پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳  |  Thursday, 25 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۵۲۱۹۰
تاریخ انتشار : ۰۶ : ۱۴ - ۰۳ آبان ۱۴۰۱

زهرا فرود : "حسن وارسته" نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس، مطرح سینما و تلویزیون که نگارش آثاری چون "پایتخت "۲، ۳ ،۴ ،"دودکش"، "دیوار به دیوار ۱"،" افسانه چهارپایان"، "بچه مهندس ۲، ۳، ۴ "، "چند میگیری گریه کنی" و "اگه میتونی منو بگیر" را در کارنامه هنری خود ثبت کرده معتقد است : عمده ترین مشکل آثار نمایشی به ضعف در پردازش و نوع نگاه به کاراکترهای قصه اختصاص دارد و از آنجا که شخصیت ها در یک اثر موتور محرک داستان هستند، عدم توجه به چینش و پردازش صحیح و اصولی ، آنها را به سمت کاراکتر های تک ساحتی و یا تیپیکال شدن سوق می‌دهد که در نتیجه از سوی مخاطب پس زده می شوند او می گوید: عدم پیش‌بینی کنش و واکنش های شخصیت های داستان از سوی مخاطبان می تواند یکی از مولفه‌های ماندگاری کاراکترها در عرصه تولیدات نمایشی محسوب شود .

شخصیت‌های تک ساحتی و تیپیکال پس زننده تماشاگر می‌شوند / با اثر جدید مسعود ده نمکی در عرصه سریال سازی، به تجربه جدیدی رسیدیم

" حسن وارسته " که تاکنون نگارش فیلمنامه های ماندگار و بسیاری را در کارنامه کاری خود ثبت کرده و این بار به سراغ موضوع ماورایی رفته و فیلمنامه مجموعه را با نام اولیه "رستگاری " به پایان رسانده به خبرنگار دیباچه گفت : نگارش این مجموعه که "مسعود ده‌نمکی" کارگردانی آن را بر عهده خواهد داشت،تجربه متفاوتی در حوزه فیلمنامه نویسی را برایم رقم زد و به جرأت می توانم از این اثر به عنوان تجربه ای نو در عرصه سریال‌سازی نام ببرم که حتی در صنعت تاریخ سینمای کشور نیز بی نظیر خواهد بود.

او افزود : "رستگاری " که هم اکنون مرحله پایانی نگارش فیلمنامه را پشت سر گذاشته، قطعا با نام جدید ودر سبک آثار ماورایی و معناگرا در قالب ۳۰ قسمت به تولید خواهد رسیدو فضای آن به گونه ای است که شاید مشابه اش به تولید رسیده باشد اما به طور حتم مخاطب با این مجموعه طعم جدیدی از سریال‌سازی و روایت قصه و ماجرا را خواهد چشید به ویژه اینکه اثر، در دل ماجراهای خود به موضوعاتی خواهد پرداخت که دغدغه همه مردم است.

وارسته پیرامون وجود سبک و ژانر در عرصه فیلمنامه نویسی اظهارداشت: فیلم‌نامه‌نویسان تخصصی عمل می کنند و به عبارتی فعالان این عرصه نیز همچون حوزه تولیدات نمایشی به نوبه خود دارای ژانر و سبک های نگارشی و مختص به حوزه خود هستند و هرکدام طبق تخصص خود در راستای سبک های مختلف همچون درام، دلهره ،وحشت، تراژیک، طنز و اجتماعی قلم می‌زنند اما در عین حال این موضوع قاعده ای نیست که اسلوب داشته باشد یعنی یک فیلمنامه‌نویس امکان دارد علاوه بر توانایی در نگارش فیلمنامه در یک سبک خاص در زمینه نوشتن قصه و داستان در سایر سبک های نمایشی نیز متبحر باشد، بنابراین اگرچه فیلمنامه نویسان و عرصه فیلمنامه‌نویسی نیز از دایره تخصص در سبک نگارش بدور نیستند اما محدود این حوزه نیز به گونه ای نیست که یک نویسنده آثار نمایشی نتواند گستره تخصص و ذهنیت خود را در جهت قلم زدن قصه در سبک های مختلف فراخ کند.شخصیت‌های تک ساحتی و تیپیکال پس زننده تماشاگر می‌شوند / با اثر جدید مسعود ده نمکی در عرصه سریال سازی، به تجربه جدیدی رسیدیم

 

نویسنده مجموعه" زندگی به شرط خنده"در ارتباط با فیلمنامه نویسی در عرصه طنز بیان کرد : طنزنویسی در مملکت ما بسیار سخت است، به دلیل اینکه با محدودیت های بیشتری برای خنداندن مخاطب مواجه می‌شویم و مجبور هستیم بدون مسائلی همچون شوخی با سیاست، مذهب و قدرت دست به قلم شویم به همین دلیل ناخواسته بیشتر تولیدات کمدی و طنز به ورطه تکرار می افتند ولی با همه این اوصاف معتقدم اگر فیلمنامه نویس تبحر لازم را داشته باشدعلی رغم تمام محدودیت هایی که با آن ها در مسیر نوشتن قصه های طنز و کمدی سر و کار دارد، خواهد توانست مباحث کمدی و طنازانه را نه تنها در آثار کمدی صرف، بلکه در لابلای قصه های اجتماعی و درام نیز جای دهد و با نوشتن یک فیلمنامه خوب به نوبه خود، آغازگر تولید اثری متفاوت باشد.

وی در ارتباط با این سوال که در نگارش یک فیلمنامه نوع چینش و پردازش شخصیت ها توسط نویسنده چقدر می تواند در موفقیت یک اثر دخیل باشد و به کارگردان در تولید یک کار ماندگار یاری رساند افزود : با نگاهی به مبانی فیلمنامه نویسی، نمایشنامه نویسی و داستان نویسی می توان دریافت، تمام اهمیت و عملکرد دقیق برای شخصیت‌پردازی در راستای دستیابی به هدف مناسب ،امری بسیار مهم محسوب می‌شود و در واقع داخل هیچ قصه درامی نمی توان نقش محوری شخصیت ها را کنار گذاشت و نادیده گرفت و بدون حضور شخصیت‌های قهرمان و ضدقهرمان داستان را جلو برد.

وارسته ادامه داد شخصیت ها هرچه ملموس و دراماتیک تر باشند و قصد و عزمشان براي رسيدن به هدف قوی باشد به راحتی خواهند توانست تماشاگر را با خود همراه و همقدم کنند و در اینجا می طلبد عنوان نمود که گاهی عمده ترین مشکل آثار نمایشی از ضعف در پردازش و نوع نگاه به شخصیت ها نشأت می‌گیرد چرا که طوری نوشته و پردازش می‌شوند که نزد مردم نه تنها ملموس نیستند بلکه در باور آنها نیز جریان پیدا نمی کنند بنابراین اگر به چینش شخصیت ها در یک اثر نمایشی به لحاظ رفتاری، گفتاری،منزلتی جایگاهی و اجتماعی توجه نشود آنها کاراکترهای ناقصی خواهند بود چون ریشه ندارند، پس باید در خلق ،چینش و پردازش شخصیت‌ها به گونه ای عمل کنیم که مخاطب با کاراکترهای اصلی،قهرمان و حتی ضدقهرمان همذات پنداری کند و همسو باشد.

"وارسته" گفت: از طرفی ماندگاری و موفقیت شخصیت های یک اثر، ارتباط مستقیمی با قابل‌پیش‌بینی نبودن عملکردها، کُنِش و واکنش های شخصیت های داستان از سوی مخاطبان دارد و اگر شخصیت پردازی درست نباشد، یک اثر قطعاً با سر به زمین خواهد خورد، یعنی تماشاگر به این مرحله می رسد که چه دلیلی دارد به این گونه شخصیت ها که درست نوشته، پردازش و چینش نشده اند تعصب داشته باشد و آنها را بپذیرد به همین دلیل گفته می‌شود که شخصیت ها در هر داستانی موتور محرک آن قصه هستند و در طول ماجراهایی که در قالب یک اثر نمایشی برای مخاطب روایت می‌شود قرار است با انگیزه به هدفی مشخص دست یابند و حالا هر چه این انگیزه سخت تر و قابل لمس تر باشد و کاراکترها با درایت، پشتکار وعقل و فکر بیشتری به مرتفع نمودن موانع داستان بپردازند به دل تماشاگر خواهند نشست ولی هرچه تک ساحتی و یا تیپیکال جلوه نمایند ،تماشاگران آنها را پس می‌زند؛ پس اهمیت شخصیت و شخصیت‌پردازی در ادبیات دراماتیک خیلی مهم است چرا که پیوند دهنده قصه با مخاطب قصه است.

نویسنده "مجموعه های علی البدل و قاب خاطره "پیرامون بهره گیری از اقتباس در آثار نمایشی خاطرنشان کرد: در کشور ما متاسفانه اقتباس و وام‌گیری از ادبیات داستانی به دلیل کمّی مطالعه، مباحث حقوقی و انتزاعی بودن دنیای داستانی برخی نویسندگان و گاهی حتی اعمال برخی خودخواهی ها کمتر صورت می گیرد با این حال ما در ادبیات خودمان مثل داش آکل و فیلم زخم کاری که ایده آن از اثر ۲۰ زخم کاری و ایده اصلی آن از مکبث ویلیام شکسپیر است استفاده کردیم و در هرحال وقتی به سمت تولید آثار با الگوهای مناسب داستانی میرویم اثر محکم تر خواهد بود و امیدوارم بخشی از خودخواهی ها و عدم مطالعه و بی توجهی به ادبیات داستانی که مدتی است گریبان تلویزیون و سینما را گرفته کمتر شود ،همچنین امید می‌رود بهره گیری از اقتباس در کشور ما نیز همچون سایر کشورهای پیشرفته در صنعت ادبیات نمایشی بیش از پیش افزایش یابد.

شخصیت‌های تک ساحتی و تیپیکال پس زننده تماشاگر می‌شوند / با اثر جدید مسعود ده نمکی در عرصه سریال سازی، به تجربه جدیدی رسیدیم

همچنین "مسعود ده نمکی" که کارگردانی سه گانه پرمخاطب و ماندگار" اخراجی ها" را به تولید رسانده و پس از سریال" دادستان" این شبها با مجموعه" آزادی مشروط" که از فضای طنز برخوردار است از شبکه اول سیما با مخاطب در ارتباط است پیرامون کارگردانی مجموعه جدید و ماورای خود به خبرنگار دیباچه گفت :کار آغاز تولید این مجموعه، هنوز مشخص نیست چرا که این سریال به لحاظ جلوه های ویژه بصری سنگین و زمان‌بر است و تا وقتی که این مرحله به طور کامل بررسی و پشت سر گذاشته نشود کار تولید را شروع نخواهیم کرد و ترجیح می‌دهم همچون تولید" آزادی مشروط" این کار را نیز در سکوت خبری به تولید برسانم و گفتگو پیرامون آن را به انتهای پخش مجموعه موکول نمایم.

نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
به بهانه پخش سریال "نون خ"، دیباچه بررسی کرد

آیا احیای طنز‌های تلویزیونی، تضمینی بر بازگشت مخاطب به سمت صداوسیماست؟

۱۷:۲۰  -  ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
مسئول کمیته رتبه‌بندی مرشدان فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی در گفتگو با دیباچه:

ورزش زورخانه ای باید به المپیک راه پیدا کند/ هزاران سال است ورزش باستانی از موسیقی و آوای حماسی بهره می‌برد

۱۷:۵۴  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی هندبال جوانان دختر ایران در گفت‌وگو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تیم ملی در گروه مرگ قرار دارد/ بازی با تیم‌های اروپایی محک خوبی است

۱۸:۱۷  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳