طی این سال ها فیلم های عجیب و غریب و با ساخارهای نامتعارف کم ساخته نشده. مهر مروری داشته بر تعدادی از این فیلم ها؛ فیلم هایی که واکنشهای مختلفی را از سوی مخاطبان گرفتهاند.
دیباچه :
ده
عباس کیارستمی- ۱۳۸۰
فیلم به صورت یک مصاحبه طولانی اتفاق می افتد. نه اینکه ذاتا مصاحبه ای در کارباشد، درواقع گفت و گویی دو طرفه برای رسیدن به مقصدی مشترک صورت می گیرد. زنی داخل یک ماشین می نشیند و هر بار افراد مختلفی را سوار می کند. فیلم از ۱۰سکانس تشکیل شده. در هر سکانس فردی متفاوت با دنیا و افکار مختلف داخل ماشین می نشیند و راجع به دنیای خودش با نقش اصلی گفت و گو می کند. یک بار پسر زن داخل ماشین می نشیند، یک بار خواهرش و خلاصه زنی که به دنبال جایی برای نماز خواندن می گردد و...
بازتاب: این فیلم در کشورهای مختلف به نمایش درآمد و حتی برخی مجلات آن را در کنار ۵۰۰ فیلم مهم دنیا قرار دادند. با این حال مثل سایر آثار کیارستمی، این فیلم هم صرفا میان مخاطبان خاص ایرانی مورد توجه قرار گرفت و با اقبال عمومی همراه نشد.
گاوخونی
بهروز افخمی- ۱۳۸۱
یکی از عجیب ترین فیلم های کارنامه افخمی. او بعد از سال ها تصمیم گرفت دل به دریا بزند و «گاو خونی» را جلو دوربین ببرد. ماحصل سال ها کلنجار رفتن او با این رمان و چگونگی اقتباس از آن موجب شد در نهایت به این نتیجه برسد که عین رمان را بدون کمترین دخل و تصرفی به تصویر بکشد. نتیجه این تصمیم هممی شود ساخت فیلمی که مخاطب نزدیک به ۷۰ دقیقه قهرمان داستان را نمی بیند، چرا که فیلم از زاویه دید قهرمان قصه یعنی همان نمای «پی او وی» در حال روایت است.
بازتاب: فیلم وقتی برای اولین بار در جشنواره بیست و دوم فیلم فجر به نمایش درآمد، با کلی اعتراض رو به رو شد و رسانه ها تندترین نقدها را علیه فیلم نوشتند و بسیاری از آن به عنوان یک نمایش رادیویی کسل کننده نام بردند.
چه کسی امیر را کشت
مهدی کرمپور- ۱۳۸۵
روایت چگونه کشته شدن امیر توسط صمیمی ترین دوستانش آن همه به نامتعارفترین شکل متفاوت. آنها هرکدام در موقعیت های مختلفی که معمولا با امیر در ارتباط بوده اند، به روایت رابطه خود با او می پردازند. در هر سکانس با یکی از دوستان امیر رو به رو می شویم که رو به دوربین و خطاب به مخاطب از رابطه اش با او می گوید. علاوه بر این در هیچ سکانس کاراکترهای فیلم با یکدیگر رو به رو نمی شوند، اما در نهایت با کنار هم قراردادن روایت های آنها متوجه می شویم که همگی آنها در کشته شدن امیر نقش داشته اند.
بازتاب: فیلم در جشنواره شرکت نکرد و بنابراین بسیاری منتظر اکرانش بودند، اما وقتی فیلم روی پرده رفت، مخاطبان حسابی از خجالتش درآمدند و در بعضی سینماها در اعتراض به ساختار نامتعارفش شیشه های سینما را شکستند.
شیرین
عباس کیارستمی- ۱۳۸۷
استاد ساخت فیلم های نامتعارف در سینما که در دوران اوجش هم دبنال تجربه گرایی بود. او در ادامه همین حس ماجراجویانه اش برای ساخت آثار تجربی، تصمیم گرفت با حضور همه بازیگران زن سینمای ایران و در زیرزمین خانه اش یکی از نامتعارف ترین فیلم های کارنامه اش را بسازد؛ فیلمی که قرار بود تصویرگر واکنش های بازیگران زن سینما در موقعیت های مختلف باشد. آنها مثلا در حال تماشای فیلمی براساس یکی از داستان های شاهنامه هستند. نور پرده به صورت آنها می خورد و با توجه به اتفاق هایی که در داستان می افتد، مخاطب واکنش این بازیگرها را می بیند.
بازتاب: وقتی شیرین برای اولین بار در جشنواره ونیز روی پرده رفت، تماشاگران حاضر در سالن از روی اعتراض، با سوت و کف و هو کشیدن حسابی از خجالتش درآمدند.
کلاس هنرپیشگی
علیرضا داوودنژاد- ۱۳۹۱
داوودنژاد در ادامه ساخت فیلم با حضور اعضای خانواده اش، «کلاس هنرپیشگی» را ساخت، منتها در اینجا دیگر تجربه گرایی فقط استفاده از اعضای خانواده به عنوان بازیگر محدود نمی شد؛ فیلمی که در آن مرز بین سینمای مستند و داستانی از بین رفته و مخاطب خودش را وسط ماجرایی می بیند که نمی داند چه مقدارش واقعی است و چه مقدارش داستان است. در حالی که همه ماجرا یک داستان و قصه است. داوود نژاد در این فیلم پای برتولد برشت و قانون فاصله گذاریش را هم وسط کشیده و از آن در ساختار کلاس هنرپیشگی بهره برده است.
بازتاب: فیلم در جشنواره سی و یکم فیلم فجر تحویل گرفته شد و جایزه ویژه هیات داوران را به داوودنژاد دادند. کلاس هنرپیشگی در اکران عمومی هم با توجه به حال و هوا و ساختارش فروش بدی نداشت.
ماهی و گربه
شهرام مکری- ۱۳۹۳
اولین فیلم سینمای ایران که به شکل پلان- سکانس گرفته شده، اما این، همه نامتعارف بودن ماهی و گربه نیست. روایت دایره وار ماجرا و مهندسی عجیب و غریب مکری برای خلق این فیلم آن هم به شکل پلان- سکانس مخاطب را روی صندلی سینما میخکوب می کند.
بازتاب: فیلم با نهایت کج سلیقگی از بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شده و در بخش هنر و تجربه روی پرده رفت. استقبال از آن در جشنواره به قدری بود که مسوولان جشنواره ناگزیر به اکران آن در چند نوبت شدند. این فیلم یکی از معدود فیلم های موفق و پرمخاطب گروه هنر و تجربه است که سالن هایش خالی نبود و از تماشاگر پر شد. «ماهی و گربه» یکی از طولانی ترین اکران های تاریخ سینمای ایران را دارد؛ فیلمی که پاییز سال گذشته روی پرده رفت و نمایش آن هنوز ادامه دارد.
بیداری برای سه روز
مسعود تیرانی امینی- ۱۳۹۲
یک ماجراجویی دیگر از یک کارگردان کار اولی که می خواست با یک تجربه نامتعارف وارد سینما شود. در فیلم او قرار است پرویز پرستویی و سهیلا گلستانی به مدت ۷۲ ساعت بیدار بمانند و دوربین امینی در این مدت همراه آنها باشد. حالا چرا؟ اصلا در خود فیلم هم مشخص نیست. کارگردان این قدر مجذوب این ایده شده بود که اصلا هیچ فکری برای بسط و گسترش آن نکرده بود. از همین رو جذابیت اولیه بیدارماندن این دو بازیگر در حد همان ایده باقی می ماند و ماحصلش می شود فیلمی پا در هوا که حتی موجب کلافگی بازیگرش یعنی پرویز پرستویی هم می شود.
بازتاب: فیلم این قدر بلاتکلیف و پا در هواست که وقتی در جشنواره اکران شد، هیچ کس تحویلش نگرفت و وقتی هم در گروه هنر و تجربه روی پرده رفت، کلی نقد منفی برایش نوشتند.