دیباچه: مراسم بزرگداشت جمشید ارجمند روز گذشته به همت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در خانه هنرمندان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی
دییاچه؛ این مراسم با صحبتهای لیلا ارجمند (فرزند جمشید ارجمند) آغاز شد: «از تمام کسانی که در این مراسم شرکت کردند تشکر میکنم. از روزی که پدرم ما را ترک کرد، شما نگذاشتید من و خانوادهام، روزگاری تلختر از این داشته باشیم.»
لیلا ارجمند در ادامه به موضوع بستری شدن پدرش در بیمارستان اشاره کرد: «وقتی به بیمارستان مراجعه کردیم، تخت خالیای برای پدرم در بیمارستان وجود نداشت. به واسطه دوستان سینمایی وزیر بهداشت را در جریان امور قرار دادیم. هاشمی (وزیر بهداشت) با یک تماس تلفنی، همهچیز را حل کرد و پدرم در بیمارستان بستری شد.
سپس نوبت به جواد طوسی (رییس انجمن نویسندگان و منتقدان سینما) رسید تا از جمشید ارجمند به عنوان دوست یاد کند و بگوید: «جمشید ارجمند در مجلههایی مثل «فردوسی» و «ستاره سینما» فعالیت میکرد و در کنار بزرگانی چون پرویز دوایی، مجلهها را به خوبی پوشش میدادند.
جمشید ارجمند از زمانه دور مانده بود و قواعد بازی در دنیای جدید را نمیدانست. همین باعث تبعید ناخواسته و بازنشستگی زودهنگام او شد. همه ما در روزمرگی غرق شدهایم و از رفاقتهای قدیمی فاصله گرفتهایم.
پس از سخنرانی جواد طوسی ویدیویی به یاد جمشید ارجمند روی پرده نمایش داده شد.
خسرو دهقان پشت تریبون آمد و رو به حضار گفت: « نام جمشید ارجمند گویای حرفهای زیادی بود. در دهه ۴۰ مجلهای که جمشید ارجمند در آن نقد مینوشت را میخواندم. آرامش همیشه با او همراه بود؛ حتی تا مرگ!
جمشید ارجمند از دهه ۴۰ تا این سالهای پایانی زندگیش تغییری نکرد و همواره برای من همان آدم قدیمی بود. هیچوقت ایشان کسی را نیازرد و صدایش را بلند نکرد. با شوخی و یا قلم موجب رنجش کسی نشد.
میانگین آثار ارجمند از تولد تا مرگ سالی سه یا چهار اثر بود. ایشان یک ویراستار حرفهای و ماهر بود. ارجمند یک روشنفکر تمام عیار بود.
ما ایرانی ها عادت داریم از یک طرف بام میافتیم. جمشید ارجمند معتدل بود و از هیچ سوی هیچ بامی نیافتاد. نه اینکه سازشکار باشد. نقد هم میکرد اما کسی را دلآزرده نمیکرد. این موضوع موجب حسادت من شد که هیچگاه جمشید ارجمند نشدم و نخواهم شد.»
طهماسب صلح جو در ابتدا روز خبرنگار را تبریک گفت و سپس افزود: «کاری که نقاش با قلم و رنگ میکند، یک نویسنده با قلم و کاغذ و با ذهنش انجام میدهد. اینان معلمان راستین ما هستند. ای کاش انجمن منتقدان و نویسندگان کاری میکرد که نویسندگی از این شلختگی دربیاید. شخصی مثل جمشید ارجمند به واژگان ارزش میداد.
آقای جمشید ارجمند که من دوست دارم، او را با نام آقا صدا کنم، اگر نقدی هم داشت صمیمانه بیان میکرد. ایشان اعتقاد داشت که نباید به نقدکننده منتقد بگوییم، بلکه باید منقّد بگوییم. الان دور، دورِ منتقدان است و منقّدان منزوی شدهاند. بازار آشفته نویسندگی به جوانان یاد میدهد، قبل از یادگیری بنویسند.
عباس یاری (نویسنده سینمایی) گفت: «جمشید ارجمند نازنین، دوستداشتنی و به معنای واقعی کلمه ارجمند بود. من این شانس بزرگ را داشتم که در خدمت ایشان باشم. اگر انجمن منتقدان سرپا ایستاده و دوام آورده به خاطر وجود جمشید ارجمند است. در زمان شکلگیری این انجمن، دولت تمایلی به جدی شدن این انجمن نداشت. دلیل ماندگار شدن این انجمن، فقط و فقط ایشان بود که همیشه با آرامش رفتار میکرد. او حتی زمانی که تحت عمل جراحی قرار گرفت، با روی خوش با ما رفتار میکرد. وقتی از دیدارش باز میگشتیم، حالمان خوب بود. باور نمیکنم جمشید ارجمند رفته باشد. او اینجاست...
سپس عبدالجواد موسوی (یکی از دوستان جمشید ارجمند) گفت: «همنسلهای من خیلی دیر ایشان را شناختند. این مایه تاسف است که پس از مرگ ایشان هر رسانهای در مورد شغل ارجمند، نکته متفاوتی نوشت. امیدوارم رسانهها با آدمهای جدی ما، جدیتر برخورد کنند.
استاد ارجمند بر شعر، نویسندگی، ترجمه، ویراستاری و نقد اشراف داشت. روزگار ما، دوران تخصص است. ایشان تحلیلهای حرفهای و تخصصی از همه حوزهها داشت.
هوشنگ گلمکانی آخرین سخنران این مجلس یادبود، به حضار گفت: «من نمیدانم خسرو دهقان چقدر به ایشان نزدیک بوده است. ایشان در زندگیاش بارها از بامها افتاد. ایشان با خودش بد تا کرد و همین باعث مرگ زود هنگامش شد. ارجمند هروقت میرفت، زود بود؛ مثل عباس کیارستمی...