مستند "چاووش، از درآمد تا فرود" به
تهیه کنندگی و کارگردانی آرش رئیسیان و هانا کامکار روز جمعه 5 مردادماه در سالن
چارسو با حضور عوامل تولید و چهرههای مطرح هنری اکران میشود. این مستند که پروژه
تصویری در حوزه موسیقی است روایت گر چگونگی شکل گیری و فروپاشی کانون چاووش است که
توسط اساتید بنام این عرصه در دهه پنجاه هجری شمسی پایه گذاری شد.
در این مستند هنرمندانی چون محمدرضا شجریان،
بیژن کامکار، زید الله طلوعی، اردشیر کامکار،حمید متبسم،شهرام ناظری،هنگامه اخوان،
ارژنگ کامکار،مجید درخشان، جمال سماواتی،پشنگ کامکار،هادی منتظری و.. حضور داشته ودرخصوص
کانون چاووش صحبت کردهاند.
آرش رئیسیان یکی از کارگردانان این مستند در
خصوص چگونگی شکل گیری ایده ساخت این مستند و تجربه همکاری با هانا کامکار در گفتگو با خبرنگار دیباچه گفت: فیلم
چاووش از تصمیمی ساده اما از صمیم قلب ساخته شد؛ من و هانا کامکار حدود 10 سال اختلاف
سنی داریم اما چاووش به نوعی برای هر دوی ما در بخشی از زندگی حضور داشته است. در
اوایل انقلاب و دوره نوجوانی من بواسطه ارتباط خانواده با بخشهای فرهنگی جامعه
قطعات چاووش به دست ما میرسید و اغلب این قطعات را گوش میکردیم. در این دوران من
توسط چاووش با موسیقی ایرانی آشنا شدم و این قطعات برای من نوستالژی بسیار قوی
داشت.
وی افزود: هانا کامکار هم بواسطه اینکه دختر
بیژن کامکار است به طور کلی در چاووش زاده شده و این کانون به نوعی با او عجین بوده است.زمانی
که من و هانا کامکار در رشته سینما در دانشگاه سوره تحصیل میکردیم به طور اتفاقی
با هم همکلاس شدیم و در سال دوم دانشگاه یعنی سال 1381 پیشنهاد ساخت این مستند را به او دادم و
خوشبختانه از این ایده استقبال کرد.
این مستند ساز ضمن بیان این نکته که نبود منابع
اسنادی برای ساخت مستند در ایران یک معضل اساسی است اظهار داشت: ما معمولا دسترسی
معقولی به آرشیوها نداریم در مورد این
مستند هم منابع تصویری وجود نداشت زیرا این اساتید در آن زمان جوانانی بودند که که
هیچ وقت فکر نمیکردند که قرار است زمانی نامدار شوند، و اثری از خود ثبت نکردند؛
از طرفی آن دوران فیلمبرداری و عکاسی هم
خیلی رایج نبود در نتیجه دسترسی به اسناد خیلی سخت و غیر ممکن بود بنابراین ما
تصمیم گرفتیم پژوهش مصاحبهای باشد تا از طریق گفتهها و خاطرات این عزیزان اطلاعات لازم را
کسب کنیم و به این دلیل که هنرمندان به
لحاظ زمانی برای مصاحبهها محدودیت داشتند
ما مجبور بودیم در فرصت کم بهترین استفاده را ببریم به طوری که مصاحبه وپژوهش
همراه هم انجام شد.
وی افزود: با سرمایهای که داشتم تجهیزات
فیلمبرداری و صدابرداری را فراهم کردم و همراه با هانا کامکار شروع به کار کردیم و مبنای انتخاب افراد مصاحبهشونده کاستهای
چاووش بود. ما تمام قطعات را حفظ بودیم و من آرشیو تمام کارها را که از نوجوانی
جمع آوری کرده بودم داشتم. با خانم کامکار از روی جلد کاستها نگاه میکردیم و
اسامی نوازندگان و سایر هنرمندان را به ترتیب از جلد یک تا جلد آخر درآورده و
انتخاب میکردیم و برای مصاحبه پیش آنها میرفتیم. بطور مثال با خانم "هنگامه
اخوان "هم مصاحبه کردیم زیرا دو سه قطعه در یک کاست خوانده بود. حتی آقای
"صدیق تعریف" که عضو رسمی کانون چاووش نبود تنها به این دلیل که در
چاووش 10 خوانده بود مصاحبه کردیم و به این ترتیب ما با 21 نفر مصاحبه کردیم و این
کار تا سال 82 به طول کشید اما در این میان اتفاقی افتاد که کار ما به وقفه افتاد.
در آن دوران زنده یاد محمدرضا لطفی خارج از کشور بودند و هنوز به ایران نیامده
بودند و مرحوم استاد پرویز مشکاتیان و استاد سایه ایران بودند. زمانی که ما برای
مصاحبه پیش استاد پرویز مشکاتیان رفتیم ایشان گفتند که من به تنهایی مصاحبه نمیکنم
و محمدرضا لطفی باید حضور داشته باشند و استاد ابتهاج هم همین صحبت را کردند . در
آن زمان هم سیستم مجازی وجود نداشت و ما با تلفن با استاد لطقی ارتباط گرفتیم متأسفانه
ایشان هم تصور خوبی از کار ما نداشتند و رغبتی نشان ندادند و پس از بازگشت به
ایران هم به دلیل به تعویق انداختن زمان مصاحبه از سوی ایشان این کار عملی نشد .
در همین اوضاع استاد پرویز مشکاتیان به رحمت خدا رفتند و مدتی بعد هم استاد لطفی از
میان ما رفتند و ما فرصت مصاحبه با این عزیزان را از دست دادیم و وقفه کار ما در
این چند سال به همین دلایل بود و برایمان سخت بود بدون حضور استاد لطفی فیلمی از
چاووش بسازیم.
کارگردان مستند چاووش در ادامه گفت: پس از مدتی
با گوش سپردن به تمامی گفتگوهای ضبط شده متوجه شدیم که اگرچه استاد لطفی در میان
ما نیستند اما در کلام تک تک افرادی که گفتگو کردند حضور داشتند؛به واقع ایشان
بخشی از تاریخی بودند که به آن میپرداخیم و تمام افرادی که در مورد چاووش صحبت
کردند معتقد بودند که هسته اصلی این کانون مرحوم لطفی بودند در نتیجه شروع به
مونتاژ کردیم و از سال 1393 تا 1396 مونتاژ و گردآوری این کار به طول انجامید.
طولانی شدن مونتاژ این کار به این علت بود که ما تنها تعدادی مصاحبه داشتیم و قرار
نبود راوی سوم شخص داشته باشیم بلکه قصد داشتیم خود افراد راوی آن باشند. چیدمان
کار و انتخاب صحنههای مرتبط با روایت و گردآوری عکسها از منازل شخصی این عزیزان
زمان زیادی از ما گرفت و در نهایت آرشیو مناسبی جمع اوری شد تا در مهر ماه 96
اولین نمایش امتحانی از فیلم در فرهنگسرای
ارسباران اکران شود.
رئیسیان افزود: تدوین و تصویربرداری فیلم بر
عهده من است و خانم کامکار در تمام مراحل تدوین به عنوان کارگردان کار حضور
داشتند،ما سعی کردیم از تمام قطعات چاووش ها در این فیلم گوشهای شنیده شود. بیش
از شصت قطعه موسیقی در این فیلم معرفی میشود و شاید تنها دو سه تصنیف چاووش در
فیلم نباشد لذا این فیلم سراسر موسیقی است که برای مخاطب جذابیت به همراه دارد.
این
هنرمند در انتها از افرادی که در تولید این مستند همکاری داشتند تشکر کرده وتصریح
کرد : در تولید این مستند افراد بسیاری در ارتقاء کیفی فیلم به ما کمک کردند؛ به
طور نمونه مسعود مردان از «استدیوی کوچه
سینما» نقش مهمی در ارتقای تصویری فیلم داشت زیرا فیلم فیلمی قدیمی بود که با
تکنولوژی 15 سال قبل ضبط شده بود اما ایشان کیفیت آن را به اچ دی ارتقا داد. از
طرفی حسن مهدوی و شاهین خاکپور صداگذاری
فیلم را به بهترین نحو پالایش دادند زیرا فیلم کیفیت صدای بدی داشت. جمشید حقیقت شناس،
نقاش برجسته ایرانی هم کارهای گرافیکی درون فیلم را انجام دادند زیرا اسناد تصویری
ما کم بود و لازم بود از یک سری جلوه بصری کمک بگیریم واین هنرمند این کار را برای
ما انجام دادند و حتی اسامی اساتیدی که در گفتگوهای فیلم حضور داشتند توسط ایشان
طراحی شد. جلوه پردازی تصویری فیلم بر عهده مهران گل محمدی بود ومهدیه نساج ویراستارعکسهایی
بود که از آرشیوهای شخصی به دست ما رسیده و
اغلب کیفیت بدی داشتند. در نهایت بونا الخاص که تسلط بالایی در ترجمه فیلم به زبان
انگلیسی دارند زحمت ترجمه فیلم را به خوبی
کشیدند به طوری که حتی سرودهای انقلابی فیلم را هم ترجمه کردهاند.
گفت وگو: اعظم صفایی