دیباچه: آروند دشتآرای ضمن اعلام این مطلب که آغازگر تئاتر خصوصی بوده است، شرایط امروز تئاتر را خطرناک توصیف کرد
به گزارش خبرنگار تئاتر
دیباچه؛ آروند دشتآرای، کارگردان تئاتر و مشاور هنری نمایش «کروماکی» درمورد این اثر گفت: مارین ون هولک، همان اتفاقی را که در رخداد مهاجرت اتفاق میافتد برای بازیگران فراهم کرده است. بازیگران نمایش تا مدتها یکدیگر را ندیده بودند و با هم در کوه مواجه شدند. آنها هیچ اطلاعی از داستان و شخصیت کاراکترهای یکدیگر نداشتند. سبک انتخابی مارین را بسیار میپسندم چون شکل واقعی تمرین است و کار با بازیگر به صورت رئالیستی است. جالب اینجاست که هیچکدام از کاراکترها در زمان اجرا، شبیه به یک واگویه نشدهاند. نمایش «کروماکی» همچنین تجربی خوبی در زمینه تئاتر وابسته به معماری است یعنی بر اساس یک معماری، یک تئاتر تولید شده است.
دشتآرای ضمن انتقاد از شرایط امروز تئاتر ایران، گفت: مجموعهای از فرمولها، کلیشهها و شابلونهایی در تئاتر ما مرسوم و مد شده و به جریان رسمی تئاتر ما تبدیل شده است. فکر میکنم تئاتری که بخواهد خون تازهای به تئاتر کشور بدهد و کار خلاف جریان رسمی تئاتر انجام دهد، روزبهروز کمرنگتر و کمتر و کمتر میشود.
وی در ادامه افزود: روزگاری در تئاتر ایران افرادی بودند که جریانی را بر خلاف جریان رسمی تئاتر ایجاد کردند که نام آنها را گروه تجربی گذاشتند اما متاسفانه الان تئاتری که نام آن را تجربی نمیگذارم؛ بلکه تئاتری که به دنبال یک جریان پژوهشی و یک شکل متفاوت باشد، را کمتر میبینیم. ما نیاز به فضایی داریم که فضای تجاری به وجود آمده در تئاتر ایران را بشکند. از این منظر، جسارتهای کارگردان «کروماکی» برای اجرای شکل متفاوتی از تئاتر، جالب توجه است. حدود شش ماه روی این نمایش کار شده است و در جریان مرسوم تئاتر ما، دو ماه نمایش تمرین میشود و به مدت یک ماه اجرا میرود.
کارگردان نمایش «لندن، رم، تهران، آمستردام» در ادامه ضمن انتقاد از تجاری شدن تئاتر در ایران، گفت: هر چقدر ما بتوانیم تئاتر ضد جریان؛ یعنی تئاتری که صرفا به دنبال تجارت کردن نباشد را بیشتر در ایران پرورش دهیم، اتفاق مثبتی رقم خورده است ؛ تئاتر تجاری، یک ماه پروسه تمرین دارد اما سه ماه روی صحنه اجرا میشود و درنتیجه اتفاقی را برای تئاتر ایران رقم نمیزند. باید از تئاتر ضد جریان حمایت شود و به آن سوبسید تعلق گیرد. مجموعه انتخابهای یک کارگردان، بر مبنای دغدغههای او شکل میگیرد. «کروماکی» یک تجربه متفاوت و خلاف جریان مد شده امروز تئاتر ایران است و باید از این نوع تئاتر حمایت شود چون تئاترهای دیگر با فرمولهایی که در آنها به وجود آمده است، مخاطب را به سالن میکشانند، از این طریق دیده میشوند و کار خود را انجام میدهند و رقابت خودشان را نیز دارند اما گروههای معدودی همچون «دن کیشوت» به سرپرستی علیاصغر دشتی یا «پاپتیها» به سرپرستی حمید پورآذری هستند که تمام تلاششان را به کار میگیرند که بتوانند زنده بمانند.
وی در ادامه افزود: هنرجو تربیت میکنند و تلاش میکنند در این فضای تئاتر دوام بیاورند. اگر دولت حمایت نمیکند یا زیرساختی برای حمایت از این موضوع ندارد، چون دولت نیز به دنبال این است که از تئاتری حمایت کند که دیده شود؛ دولت نیز تابعی از مخاطب است. مردم، مطبوعات، رسانهها، دوستان هنرمند شناخته شده و ... میتوانند حمایت کنند. یک رسانه اگر میخواهد متفاوت باشد باید به مردم فضاها و تئاترهایی را معرفی کنند تا ما در تئاتر ایران تنها یک صدا نداشته باشیم. من اصلا مخالف حضور آن نوع تئاتر نیستم اما معتقدم که باید تئاتر پژوهشمحور و تئاتری که به حوزه بازیگری نگاه تربیتی دارد، وجود داشته باشد. رسانه از یک بازیگر ناشناختهای که در یک تئاتر بازی میکند، 50 عکس نمیگیرد اما اگر یک بازیگر شناخته شده به عنوان تماشاگر به تماشای تئاتر بنشیند، چندین عکس از او انداخته میشود. این اتفاق طبیعی به نظر میرسد چون ساختار بازاریابی تئاتر به این سمت رفته است.
دشتآرای لزوم حمایت از تئاتر را تنها به تولیدکنندگان تئاتر معطوف ندانست و گفت: به عنوان مثال اگر خانه نمایش «دا» را در نظر بگیریم، درمییابیم سالن بسیار متفاوتی است و برای اجرای تئاترهای متفاوت بسیار مناسب است. از این سالن هم باید حمایت شود چون «دا» از معدود سالنهای تئاتر ما است که برای درآمدزایی صرف تاسیس نشده است بلکه برای تجربه تئاتر وابسته به معماری و تئاتر محیطی به وجود آمده است.
کارگردان نمایش «تن تن و راز قصر مونداس» در پایان گفت: ساخته شدن نمایش «لندن، رم، تهران، آمستردام» نیز در راستای تئاتر پژوهشی بوده است و برنامههای تئاتریام بعد از این نمایش نیز در ادامه آن بوده است اما نمیتوانم دستم را از تئاتری که اکنون گیشهمحور شده است، بشویم چون خودم آغازگر تئاتر خصوصی بودهام؛ سال 1387 نمایش «سگ سکوت» را روی صحنه بردم که اولین کاری بود که در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، اولین کاری بود که در آن چهرههای سینمایی بازی میکردند، بحث تهیهکننده در آن تئاتر مطرح شد.
وی در ادامه افزود: من چهار سالن خصوصی دیگر را نیز با این نوع تئاترهایم افتتاح کردهام تا آن سالنها راه بیفتند اما الان به شما میگویم که تئاتر به سمتی میرود که بسیار خطرناک است. تئاتر در حال تهی شدن از ذات تولید و حقیقت داشتن است و درحال تبدیل شدن به چیزی است که تنها به راههای تجارت کردن از طریق تئاتر فکر میکند. این، برای خود ذات تئاتر خطرناک است. من با افتخار اعلام میکنم که تعداد بالای تماشاگران، هیچ ارزش و افتخاری ندارد. کروماکی با افتخار شبی 20 مخاطب قبول میکند اما سینهاش را صاف میگیرد چون تجارتزده نیست