به گزارش دیباچه، انتظارش می رفت که شهره سلطانی با آن همه خاطرات خوبی که از زنده یاد سیروس گرجستانی دارد ،برایش اینچنین عزاداری کند؛ رفتن ناباورانه هنرمند محبوبی چون « سیروس گرجستانی » آن قدر شوک آور هست که شهره سلطانی را به چنین واکنشی برساند:
او در صفحه شخصی اش با این جمله سخنش را آغاز کرد : لوطی پاشو اینطوری نگاه نکن
نگاه نکن ... باورم نمیشه . دیشب داشتم برای تارا و مصی از خاطرات اجرامون میگفتم ؛همین دیشب اسمتو آوردم ...
این چه زمونه آیه ؟ پاشو لوطی دایره و دنبکت کو ؟ ؟ ( دیالوگ نمایش معرکه در معرکه )
کاش زمان بر میگشت ب عقب سال های هفتاد ما باز هم خوشحال و خندان دور هم تئاتر کار میکردیم . من از شما بزرگترها باز هم یاد میگرفتم . همه بودن .عمو خسرو بود ، تو بودی و همه آنهایی ک رفتن ...
اداره تئاتر سر پا بود . تو ابدارخونه پیش آقای شیرازی چایی میخوردیم .
پاشو لوطی آخرین بار چند ماه پیش با هم صحبت کردیم قرار بود کرونا تموم شد همو ببینیم ؛باورم نمیشه . صدای سیاوش اتیشم زد گفت دیگه نیستی .