دیباچه: سامان احتشامی گفت: بلیت کنسرت نسبت به درآمد خیلی از مردم ما گران است. ما شرمندهایم که نمیتوانیم بلیت را ارزانتر بگذاریم چون رسما شب گرسنه میخوابیم.
به گزارش
دیباچه به نقل از فارس، سامان احتشامی، نوازنده پیانو و آهنگساز یکم اردیبهشتماه 1357 در تهران به دنیا آمد. او از همان اوان کودکی به موسیقی علاقهمند شد و در سایه توجهات پدرش آموزش پیانو را به شکلی جدی پی گرفت تا اینکه در 11 سالگی موفق به دریافت دیپلم افتخار از جشنواره موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. احتشامی تلاشهایش را استمرار داد و در سالهای 70 الی 74 برنده لوح زرین و لوح تقدیر جشنواره موسیقی فجر شد و مقام اول را در پیانو کلاسیک و ایرانی دریافت کرد. احتشامی در مسیر زندگی حرفهای و هنری خود از محضر استادانی چون جواد معروفی، محمد سریر، اسماعیل امین موید بهره گرفت. فعالیتحرفهای احتشامی از سالهای اولیه دهه 70 آغاز شد و در قالب کنسرتهای مختلف و انتشار آلبوم انجام شد. او طی روزهای آینده اجرایی را در شهر تهران روی صحنه خواهد برد. به همین بهانه با او گفتگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
*برگزاری کنسرت مستقل از سوی موزیسینها و نوازندههای سرشناس که دغدغه برنامههایی کلاسیک و هنری را به دور از فضاهای پاپ دارند، همواره با ریسکها و خطرات زیادی برای هر هنرمندی توام است. این موضوع دلیل اصلی کمشدن فعالیتهای مستقل وکنسرتهای سامان احتشامی نیست؟
اولا توضیحی خدمت شما عزیزان که تمام کارهای هنری ارزش دارند و فضاهای مختلف، برنامههای خودش را میطلبد و هیچکس نباید کار هنری کسی را بکوبد و لفظ برنامههای کلاسیک و هنری در مقابل کنسرتهای پاپ درست نیست یعنی ما بهتریم که کمتر تماشاچی داریم، یا اونها بدتر از ما هستند که مردم بیشتر دوستشان دارند؟ برای مثال در تاریخ، دوران هخامنشیان، ساسانیان، سامانیان، قاجار و پهلوی هم داریم، موسیقی کلاسیک یک دوران موسیقی است و صرفا با کلاس نیست. تفاوت ما با عزیزان هنرمند موسیقی پاپ در این است که اصلا ماها توانایی اجراء برنامه در سطح گسترده نداریم چون موسیقی ما طلب نمیکند که مردم هیجانی بشوند. کلا در سال میشود تالار وحدت را یکبار در اختیار گرفت و سالی بیش از یک بار کنسرت خوشحال و با شخصیت نمیشود اجراء کرد. من برای زندگی شخصیام روزی 12 ساعت تدریس میکنم و موسیقی فیلم و تئاتر و یادگیری مطالب جدید و آهنگسازی برای سیدیهای منتشره و نوازندگی در آنها و تمرین کنسرت و ... در 12 ساعت باقیمانده انجام میدهم و بسیار کم میخوابم و استراحت میکنم چه خوب است بتوانیم طوری از هنرمندانمان حمایت کنیم تا بیشتر شاهد خلاقیت آنها باشیم ما کار هنری نداریم اگر هم داریم خودمان برای خودمان میسازیم.
*در جشنوارههای مختلف اجراهای سامان احتشامی همواره با استقبال خوب مخاطبان رو به رو شده است ولی این استقبال هرگز به پرکار شدن سامان احتشامی نیانجامیده. دلیل کم کاری شما واقعا چیست؟
اگر در اجراء بخش موسیقی نبودهام از سال 92 تا 95 بیش از 150 اجراء تئاتر با گروه محمد رحمانیان داشتهام و هیچوقت کم کار نبودهام فقط حوزه کاریم عوض شده من فقط در روز به بیش از 30 نفر هنرجو تدریس میکنم، موسیقی فیلم و تئاتر میسازم مقداری به فنون صدابرداری آشنا هستم صدها برنامه برای رادیو تلویزیون فقط به عنوان ناظر ضبط و در مراحل فنی صدا حضور داشتهام، پیانو و سازهای ضربی آلبومهای مختلف را اجراء میکنم. مدیرعاملی شرکت فرهنگی و هنری آوای باغ مهر هم یکی دیگر از شغلهای من هست و خداروشکر که سالمم و قول میدهم که در زمینه کنسرتهام بیشتر فعال باشم تا دیگر این سوال از من پرسیده نشود.
فضای کنسرتها در ایران به سمت و سوی جالبی نرفته و کم بودن اجراهایی هنری مثل کنسرتی که شما پیش رو دارید باعث شده نگاهی از سوی جامعه به کنسرت میشود، نگاهی پر از جیغ و داد و به دور از فضاهای رسمی و کلاسیک باشد. هنرمندان این عرصه چقدر در ترویج این نگاه مقصرند؟
هنرمندان مقصر نیستند ما چند نوع هنرمند داریم. هنرمندان پولدار با سواد: هنرمندانی هستند که با پول دَدی زندگی میکنند و اثر فاخر هم خلق میکنند. هنرمندان پولدار بیسواد: هنرمندانی هستند که با پول دَدی بهترین لوازم اجرایی را دارا هستند و تبلیغات خوبی هم دارند و شما فقط یکبار آهنگشون رو گوش میدهید البته به ناچار چون مجانی به منزلهای شما میاد. هنرمندان بیپول باسواد: هنرمندانی هستند که فقط فحش میدهند و زیر عکسهای شما نظر شخصی میدهند و اصولا منفی هستند هنرمندان بیپول بیسواد: که الهی براشون بمیرم مورد تمسخر قرار میگیرند و دست به دست آثارشان میچرخد و کسی اسمشان را یاد نمیگیرد. همین و بس. من خودم چون تعدادی دوستان بازیگر دارم سعی میکنم چهار نقش فوق را خوب بازی کنم تا مردمی باشم.
*کنسرت سامان احتشامی با توجه به تبلیغات و تیزرهایش مشخصا اندازه و وسعت بزرگی را در برگرفته و به نظر میرسد برای این برنامه وقت و انرژی زیادی صرف شده است. کمی درباره نوع برنامهریزی و استارت آغاز به کار این موضوع میگویید؟
همیشه دوست نداشتم ساز بزنم و یک نفر بخواند. دلم میخواست چند نفر بخوانند. در کلیساها با آواز دست جمعی بیشتر نزدیکی با خدا را حس میکنند، ما در مساجد و تکیهها با آواز دستهجمعی بیشتر به آن فضاهای روحانی میرسیم به خاطر همین گروه کر از دل مردم بیرون آمده و چون گرداوری تعداد نفرات زیادی که موسیقی بدانند و صحیح بخوانند بسیار مشکل و نوشتن آثار موسیقی بسیار هزینه زمانی و جانی دارد اصولا انجام چنین کاری بعید به نظر میرسد. به کمک همسرم راز احتشامی که همیشه مدیر برنامههای من بوده مطرح کردم و ایشان گروه کر فیلارمونیک ایران به رهبری علیرضا شفقینژاد را به من معرفی کردند و خداروشکرایشان آهنگهایم را دید و پسندید و قبول رهبری گروه کر توسط ایشان برایم بسیار لذتبخش بود. دانه به دانه آهنگها را نوشتم و در اختیار حدودا نود نفر قرار دادیم و این عزیزان تمرینات خود را به نحو احسنت انجام دادند و تمام قد از همه این عزیزان و هنرمندان و خوانندگان باسواد و خوب مملکت که گرد هم اومدند و آثار من حقیر رو تمرین کردند سپاسگزاری میکنم. حالا که صحبت میکنم حدودا 20 روز دیگر کنسرت ماست ببینیم خدا برامیمان چه میخواهد.
*این کنسرت را میتوان شروعی برای آغاز دور جدید فعالیتهای مستقل سامان احتشامی دانست و از این پس بیشتر و بیشتر شاهد کنسرتهای او باشیم؟
هرچی خدا خواهد همان میشود.
*استقبال از بلیطفروشی هم نسبتا خوب بوده و در دورانی که کنسرتهای پاپ هم اوضاع بدی را در فروش تجربه میکنند، تقریبا بلیطهای برنامه شما تمام شده است. مخاطب از کنسرتهای تکراری خسته شده یا برنامه شما به اندازه کافی وسوسهکننده است؟
خداروشکر که استقبال شده است و درصدد تمدید آن هستیم که اگر بتوانیم به زودی اعلام خواهیم کرد. البته فروش بلیط کنسرت ما به جدید بودن آن ارتباط دارد هم به تعداد زیاد عوامل گروه و حمایت هنرجویانمان. بلیط کنسرت نسبتا به درآمد خیلی از مردم ما گران است. ما شرمندهایم که نمیتوانیم بلیط را ارزانتر بگذاریم چون رسما شب گرسنه میخوابیم.