتر« سجاد کریمان» روانشناس و مشاور تخصصی روابط عاطفی این موضوع را بررسی کردیم.
نشان سلامت روان
«یاشار» ۱۶ سال دارد و پشت لبش تازه سبز شده و چند ماه است در مسیر مدرسه با «حنانه» ۱۵ ساله دوست و به قول خودش عاشقش شده است! باید هرروز صبح قبل از رفتن به مدرسه حنانه را ببیند وگرنه آن روز برایش شب نمیشود؟!. یاشار میگوید: «هنوز خانواده هایمان در جریان نیستند هرچند به نظرم مادرم بو برده است، اما سعی میکنیم خانوادهها از این قضیه مطلع نشوند، چون در آن صورت عکس العمل بدی نشان میدهند، قطعا پدر حنانه قیامت میکند! چون خانواده هایمان معتقدندحالا حالاها عاشقی برای ما زود است.»
دکتر «سجاد کریمان» با اشاره به اینکه عشق معنای حداکثری دوست داشتن است و اتفاقی که امکان دارد در زندگی هرکس رخ بدهد و معمولا از حوالی سن نوجوانی به دلیل تقویت هورمونهای محبت و عشق ورزیدن شروع میشود و نشان دهنده سلامت روانی یک انسان است میگوید: «انسانی که میتواند دوست داشته باشد و از دوست داشته شدن لذت میبرد انسانی است که از لحاظ عاطفی سلامت روان دارد. اگر رابطه عاشقانه همراه با سلامت روانی رقم بخورد مشکلی نخواهد بود، ولی اگر به دلیل کمبودهای حاصل از روابط عاطفی فرد در دوران کودکی با والدینش باشد میتواند این عشق، عشق افراطی، خطرناک و آسیب زننده یا در آینده عشقهای یک طرفه فرسایشی باشد.»
آسیب زننده
به گفته دکتر «کریمان» در سن نوجوانی ما اختلالاتی مبنی بر روابط حداکثری غیر قابل کنترل داریم که در سنین خاصی میتواند آسیب زننده باشد، چون این سن گنجایش ظرف تامین این حس هیجانی را ندارد و این اتفاق خوشایند و زیبا نمیتواند درست سرجای خودش قرار بگیرد، برای همین نوجوان آسیب میبیند و جامعه گارد میگیرد و اتفاقات حاشیهای بعدی پشت سرهم شروع میشود. این روانشناس ادامه میدهد: «مسئله اول تفاوت قائل شدن بین عشق آسیب زننده که حاصل فشارهای زندگی و آسیبهای دوران کودکی است و عشق سازنده که میتواند دروجود هر انسانی به وجود بیاید، است. اما نکته مهمتر این عشق چه سازنده باشد چه آسیب زننده اگر قرار است در دوران نوجوانی در اوج هیجانات روانی خودش را نشان بدهد این ظرف سنی گنجایش پاسخگویی به این فرایند را ندارد قطعا میتواند آسیب زننده شود.»
پیشگیری
خانم «احمدی» مادر دختر نوجوانی است که به تنهایی به یک مرکز مشاوره مراجعه کرده است. استرس از حرف زدنش میبارد میگوید: «مدتی بود درسش افت کرده و هربار به بهانهای موقع برگشتن از مدرسه یا کلاس زبان دیر میکرد. دنیا روی سرم خراب شد وقتی یک روز دوتایی شان را دست در دست همدیگر دیدم. دوتایی شان بچه اند، خیلی مراقب بودم نمیدانم چرا اینطور شد؟». این مشاور روابط عاطفی میگوید: «نکته اول خانوادهها از تخریب روانی عشق ورزی در نوجوانی آگاه باشند، دوم پیشگیری و نگذارند ماجرا به بحران برسد پیشنهاد میکنم روی پیشگیری کار کنند. اگر از سن نوزادی و کودکی فرزندمان را طوری تربیت کنیم که تلههای عاطفی وآسیب زننده برایش رقم نخورد و اضطرابهای حاصل از عملکرد والدین حال فرزند را بد نکند. تنهاییهای حاصل از زندگی مدرن که لازمه اش شاغل بودن مادر و پدر است را مراقبت نمایم، فرزندم را سرشار از بازی و نشاط در دوران کودکی و بدون شرط محبت کنم؛ اینها در کنار هم دست به دست هم میدهند تا فرزندم از نگرانی حاصل از زندگی به هم ریخته دوران کودکی دست به دامن دوستیهای عاشقانه غیر قابل کنترل نزند. ضمن اینکه درصد زیادی از مسائلی که باعث مطرح شدن این عشقها میشود به محیط تحصیل و زندگی و همسن و سالهای بچهها برمی گردد.»
همدلی کنیم
خانم «احمدی» در حالیکه چشمانش پر از اشک شده میگوید: «مستاصل مانده ام که چکار کنم؟ که هم سرلجبازی نیفتند هم رویم به رویشان باز نشود؟» دکتر کریمان تاکید میکند: «زمانی که فرزند ما در یک داستان عاشقانه تخریبی گرفتار شد گام اول همدلی است، یعنی خودمان را جای او بگذاریم و بفهمیم در سن پرهیجان نوجوانی نیازهای عاطفی چقدر بالاست، قبول دارم درک این ماجرا برای پدر و مادری که پر مشغله هستند کار سختی است. ما برای همدلی نیاز به صمیمت داریم. صمیمت لازمه همدلی است؛ برای صمیمیت باید ارتباط ۲ نفره از جمله فعالیتها، ورزشها و تفریحات مشترک را تقویت کرد. رستوان، کافی شاپ، خرید ۲ نفره و فرصت ابراز نظر ۲ نفره برای فرزند فراهم کنند تا بتوانند همدلی درستی داشته باشند. لااقل درکلام بتوانند به فرزندشان بفهمانند که میدانم چقدر به این رابطه نیاز داری و چقدر دوستش داری، تو در این رابطه مراقبی که اتفاقی برایت نیفتد! یعنی از بالا به پایین امر و نهی نکنند. حتی خانوادههایی هستند که بی تفاوت میگذرند و حتی تقویت هم میکنند! که تو بزرگ شدی و میتوانی و بلدی چطور از پس خودت بربیایی فقط مراقب باش رابطه جنسی برقرار نکنی! هم سخت گیری هم سهل انگاری حداکثری آسیب زننده است. تقویت همدلی میتواند فرصت همراهی کنار فرزند را بیشتر کند. سعی نکنیم با ایجاد حس سوظن، با پرسشهای همراه با حس بازجویی دروغگویی را برای فرزندمان ایجاد کنیم، اما رابطه را مدیریت کنیم. درکنار او قرار گرفتن به معنای تقویت و کمک نیست منظور اطلاع است که بدانیم چه گامهایی را بر میدارد راحت بگویم بایددر پیچهای اشتباه نوجوان همراه او بپیچیم تا اگر جلوی دره قرار گرفت کمکش کنیم که سقوط نکند. همراهی و کنار او بودن شرط لازم و ضروری حل کردن مسئله است.»
سخن آخر
دکتر «کریمان» درپایان به والدین توصیه میکند: «بعضی وقتها رابطه به قدری مزمن شده و به آسیب رسیده است که این روش پاسخگو نیست و این مواقع باید از روانشناسی که در این زمینه کار کرده کمک بگیریم تا راه نجات را پیدا کنیم.»