جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳  |  Friday, 19 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۵۲۴۳۸
تاریخ انتشار : ۰۶ : ۱۸ - ۲۲ بهمن ۱۴۰۱

به گزارش دیباچه،  "محمد رضا معینی" از نویسندگان ،کارگردانان وتهیه کنندگان موفق عرصه سینما و تلویزیون است که کار در عرصه هنر را بعد از فارغ التحصیلی از دانشکده صداوسیما آغاز کرد و در این سال ها در فیلمهای سینمایی پناهنده (رسول ملاقلی پور) ،خط آتش (فرید سجادی حسینی) ،نجات یافتگان (رسول ملاقلی پور) ،و سریال سفر به چزابه (رسول ملاقلی پور) به عنوان دستیار کارگردان و در فیلمهای مستند دریچه (مسعود کرامتی) ،بچه های هامون (مسعود کرامتی) از مجموعه کودکان سرزمین ایران به عنوان تدوینگر تجربه کسب نمود . در سال ۱۳۷۴ او  با فراغت از تحصیل به رشت رفت و از آن پس به عنوان تهیه کننده، نویسنده و کارگردان مشغول به کار شد، که حاصل آن تولید فیلم ها و سریال های تلویزیونی متعدد با ساختارهای مختلف از جمله مجموعه های "درخت کوچک من"(شبکه دو)،"حصیرسرد"( شبکه ۱وجام جم)و "آوازچیکا" (شبکه ۳) است.او از سال ۱۳۹۰ با تاسیس شرکت فیلمسازی تصویر نقره ای بامداد، سمت مدیر عاملی این شرکت را به عهده دارد .

صداقت رسانه ملی، بهترین راه برای گرایش مخاطب به سمت تلویزیون است / باید مشکلاتی که نسل جوان جامعه با آن‌ها مواجه هستند را سوژه ساخت آثار قرار داد

"معینی " که سریال "ابر می بارد "را با موضوع کرونا از شبکه دو سیما روی آنتن برده می گوید :کشور ما بدلیل تنوع بومی ،فرهنگی،معماری و عناصر طبیعی متفاوت، ظرفیت های زیادی برای ساخت آثار با رنگ و لعاب متفاوت و عبور از کلیشه های تکراری تصویری دارد؛ همچنین اگر می خواهیم آثار نمایشی با تنوع لوکیشن و فضاهای متنوع و بکر داشته باشیم نیاز است تا علاوه بر حمایت مسئولان مربوطه، عزم و پشتیبانی مدیران مراکز استان ها نیز پای کار بیاید.

"محمدرضا معینی" کارگردان مجموعه" ابر می بارد" به دیباچه گفت:همه گیری کرونا یک تجربه خاص و عجیب برای مردم ایران و جهان بود. چیزی که شاید فقط در کتاب های تاریخ درباره پاندمی های فراگیر قرن های گذشته درباره اش خوانده بودیم. اینکه یک بیماری مهلک که هیچ شناخت پزشکی و تجربه علمی دقیقی درباره نحوه انتشار و درگیری مردم با آن وجود ندارد، ناگهان ظاهر می شود و زندگی مردم دنیا را تحت تاثیر قرار می دهد، به تنهایی سوژه جالبی برای پرداختن است.
در ایران هم ما خیلی زود در خط مقدم این ماجرا قرار گرفتیم و در چند استان از جمله گیلان که قصه «ابر می بارد» در این خطه می گذرد، اوضاع به سرعت بحرانی شد. به گونه ای که نه تنها مردم عادی بلکه حتی کادر درمان و جامعه پزشکی و پرستاری هم تجربه و تحلیل و داده ای درباره چگونگی مواجهه با این بیماری نداشت. پرسنل بیمارستان ها ناگهان با موجی از مبتلایان مواجه شده بودند که علاوه بر شرایط وخیم خود بیمار، هر کدام شان یک کپسول انتشار و ابتلا بودند.
کادر درمان در ایران به واقع رشادت تاریخی را بروز داد و با وجود مواجهه با خطری مهلک و ناشناخته، با تمام وجود خودش را وقف وظیفه خطیرش کرد.
مردم عزیزمان هم هزینه های زیادی را در آن روزها متحمل شدند. علاوه بر آمار تلفات و هموطنانی که از دست دادیم، خسارت های مالی و اقتصادی زیادی به مردم وارد شد. تعطیلی کسب و کارها و از رونق افتادن خیلی از امور معمول جامعه، بسیاری را دچار دردسر کرد.

صداقت رسانه ملی، بهترین راه برای گرایش مخاطب به سمت تلویزیون است / باید مشکلاتی که نسل جوان جامعه با آن‌ها مواجه هستند را سوژه ساخت آثار قرار داد
شاید اولین رسالت ما در «ابر می بارد» بازآفرینی بخش کوچکی از این قاب مهم تاریخی بود. روایت روزهایی که بر مردم گذشت و هزینه هایی که کشور متحمل شد، بازخوانی روزهایی که کادر درمان خودش در معرض خطر قرار داشت، هر روز با ضایعه فوت بیماران دست به گریبان بود و حتی خودش هم قربانی این هیولای خطرناک می شد اما پا پس نکشید و ایستاد و جنگید.

او ادامه داد : به تصویر کشیدن و مرور این لحظه های تلخ و دشوار و یادآوری آن، به مردم به نظرم واجب است تا فراموش نکنیم که این عزیزان چطور برای حفظ سلامت هموطنان از خودگذشتگی کردند و با کمبود امکانات و فشار کار از رسالت خطیرشان دست نکشیدند.
مساله دیگری که به نظر تیم سریال، اهمیت داشت روایت صادقانه و بدون دستکاری از بحران و چالش های مبتلا به آن بود که سعی کردیم بدون تعارف و پرده پوشی روی بخش مهمی از حقیقت ذره بین بگذاریم.
در کنار همه این مسائل، درس بزرگِ این بحران هم این بود که در هر چالشی باید گوش به توصیه های اهل فن و متخصصین حوزه بحران داشت. تاکید موکدی که بزرگان کشور و زعمای امر هم همیشه گوشزد کردند و به نظرم باید همیشه آویزه گوش مان باشد که در اموری که تخصص و دانشی نداریم، اجتهاد نکنیم و برای مهار یک بحران فراگیر، فقط باید کارشناسان را در خط مقدم یاری دهیم.

"معینی" در پاسخ به این سوال که ، موضوع و سوژه "ابر می بارد "هم اکنون که بار کرونا سبک تر شده چقدر می تواند در جذب مخاطب موفق باشد ؟بیان کرد: البته هنوز خطر این بیماری به طور کامل در جهان رفع نشده و هرازگاهی در خبرها می شنویم که در برخی کشورها دوباره همه گیری اوج گرفته است. به هر حال بحران های تاریخی فراگیر شبیه این بیماری مثل جنگ هستند که تلخ و ناگوارند اما فراموش نمی شوند. با وجود اینکه بیش از 3 دهه از پایان دفاع مقدس گذشته اما هنوز درباره آن اثر خلق می شود و در بسیاری از موارد برای مخاطب جذابیت دارند. حتی تجربه آثار کمدی با سوژه مرتبط با بحران های جمعی معمولا موفق از آب در می آیند. به نظرم این همه گیری و تبعات بعضا تلخ و ناراحت کننده ای که به دنبال داشت، ظرفیت دراماتیک خوبی هم در زیر پوسته اصلی فراهم می کرد تا قصه آدم های متفاوت را با این ماجرا پیوند بزنیم و تنوع را به بستر اصلی روایت مان اضافه کنیم که امیدواریم با نظر مساعد مخاطب همراه شده باشد.

کارگردان سریال "ابر می بارد" تصریح کرد: فضای اصلی و زمانی که سریال به آن پرداخت یک تجربه داستانی تازه در تلویزیون است. چرا که ما در عین حال تلاش کردیم با ایجاد تعلیق، قصه ها را سر راست تعریف نکنیم و کمی تنوع در شکل روایت ایجاد کنیم که برای مخاطب غیر از سوژه اصلی، قصه های فرعی و ماجراهای شخصی آدم ها هم جذاب شود. درعین حال تمام تلاش مان را کردیم تا از جذابیت های بصری و محیطی تا حد امکان استفاده کنیم تا فضای قصه در محیطی متفاوت به مخاطب عرضه شود.

او پیرامون نام این اثر افزود :  نام سریال با توجه به همین مساله و اینکه فضای استان در آن روزها به شدت تیره و تار به نظر می رسید، انتخاب شد. انگار ابری سیاه و تیره بر سر گیلان و ایران سایه انداخته بود و همه منتظر بودند تا زودتر ببارد و برود و روشنایی بازگردد.

"معینی" درباره زمان پخش سریال ابر می بارد گفت: ترجیح می دادیم با فاصله زمانی مناسب تری از سریال هایی با موضع مشابه که روی آنتن بود پخش شود تا مخاطب دچار دلزدگی و حس تکرار نباشد. اگر چه «ابر می بارد» کلا در فضا و اتمسفری متفاوت با آثار سایر دوستان ساخته و از زاویه ای متفاوت به این بحران پرداخته اما شاید می‌شد مدیریت زمانی بهتری را در پخش این آثار در نظر داشت.
در عین حال همه چیز برای ساختن فصول بعدی بستگی به استقبال مخاطب و در عین حال، فراهم شدن بستر مناسب برای کار است. ما این سریال را با بودجه ای اندک و امکاناتی محدود آماده پخش کردیم. با وجود تعداد زیاد عوامل و کار در خارج از تهران که مشکلات خودش را دارد و در عین حال با برخی اعداد و ارقام که درباره سایر آثار می شنویم، معتقدم ساختن آثاری که لوکیشن های مختلف و پر زحمت و تعداد زیاد بازیگر و عوامل در آن دخیل هستند نیاز به نگاه و حمایت های ویژه ای دارد که امیدوارم اگر توفیق بود در پروژه های بعدی از ما دریغ نشود.

او افزود: مرور تجارب تلخ و ناگوار عموما باید منتهی به ایجاد همدلی و درس همیاری شود. به خصوص در بحران های پیچیده و چند وجهی شبیه این همه گیری که شما با مشکلات چند لایه ای مواجه می شوید که بدون همکاری و همدلی عمومی نمی توانید به سادگی از آن عبور کنید. ملت ما با سابقه کهن و درخشان چند هزار ساله در تاریخش بحران ها و چالش های فراوانی را با وحدت و همدلی پشت سر گذاشته است و از هر کدام تجارب فراوانی آموخته. معتقدم هنوز درس های فراوانی در این تجربه عجیب و دلخراش اخیر هست که باید بارها و بارها به آن پرداخته شود؛ اما مهم ترینش اهمیت همگرایی و یکدل بودن جامعه و اعتماد عمومی به مدیریت بحران است.

صداقت رسانه ملی، بهترین راه برای گرایش مخاطب به سمت تلویزیون است / باید مشکلاتی که نسل جوان جامعه با آن‌ها مواجه هستند را سوژه ساخت آثار قرار داد

او که کارگردانی سریال "عطر ترنج" را بر عهده داشته، پیرامون انتخاب بازیگران سریال" ابر می بارد" گفت : تکیه اصلی ما برای انتخاب نقش آفرینان ،بر توانایی و نزدیک بودن جنس بازی بازیگران به نقش ها بود. اینکه تجربه کار در مدیوم تلویزیون را داشته باشند و در عین حال با توجه به امکانات و مقدورات مشکلی برای کار در شهرستان هم نداشته باشند. البته ساخت سریال در شهرستان و استفاده از ترکیب بازیگران ملی و بومی عموما چالش دشواری است. مدیریت زمانبندی حضور بازیگران خودش وقت و انرژی زیادی از تیم سازنده می گیرد. به هر حال برای نقش های اصلی توانایی و انرژی خوب بازیگران برای مان اهمیت بیشتری از چهره بودن داشت.

"معینی" تصریح کرد:بستر اصلی قصه ها را روی تعلیق و شکست زمانی در نظر گرفتیم. فکر می کنم در قصه ای که قرار است بن مایه تلخ و ناگواری را برای مخاطب روایت کند این پیچیدگی های روایت داستان ها و رفت و برگشت های زمانی در معرفی و پرداختن به سرنوشت شخصیت ها ،مخاطب را از یکنواختی و کسالت دور می کند. البته امیدواریم که موفق بوده باشیم.

کارگردان فیلم هایی چون "طلوع سیب"،"دوراز هیاهو"و "برگ سبز" در ارتباط با اینکه قصه" ابر می بارد" چقدر متکی به روایت در خارج از تهران بوده بیان کرد: کل ماجرای" ابر می بارد" در خارج از تهران گذشت و به نظرم گیلان ظرفیت بالای بصری برای ساختن آثار نمایشی دارد. هم محیط شهری و هم مناظر طبیعی که با شهرهای گیلان پیوند خورده اند، فضای تصویری خوبی را برای ساخت آثار نمایشی فراهم می کند. ما تلاش کردیم در طول ساخت سریال از این ظرفیت نهایت استفاده را ببریم و جذابیت تصویری بیشتری با توجه به محیط، برای مخاطب ایجاد کنیم.همچنین کشور ما به خاطر تنوع عناصر طبیعی و بافت فرهنگی و معماری متفاوت، واقعا ظرفیت های زیادی برای ساخت آثار با رنگ و لعاب متفاوت و عبور از کلیشه های تکراری تصویری دارد. اما ناگفته نماندکه کار در خارج از تهران دشواری های فراوانی هم دارد و از لحاظ بودجه و امکانات و توجه هم نگاه ویژه ای را می طلبد.

او عنوان کرد : این روزها به خاطر شرایط خاص جامعه و ناراحتی هایی که بعضا مردم با آن درگیرند و فشارهای اقتصادی که متحمل می شوند، همه به دنبال ساخت آثار کمدی و گسترش شادی و امید در بطن جامعه هستند. قطعا که هر اثری که در آن خلاقیت و انگیزه و انرژی جاری باشد فارغ از محتوی و سبکش محترم و ارزنده است. من فکر می کنم باید از تکرار پرهیز کرد و چالش ها و مشکلاتی که مردم و به خصوص نسل جوان جامعه با آنها مواجه هستند را سوژه ساخت آثار قرار داد. حالا اینکه در چه سبک و ژانری ساخته شود، بخش فرعی ماجراست. مردم اگه پاسخ سوالات شان را صادقانه در قاب رسانه ملی ببینند، بی شک رجوع شان به رسانه اصلی بیشتر خواهد بود. در عین حال به نظرم آثار ساخته شده باید حداقلی از استاندارد حرفه ای و فنی را برخوردار باشند. گاهی دیده می شود که برخی از آثار نمایشی فاقد حداقل های اولیه یک ساخته استاندارد است. باید به مخاطب و شعورش احترام گذاشت و برای خودمان و کارمان و زمانی که مخاطب به پای اثر ما می گذارد احترام قائل باشیم.

محمدرضا معینی در پایان خاطرنشان کرد : چند طرح با موضوعاتی متفاوت آماده داریم و امیدوارم فرصت ملاقات دوباره مخاطبان در بستر تلویزیون باز فراهم شود. درباره دشواری ها در مسیر تولید سریال ابر می بارد و چالش هایی که به خصوص برای به تصویر کشیدن قصه در محیط های بیمارستانی گرفتارش بودیم حرف زیاد است. البته که همه چیز در تولیدات نمایشی به بودجه و امکانات ختم نمی شود و انگیزه و همدلی گروه سازنده هم مهم است. اما به نظرم در کارهایی از این دست و به خصوص تولیداتی که سوژه ای ملی و کلان را قرار است در یک شهرستان و محیط خارج از تهران روایت کند، نگاه و عزم ویژه ای از سوی مسوولان منطقه را می طلبد. در حرف همه پای کار هستند اما عموما همراهی ها کافی نیست. اگر قرار است تکثر و تنوع لوکیشن و محیط را در بستر سریال ها ببینیم، باید استان ها هم عزم و پشتیبانی پررنگ تری به خرج دهند تا سازندگان برای دل کندن از کلیشه آپارتمان های پایتخت مشتاق شوند.

گفت و گو از : زهرا فرود

نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
مربی تیم والیبال بانوان سایپا در گفت و گو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تجربه بالای بازیکنان باعث قهرمانی تیم شد/ تیم قوی و جنگنده‌ای داشتیم

۱۲:۲۲  -  ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
گفتگوی کمتر دیده شده دیباچه با زنده یاد رضا داوودنژاد و همسرش

غزل بدیعی همسر زنده یاد رضا داوودنژاد: به خاطر عشق، همیشه در کنار رضا بودم

۱۲:۲۰  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
گفتگو دیباچه با کارگردان سریال «از سرنوشت»

« رضا داوودنژاد » در رفاقت، مرام و غافلگیری، دست به نقد بود!

۱۶:۳۲  -  ۱۴ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی ووشو در گفت‌وگو با «دیباچه» مطرح کرد؛

هدف کسب بهترین نتیجه در آسیاست/ بدون تغییر ترکیب، راهی انتخابی جام جهانی خواهیم شد

۱۲:۰۸  -  ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
پربازدیدها
آخرین اخبار