دیباچه: بعد از ظهر روز گذشته نشست خبری گروه «شمس» به سرپرستی کیخسرو پورناظری برگزار شد و در این نشست خبری کیخسرو، تهمورث و سهراب پورناظری، به تشریح کنسرت این هفته این گروه پرداختند.
به گزارش خبرنگار موسیقی
دیباچه، بعد از ظهر روز دوشنبه 28 تیرماه نشست خبری کنسرت گروه شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری و با حضور فرزندان این آهنگساز و نوازنده تنبور پیشکسوت برگزار شد.
در ابتدای این نشست تهمورث پورناظری در توضیح رپرتوار گروه شمس در کنسرت روز جمعه گفت: این کنسرت در سه بخش اجرا میشود که در بخش اول تکنوازی و بداههنوازی تنبور کیخسرو پورناظری با همراهی گروه سازهای کوبهای است. بخش دوم همنوازی و بداههنوازی پورناظریها با همراهی سازهای کوبهای را در بر میگیرد و در بخش سوم همه اعضای گروه شمس به ما میپیوندند و کارهای اجرانشده و اجراشده گروه را به صحنه میبریم. موسیقی ما موسیقی تنبور است، خواننده به معنای عرفیاش نداریم اما قطعات باکلام هستند.
او در ادامه اضافه کرد: قرار است ما در این کنسرت موسیقی دهه شصت گروه شمس و احوالات آن دوران را تداعی کنیم و به نوعی نوستالژی دهه شصت گروه شمس خواهد بود و اتفاقات نامتعارفی که در کنسرتهای من یا سهراب پورناظری دیدهاید به هیچ عنوان در این کنسرت اتفاق نمیافتد و کنسرتی 100درصد موسیقایی است.
کیخسرو پورناظری، سرپرست گروه شمس نیز در این نشست خبری در توضیح اجرای خود در کنسرت خاطرنشان کرد: من در بخش نخست تکنوازی میکنم و در این تکنوازی دو مقام تنبور را اجرا میکنم و در عین اینکه فرم مقامها را حفظ میکنم با سلیقه خودم بداههنوازیهایی هم در آن میان انجام خواهم داد که ابداعاتی در آنها به کار رفته است و البته شاید چند خط شعر هم خوانده شود مقام نخست شعر ندارد و بدون ریتم است و اما مقام دوم شعر هم دارد اما باز هم بدون ریتم است.
پورناظری در پاسخ به پرسش خبرنگار
دیباچه درباره کلامی که بر روی این مقامها قرار داده است تاکید کرد: از شعر فارسی برای خواندن استفاده میکنم و چهار بیت از اواسط یک غزل از مولانا را در مقام دوم خواهم خواند. سرطرز مقام خاصی است و از نظر محتوا و مدولاسیون یکی از مقامهای درخور توجه است و فواصلی که در آنها استفاده شده است در موسیقی ایران سابقه دیگری ندارد. بسیار غریب و تکامل یافته است.
این نوازنده تنبور و آهنگساز پیشکسوت در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار ما در خصوص سابقه تنبور در کنسرتهای موسیقی گفت: قبل از ما گروههای دیگری در زمینه اجرای موسیقی تنبور بودند که فعلیتهای محلی میکردند ضمن اینکه همنوازی تنبور بسیار پیش از اینها و از قدیم وجود داشه است و همیشه هم خواهد بود. در هر منطقهای به تعداد تنبور زنان منطقه، دور هم جمع میشوند، تنبور میزنند و با هم آواز میخوانند. موسیقی تنبور یک بخش خانقاهی و کلامخوانی داشته است که از قبل بوده است و ادامه هم خواهد داشت اما هیچکدام از گروههای موسیقی این نوع موسیقی را در کنسرتهایشان اجرا نمیکنند. گروه ما هم آن موسیقی خانقاهی را اجرا نمیکند و ما قطعات خارج از محدودیتهای یارسانها را استفاده میکنیم.
او همچنین درخصوص اینکه آیا تنبور میتواند در ازکسترهای سازهای ملی یا دیگر ارکسترها وارد شود و از آن در موسیقی ارکسترال استفاده کرد تصریح کرد: تنها در شرایطی این کار امکانپذیر است که ارکستر و همه اجزایش در خدمت گروه تنبورنواز باشند این موضوع امکانپذیر است ولی به علت تفاوت فواصل چنین اتفاقی برای ارکستر ایرانی نمیتواند اتفاق بیفتد. به طور کلی به دلیل برجستگی سنت نوازندگی تنبورف ماجرا به شکلی است که اگر سازهای دیگری هم باشند باید در خدمت این نوع اجرا باشند و لاغیر.