دیباچه: پریسا مقتدی درباره نمایش «کروماکی» و بازیاش در این نمایش گفت
به گزارش خبرنگار تئاتر
دیباچه؛ این روزها نمایش «کروماکی» اثر مارین ون هولک در خانه نمایش «دا» روی صحنه است. این نمایش که میتوان آن را یکی از نمونههای بسیار خوب تئاتر محیطی دانست، از 25 تیرماه اجراهای خود را آغاز کرده است. به همین بهانه با یکی از بازیگران این نمایش؛ پریسا مقتدی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
خانم مقتدی نقش شما در نمایش «کروماکی» بسیار متفاوت بود. در این اثر شما طوری بود که انگار اگر در آن جمع نبودید، بهطور کلی افراد از هم میپاشیدند. درباره این نقش و چگونگی رسیدن به این کاراکتر صحبت میکنید؟
مارین؛ کارگردان این نمایش، تاکید داشت که این شخصیت، نقطه محوری این جمع ناخواسته دور هم جمع شده، باشد. این اثر بر اساس پژوهش مستند پیش رفته است. درواقع هر کدام از شخصیتهای این نمایش، مابهازای بیرونی دارند. البته هیچکدام شانس دیدن این افراد را نداشتهایم اما از طریق تلگرام و برخی دیگر از صفحههای مجازی، اطلاعاتی را در مورد آنها به دست آوردیم و سعی کردیم واقعیت را کشف کنیم. برای من به عنوان فردی که به شکل شخصی تجربه مهاجرت، آن هم به شیوهای که در «کروماکی» به آن پرداخته میشود را نداشتهام و هم به نوعی تجربه بازی حرفهای را داشتهام، دور شدن از فنون بازیگری و رسیدن به تجربهای که معمولا در آثار دیگر بازیگر، با کمک تکنیک به آنها نزدیک میشود، تجربه سختی بود. هم من و هم کارگردان در زمینه همکاری با یکدیگر به نوعی ریسک کردیم. حسن دیگر نمایش این بود که گروه بازیگران، همگی بچههای جوان و تازهنفس و طبیعتا جسور و خلاقی بودند که باعث شد علاوهبر تمام نتایج حرفهای که این نمایش بر من گذاشته است، از بودن در کنار این بچهها، لذت شخصیای را نیز در پروسه تمرین تجربه کنم.
تا امروز بازخوردها چگونه بوده است؟
«کروماکی» نخستین تجربه بازی من در تئاتری از این جنس است و آن را بسیار دوست داشتم و خوشحالم که در این نمایش بودم هرچند تا پیش از برخورد با مخاطبان، چندان از نتیجه کار مطمئن نبودم چون ما در دل ماجرایی بودیم که با جنس معمول تئاتر و روال عادی کار متفاوت بود، حتی تم نمایش، مهاجرت غیر قانونی، نیز موضوع جدید و نویی است که در یکی، دو سال اخیر شدت گرفته و داغ شده است. درنتیجه تا زمانیکه تماشاگر را از نزدیک ندیدم و بازخورد نمایش را از سوی مخاطبان ندیدم، نمیدانستم کار به چه سمتی پیش رفته است اما خدا را شکر میکنم که در این دو هفتهای که از اجرای نمایش میگذرد، تقریبا هر شب اجراهایمان با استقبال مخاطبان همراه شده است.
با توجه به شرایطی که برای مخاطبان این نمایش تعریف میشود، ممکن است برای آنها این تصور به وجود بیاید که تئاتر تعاملی است و با واکنش غیرمنتظره از سوی تماشاگران مواجه شوید. با این بخش که هم تماشاگر باید بازیها را دنبال کند و هم دیوار چهارمی از سوی بازیگر باید وجود داشته باشد، برای بازیگر دشواریهایی را در پی دارد. با این بخش چه کردید؟
این اتفاق پیش آمده است. تمرین بسیار زیادی لازم داشتیم که هم مخاطب همراه ما باشد و هم ما او را نبینیم. یکی دیگر از دشواریها، بخش زبان بود؛ ایده کارگردان اینگونه بود که همه ما به یک زبان و گویش حرف بزنیم اما زبانهایمان در واقع متفاوت بود. تماشاگر از طریق ایده اجراییای که کارگردان داشت و نه از طریق دیالوگهای ما میتوانست متوجه شود که به زبانهای مختلف صحبت میکنیم. این اتفاق به تمرینات بسیار زیادی نیاز داشت تا چیزی را که میفهمیم را بگوییم نمیفهمیم و واکنش نشان ندهیم. واقعا پروسه آمادهسازی نمایش «کروماکی» تجربه سختی بود اما برای من بهقدری نگاه متفاوت اثر که در پروسه ساخت آن نیز وارد شده بود شیرین و دوستداشتنی بود که این سختی را هموار میکرد. از همه شیرینتر و جذابتر، نگاه یک غیر خاورمیانهای نسبت به یک ماجرای خاورمیانهای بود. ما به نوعی در این ماجراها حضور داریم؛ هر چند که ایرانیها بخش بسیار اندکی از این مهاجران را تشکیل میدهند اما نمیتوانیم خودمان را منفک بدانیم. مارین ون هولک بخشهایی از این ماجرا را به گونهای دیده بود که تا کنون ما ندیده بودیم. بخشی از اثربخشی این نمایش، در گروی سالن خانه نمایش «دا» است چون بهلحاظ فیزیکال این سالن برای «کروماکی» مناسب بود.
کمی حضور شما در این سالن، نمادین است. مدیر سابق مجموعه تئاتر شهر در دوران مدیریتش به یک سالن خصوصی میآید که چندان مختصات سالن را ندارد بلکه یک مکان تئاتر محیطی است.
نمیدانم نمادین بود یا نه؛ چون من انتخاب نکردم؛ وقتی به عنوان بازیگر نمایش انتخاب شدم، به من گفتند مکان نمایش «دا» است اما یکی از بخشهای مهم ارتباط گرفتن مخاطبان با نمایش، اجرا شدن آن در این خانه نمایش بود. شاید اگر این اثر در هر سالن دیگری که شکل و شمایل اینچنینی نداشت «کروماکی» اجرا میشد، بخشی از ارتباطش را از دست میداد. این نمایش، یکی از بهترین نمونههای تئاتر محیطی است.
با توجه به تعریفی که این دوره از جشنواره تئاتر فجر برای تئاتر محیطی در نظر گرفته است، واقعا قابلیت دارد که این نمایش در جشنواره نیز اجرا شود.
امیدوارم این اتفاق بیفتد. «دا» نیز میتواند یک مکان ویژه برای این بخش از جشنواره باشد.