پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳  |  Thursday, 28 March 2024

دیباچه

کد خبر: ۱۳۹۳۱
تاریخ انتشار : ۳۳ : ۰۹ - ۰۹ تير ۱۳۹۵
دیباچه: روایت در فیلم«بارکد» فرمی مشابه نمایشنامه «خیانت» نوشته هارولد پینتر دارد که اثری شناخته شده در جهان نمایشنامه نویسی است. ایرادی به مصطفی کیایی وارد نیست که از فرم روایی نمایشنامه «خیانت» پیروی کرده است. مهم آن است که کارگردان بتواند از این فرم روایی بدرستی برای روایت داستان فیلم خود استفاده کند.



به گزارش دیباچه به نقل از پانا، فیلم بارکد در نگاه اول بیشترین جنبه ای که توجه را بر می انگیزد فرم روایی فیلم است. فیلم از ساختاری معکوس برخوردار است. بدینگونه که فیلم از آخر به اول حرکت می کند. در صحنه ابتدایی فیلم حامد نزد فردی می رود که مدیر شرکت بزرگی است و حامد سعی می کند که او را در آن شرکت استخدام کند. حامد شروع به روایت زندگی خود می کند اما نه به آن شکل که منجر به رسیدن او به گزینه رئیس بزرگ شرکت شده است، بلکه از از نقطه پایانی کارش شروع می کند.

جایی که با همدستی دوستش میلاد بچه پولدارها را تلکه می کنند. بعد از آن هر بار که حامد روایت خود را برای رئیس شرکت از سر می گیرد یک پله پایین تر را روایت می کند تا اینکه بالاخره به پله ابتدایی و اول ماجرای خود می رسد. روایت در فیلم«بارکد» فرمی مشابه نمایشنامه «خیانت» نوشته هارولد پینتر دارد که اثری شناخته شده در جهان نمایشنامه نویسی است. ایرادی به مصطفی کیایی وارد نیست که از فرم روایی نمایشنامه «خیانت» پیروی کرده است. مهم آن است که کارگردان بتواند از این فرم روایی بدرستی برای روایت داستان فیلم خود استفاده کند.

دیباچه-بارکد


در «خیانت» هارولد پینتر زن و مردی که در نقطه پایانی رابطه خود هستند با برگشت گام به گام به گذشته، زندگی و روابط خود را مرور می کنند تا به نقطه ابتدایی وشروع رابطه خود برسند. جایی که علت پیش آمدن رابطه شان تشریح می شود. مصطفی کیایی نیز با فرم روایی خود و بازگشت گام به گام از آخر به اول یعنی لحظه شروع داستان، سعی دارد که به این پرسش پاسخ بدهد که دلیل بزهکاری شخصیت حامد و دوستش میلاد چه بوده است.

او در این روایت معکوس از یک فرد بزهکار و شرور به جوانی ساده و تحصیل کرده می رسد که درنقطه ای از زندگی اش، سرنوشت پدرش دستخوش تغییرات می شود ؛ زندگی او نیز بالطبع در سراشیبی سقوط قرار می گیرد. در واقع فرم روایی فیلم از دو روایت برخوردار است. روایت اول مربوط به گفتگوی حامد با رئیس شرکت است و روایت دوم مربوط به شرح زندگی حامد و دوستانش است. با حرکت معکوس روایت حامد و دوستانش به سرمنشا علت دیدار حامد و رئیس شرکت می رسیم .

بطوریکه دو روایت در یک نقطه با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند. در نقطه پایانی روایت حامد و دوستانش به فردی می رسیم که او را مسبب تمام حوادثی که از دیده گذرانده ایم می بینیم. در بازگشت از روایت حامد و دوستانش به روایت حامد و رئیس شرکت ، به فرد اصلی که مسبب تمام بدبختی های حامد است می رسیم. در واقع به اصلی ترین سوال فیلم پاسخ داده می شود؛ چرا حامد به دیدار رئیس شرکت آمده است ؟ آن هم برای کسی که هیچ تجربه کاری مفیدی نداردجز بزهکاری. جواب این سوال در واقع پاسخ به سوال رئیس شرکت هم هست که علت حضور حامد و اصرار بر استخدام او را در پایان درک می کند. و البته پاسخ به سوال تماشاگر هم هست.

 

اگر قالب کمدی را به دو گونه کاهش دهیم باید اذعان کرد که «بارکد» فیلمی در قالب کمدی آنارشیستی (هرج و مرج طلب) است. آدم های این فیلم شکلی کاریکاتوری دارند که نقطه ای از هجو را پیش روی تماشاگر قرار می دهند. در نگاه اول که وارد زندگی حامد می شویم روایت او از مسابقه اتومبیل رانی را می بینیم و نحوه همکاری او و میلاد برای حقه زدن به بچه پولدارها. سپس تلاش برای تلکه کردن یک پسر پولدار دیگر با استفاده از نامزدش و بعد ورود به باند پخش مواد مخدر پابلو.

در همه این روایت ها اساس آن بر پایه شوخی های کلامی نهاده شده است. آنچه ما از شمایل یک فیلم کمدی می بینیم شوخی های آدم هایی است که با اتکا بر وجه بامزه بودنشان آنها را به نوعی از حماقت می رساند تا موجب خنده تماشاگران شوند. اما این شوخی ها همیشه هم در قالب این روایت بخوبی جای نمی گیرد. بار اصلی شوخی های فیلم بر دوش میلاد است. اما نوع شوخی های کلامی او همراه با آگاهی است. آگاهی که شخصیت می داند آنچه که بر زبان می آورد خنده دار است و گویی آن حرف خنده دار را مستقیم و با علم به تماشا شدن توسط عده دیگری خارج از جهان داستانی فیلم انجام می پذیرد؛ تا بدینگونه هم شخصیت میلاد به عنوان آدمی احمق تبیین شود و هم جنبه کمدی فیلم شکل بگیرد.

 

روایت مصطفی کیایی همراه با طرح سوال و سپس پاسخ به آن است که البته این ساختار در سطح رویی فیلم و با گفتگوی حامدو رئیس شرکت آشکار است. وقتی که سوال و جوابها در کنار یکدیگر قرار می گیرند پازل فیلم کامل می شود و روایت فیلم شکلی ساده بخود می گیرد. اما شاید این سوال پیش بیاید که چرا همین روایت کامل شده و خطی را که در ذهن تماشاگر شکل می گیرد را مبنای فیلم قرارنگرفته است؛ پاسخ به آن این است که چنین روایت ساده ای را نمی توان بدون تغییر بکار برد.

در واقع این شکل ساده شده که در ذهن تماشاگر قرار می گیرد بعد از حل پازل فیلم است. ولی شاید سوال اساسی این باشد اگر این روایت معکوس در فیلم شکل نمی گرفت باز می شد به داستان فیلم و سیر رویدادهای آن دل بست؟ می توان گفت که «بارکد» روایتی معکوس از حق های پایمال شده است. البته با نگاه و نیش و کنایه های خاص مصطفی کیایی.

 

مهمترین جنبه فیلم «بارکد» جذب تماشاگر است. فیلم دارای ریتمی سریع است که البته این ریتم برگرفته از داستان فیلم وسیر رویداداهای آن هم هست. فیلم جنبه های جوان پسندی دارد که در ژانر کمدی/ماجراجویی می تواند تماشاگر را جذب خود کند. علیرغم این نشانه ها برای جذب تماشاگر که حساب شده و بخوبی شکل گرفته است نمی توان کنایه های اجتماعی فیلم را نادیده گرفت. کیایی در آثار پیشینش نیز همچین رویکردی داشته است. آدم های فیلم بارکد همچون خط ویژه آدم های سرخورده ای هستند که جامعه را سبب سرخوردگی خود می بینند و سعی دارند که از افراد پولدار حق پایمال شده خود را بگیرند.

گر چه رئیس شرکت (رضا کیانیان) به کنایه این نکته را به حامد می گوید که آیا تو هم از افرادی هستی که فکر می کنند آدم پولدارها حقشان را خورده اند. شاید کارگردان با این دیالوگ سعی دارد که جهان بینی خود را متفاوت از آنچه در فیلم می بینیم نشان دهد. اما واقعیت این است که کارگردان ابایی ندارد که شخصیت حامد را نابود شده توسط این قشر از جامعه نشان دهد. آنچه کیایی سعی داشته است نشان دهد تفاوت در آدم های نابود شده توسط آدم های پولدار است که در اینجا ارتباط مستقیم افرادی مانند حامد با این نوع از آدم ها سبب نابودی این افراد می شود که این در تعارشض با زندگی آدم ها فرو دست جامعه است که با نوعی انفعال و فاصله با آدم های پولدار از راه دور ادعای حق کشی می کنند. و تمام پاسخ و حرکتی که آنها نسبت به این حق کشی دارند فقط و فقط غرو لندهای تکراری است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
صحبت‌های احساسی مارال بنی آدم، در گفتگو با ویژه برنامه «مدیا»

پروین اعتصامی، قبل از اینکه یک شاعر و ادیب باشد، یک انسان بوده است!

۱۵:۱۸  -  ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
گفتگو ویژه برنامه مدیا با سعید الهی تهیه کننده فیلم‌های سینمایی میرو و قویدل

مطمئنم شهید آوینی اگر زنده بود، به مستند «قویدل» جایزه می‌داد / باید باور کنیم که در اتاق شیشه‌ای زندگی می‌کنیم

۱۳:۱۱  -  ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
گلر تیم ملی هندبال در گفت‌وگو با «دیباچه» مطرح کرد؛

مربیان خارجی تاثیر مثبتی بر روی تیم ملی داشتند/ وقتی توپ گل نمی‌شود، مقصر مربی نیست

۱۱:۳۸  -  ۲۰ اسفند ۱۴۰۲
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران در گفتگو با دیباچه:

انجمن موسیقی فعالی در استان تهران نداریم/ موسیقی نسبت به تئاتر و هنرهای تجسمی مظلوم‌تر است

۱۱:۱۷  -  ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
گفتگو ویژه برنامه مدیا با «خسرو احمدی» که دهه شصتی‌ها او را به نام «دولنگ» می‌شناسند

متاسفانه تلویزیون برای کودکان امروزی هیچ برنامه خوبی ندارد!

۱۳:۰۷  -  ۱۷ اسفند ۱۴۰۲
صحبت‌های انتقادی حسین عابدینی بازیگر سریال « بچه های مدرسه همت » علیه «مهران رجبی»

«مهران رجبی» کنترات برداشته، نباید فقط پولو ببینه و با کله شیرجه بزنه؛ بازیگری را با بیزینس اشتباه گرفته!

۱۶:۵۳  -  ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور با دیباچه مطرح کرد؛

هدف اصلی جشنواره ی « رای ملت » تببین گری و جهاد تبیین است/ پای جشنواره "رای ملت" به انتخابات ریاست جمهوری کشیده می‌شود!

۱۳:۰۸  -  ۱۰ اسفند ۱۴۰۲