جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳  |  Friday, 22 November 2024

دیباچه

کد خبر: ۸۶۵۱
تاریخ انتشار : ۴۵ : ۰۸ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
شاید سوال بسیاری باشد که چرا این فیلم با این ساختار نامتعارف مورد توجه تماشاگران قرار می گیرد. ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که فیلم بدنبال ساختن دنیای خاص خود است. در همان ابتدای داستان زمانی که بر تیتراژ فیلم حک می شود که این داستان واقعی است بازی کارگردان با مخاطب شروع می شود.



دیباچه:

دوم بهمن ماه ١٣٤٣، یك شورلت ایمپالاى نارنجى رنگ از قبرستانى باستانى مى گذرد و به سمت كشتىِ به خاك نشسته اى مى راند.

کشتی که کیلومترها از دریا فاصله دارد. میان بیابانی که اکنون قبرستان قدیمی است و هیچ کس جرات خاک کردن مرده ها را در آن ندارد.  ایمپالای نارنجی می راند تا کارگاه بابک حفیظی را در برابر یک امر شگفت آور قرار دهد. این صحنه آغازین فیلم «اژدها وارد می شود» بسیار به سفر خوزه آرکادیا بوئندیا قهرمان رمان صدسال تنهایی شباهت دارد. در سفری که خوزه آرکادیا بوئندیا برای یافتن دریا آغاز کرده بود اما یک کشتی در فاصله 12 کیلومتری دریا در  زمین خشک می یابد. در اژدها وارد می شود کارگاه بابک حفیظی سفری را آغاز می کند تا به وضعیت یک تبعیدی مرده بپردازد. اما او نیز مانند خوزه آرکادیو بوئندیا هرگز از خود نمی پرسد که چرا این کشتی در این فاصله از دریا قرار دارد.

دیباچه-اژدها وارد می شود2


«سالها بعد که سرهنگ آئورلیانوبوئندیا از آنجا گذشت آن راه به یک جاده عادی پست تبدیل شده بود و از میان دشتی از شقایق سرخرنگ تنها چیزی که از کشتی دیده می شد. اسکلت ذغال شده اش بود. عاقبت هنگامی که قانع شد که داستان زاییده خیال پدرش نبوده است از خود پرسید آن کشتی چگونه توانسته تا آن حد در خشکی پیش بیاید. ولی خوزه آرکادیو بوئندیا که پس از 4 روز در فاصله 12 کیلومتری کشتی دریا را یافته بود از خود چنین چیزی نپرسیده بود. » (صدسال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز)

این امر شگفت آور از نشانه های «رئالیسم جادویی» است که رمان «صدسال تنهایی» شاهکار این گونه از ادبیات داستانی است.

رئالیسم جادویی در قصه بدین معناست که همه عناصر داستان طبیعی است و تنها یک عنصر جادویی و غیر طبیعی در بافت قصه وجود دارد.  نویسنده رمان رئالیسم جادویی عنصر شگفت‌آور را آنقدر طبیعی و عادی در اثر خود جای می‌دهد که نیازی به شرح و تفسیر آن نمی‌بیند. از نظر  او باید مخاطب این عناصر غیر واقعی را مثل سایر عناصر داستان درک کند و مشکلی در فهم آن نداشته باشد. تکیه اصلی رئالیسم جادویی بر تخیّل است، اسطوره‌ها، رمز و رازها و خرافات مردم بومی قلمرو مناسبی برای فعالیت تخیل است .رئالیسم جادویی، حالتی وهم آلود دارد. در این سبک ادبی واقعیت و واقع انگاری با نوعی وهم آلودگی می آمیزد و در این آمیزش، غالبا اوهام غلبه می یابند. این وهم زدگی رئالیسم جادویی، بعضا آن را به سوررئالیسم نزدیک می کند.

تکیه رئالیسم جادویی بر تخیل است. مانی حقیقی کارگردان فیلم مهمترین عنصر داستانگویی را دستمایه کار خود قرار داده است. تکیه بر عنصر تخیل. تخیل کاری می کند که یک کشتی با کیلومترها فاصله از دریا بر خاک بنشیند و 4 نفر در بیش از یکصد سال پیش دمار از روزگار بیش از 200 سرباز و مهاجم پرتغالی درآورند. و از یک بیابان خشک قبرستانی باستانی بسازنند که کسی جرات ماندن در آنجا را در تنهایی شب نداشته باشد.

فیلم شیطنت های خاص کارگردان را در قصه گویی دارد. صحنه عکس های هوایی با استفاده از بادبادک و ساختن نوعی پرنده که امروزه در گرفتن عکس های هوایی متداول است. یا مدل لرزه نگاری زمین با استفاده از عناصر پیش پا افتاده .

شاید سوال بسیاری باشد که چرا این فیلم با این ساختار نامتعارف مورد توجه تماشاگران قرار می گیرد. ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که فیلم بدنبال ساختن دنیای خاص خود است. در همان ابتدای داستان زمانی که بر تیتراژ فیلم حک می شود که این داستان واقعی است بازی کارگردان با مخاطب شروع می شود. کشتی در دل بیابان، قبرستان مرده های خارجی و صدای ارواح خفته در دل آن تا زمین لرزه ای که فقط یک نقطه را می لرزاند ، تا به خود بیایی و بخواهی از جهان داستانی فیلم فاصله بگیری همانند شخصیت های داستان درگیر کشف راز آن شده ای. هر جا که با امر شگفتی مواجه می شوی و می خواهی از آن فاصله بگیری و به خود یادآوری کنی به یاد جمله ابتدایی فیلم می افتی و پشت بند آن صحنه های مستند گونه ، اشخاص مختلف و کسانی که خود درگیر ماجرای واقعی آن بوده اند وارد بازی می شوند و دوباره مانع از ایجاد فاصله با جهان داستانی فیلم می شوند. صحنه های مستند گونه که ابتدا با حضور کارگردان آغاز می شود و در ادامه با حضور لیلی گلستان، صادق زیباکلام، سعید حجاریان ادامه می یابد گر چه براساس همان نکته واقعی جلوه دادن فیلم این صحنه ها به فیلم اضافه شده اند اما نباید از افتادن ریتم فیلم و دوپاره شدن فیلم اشاره نکرد. حضور سعیدحجاریان و صادق زیباکلام و سخنان آنها خود بخودی خود امری شگفت است که البته در فصل انتهایی فیلم و تمام شدن فیلم معنای آنها یافت می شود  و آن هم شیطنت های فیلمساز است که به چند نمونه از آن اشاره کردیم.

کارگردان فیلم شاید دو راهکار برای چیدمان ساختار فیلم خود در اختیار داشته است ابتدا ساختار کنونی و فعلی فیلم است که متناسب با اضافه کردن صحنه های مستند گونه به فیلم است و دیگری همین ساختار کنونی و حضور افرادی که راوی داستان فیلم هستند و اکنون در سن پیری بسر می برند اما با گونه ای سینمایی بطوری که فیلم یکپارچگی خود را حفظ می کرد و راوی و راویان در جهان داستانی فیلم به روایت می پرداختند. اما آنچه کارگردان برگزیده است دم دستی ترین گونه روایت داستان است. حضور و فیلمساز و شکل روایت خود از داستان فیلم لحظه ای ه مخاطب را از جهان داستان به بیرون پرتاب می کند اما نیروی خارق العاده فیلم و چینش های داستانی آن آنچنان قوی و درست جای گرفته اند که به سرعت با برگشت به جهان فیلم باز مخاطب را به خود جذب می کند.

اگر ژانر فیلم را گونه ای معمایی کارگاهی بنامیم سینمای ایران به ندرت شاهد این نوع قالب سینمایی بوده است. اما وقتی مانی حقیقی این نوع قالب را انتخاب می کند با ذهنی باز و تکیه بر غنی ترین عناصر تخیل پای به آن می گذارد. عنصر خلاقیت در روایت داستانی «اژدها وارد می شود» با صدابردار فیلم خشت و آیینه آغاز می شود. در اواسط فیلمبرداری فیلم «خشت و آیینه» یک روز صدابردار آن فیلم غیب می شود و دیگر هیچ کس از او اطلاعی بدست نمی آورد و پیدا شدن صندوقچه ای در انبار خانه خانواده گلستان که حاوی متن بازجویی از صدابردار و چند نفر دیگر است؛ سرآغاز داستان دیگری است. قهرمان فیلم ، «خشت  آینه» و ابراهیم گلستان را رها می کند تا قهرمان فیلم «اژدها وارد می شود»، شود. دروغ و هجو واقعیت در نگاه کارگردان انتهایی ندارد. همه تحت تاثیر جمله «این فیلم واقعی است» هستند. مانی حقیقی از فیلم پدر بزرگ خود مایه می گذارد و یکی از سه شخصیت داستان خود را از آن فیلم انتخاب می کند. صدابردار فیلم «خشت و آینه» ناگهان سر از یک بیابان در می آورد تا راز زلزله عجیب و هولناکی که ذهن بابک حفیظی را بخود مشغول کرده است را کشف کند.

اینکه چرا کارگردان صدابردار «خشت و آینه» را از سر صحنه فیلم بلند می کند تا داستان خودش را روایت کند به این موضوع برمی گردد که تخیل در این فیلم مکان و زمان نمی شناسد. در «اژدها وارد می شود» نوعی روایت موازی و تشابه های شخصیتی نسبت به فیلم «خشت و آینه» وجود دارد. در هر دو فیلم «اژدها وارد می شود» و «خشت و آینه» کودک تنهایی وجود دارد که پدر و مادر ندارد. در «خشت و آینه» این کودک بدست راننده تاکسی می افتد که بعد از جستجو برای یافتن صاحبان کودک، لاجرم او را به شیرخوارگاه می سپارد. دوباره این داستان در «اژدها وارد می شود» تکرار می شود و از یک پدر و مادر مرده  کودکی باقی می ماند که به دست صدابردار فیلم «خشت و آینه» می افتد. اما اینبار صدابردار کودک را رها نمی کند. گویی مانی حقیقی با این طریق داستانگویی نقد خود را بر داستان پدربزرگش وارد می کند.

پانا نوشت: اگر بگوییم مانی حقیقی کارگردان این فیلم در وهله اول فیلم خود را جدی نگرفته است حرفی به گزاف نگفته ایم. شاید این یک فیلم تفننی برای کارگردان بوده است که آن را مجالی برای بازیگوشی های خود در امر روایت در نظر گرفته است اما این فیلم بر خلاف تصور کارگردان خوش ساخت از آب درآمده است و به نوعی فیلم درآمده است. فیلم حال و هوای خاصی دارد که با توجه به فضاسازی ایجاد شده در کار تا حدودی بر دل می نشیند. ضعف در روایت که عمدتا به روایت مستند گونه کارگردان و مداخله اش در امر روایت بر می گردد، نگاهی پس زننده در نمایش فیلم ایجاد می کند.

 

 
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
گفتگو دیباچه با رییس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان

شرکت ۷۰ طرح از ۱۹ استان در نمایشگاه جشنواره خوارزمی/منتخبین جشنواره، بدون کنکور وارد دانشگاه می‌شوند!

۰۹:۰۰  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی

ما با کلاس‌های آزاد در دنیا ارتباط داریم/ سعی داریم با وزارت علوم همکاری داشته باشیم، اما این همکاری تاکنون رضایت بخش نبوده است!

۲۰:۴۲  -  ۲۹ آبان ۱۴۰۳
مجید اسماعیلی، نوازنده پیشکسوت ویولنسل در گفتگو با دیباچه مطرح کرد؛

ارکسترهایی که در کشورمان برگزار می‌شوند، هم ردیف ارکستر های کشور های دیگر هستند!

۱۴:۱۵  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
مدیر کل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هرمزگان در گفتگو با دیباچه خبر داد؛

نمایش گرگوربافی و تراش صدف‌های دریایی در نمایشگاه ملی صنایع دستی/ بندرلنگه به‌عنوان شهر ملی گلابتون، شناخته شده است

۱۳:۰۲  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با استاد فرهاد فخرالدینی، بنیان گذار ارکستر ملی ایران

عرصه موسیقی نیازمند حمایت دولت است و نباید به آن آسیب بزنند! / تِم سازی نمی‌تواند یک اثر موسیقایی را فاخر کند!

۲۰:۲۴  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگوی دیباچه با مهدی وثوقی راد، بازیگر پیشکسوت عرصه تئاتر و تلویزیون

برخی از نمایش‌های روی صحنه، اصالت و پختگی لازم را ندارند/ آخرین خبرها از پروژه جدید نیما جاویدی!

۱۳:۲۱  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
" گالری آرت پرشیا " میزبان هنرمند معاصر کشورمان شد؛

شگفتی نمایشگاه انفرادی آثار استاد "جلیل خلیلی" و هنری که باید دیده شود!

۲۰:۰۴  -  ۲۲ آبان ۱۴۰۳
پربازدیدها
آخرین اخبار