کاوه مظاهری میگوید قطعاً مخاطب برایم خیلی مهم است و حتی برایم تعداد مخاطبی که دریافت خوبی از فیلم داشته باشد، مهم است.
آزاده فضلی : کاوه مظاهری نویسنده و کارگردان موفق عرصه فیلم کوتاه است که اولین فیلم بلند سینماییاش را با نام «بوتاکس» سال گذشته ساخت و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم اول را نیز از سی و نهمین جشنواره جهانی فیلم فجر از آن خود کند. مظاهری همچنین، با فیلم کوتاه «روتوش»، توانست ،سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه سی و پنجمین جشنواره ملی فجر را به خانه ببرد.
. «موچین»، «سوسک» و «شهر بازی» نیز دیگر فیلمهای کوتاه موفق او هستند.
کاوه مظاهری نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «بوتاکس» که فیلم او هم اکنون در سینماهای هنروتجربه در حال اکران است، درباره مخاطب این اثر سینمایی و اینکه آیا در زمان نگارش فیلمنامه به مخاطب جهانی نیز فکر میکند یا خیر، به خبرنگار سینمایی دیباچه گفت: جنس سینمایی هنری که زیاد بر سینمای بدنه منطبق نیست، به مخاطب بیشتر فکر میکند و من نیز این ادعا را دارم که در «بوتاکس» و بقیه آثارم به مخاطب بیشتر توجه داشتهام. به نظر من، سینمایی که به سینمای بدنه یا سینمای جریان اصلی معروف شده است، از ابتدا مخاطب را در سطح پایینی میبیند.
وی در ادامه توضیح داد: من خودم را جزو جامعه فرهنگی میدانم و بخشِ فرهنگیِ کار خودم، بسیار برایم مهم است و هیچ جایی خودم را « بیزینسمن » تلقی نمیکنم. قطعاً باید فرهنگ جامعه را افزایش دهم و حداقل آن را پایین نیاورم، به همین دلیل دغدغه اصلیام از همان ابتدای نگارش این است که مخاطب کجا قرار دارد و در پایان فیلم مخاطب چه میشود و برخی سوالات نظیر اینکه وقتی از سالن خارج میشود، کجا قرار میگیرد و چه پیامی دریافت میکند و اینکه خوشحال است یا ناراحت را از خودم میپرسم. سعی میکنم فیلمی بسازم که مخاطب در آینده فکر نکند با دیدن آن، کلاه سرش رفته باشد.
مظاهری تاکید کرد: قطعاً مخاطب برایم خیلی مهم است و حتی برایم تعداد مخاطبی که دریافت خوبی از فیلم داشته باشد، مهم است.
وی درباره اینکه چطور یک فیلمنامه را برای مخاطب خارجی همسانسازی میکند تا مخاطب جهانی نیز با آن ارتباط بگیرد، گفت: من طی چند سال اخیر ،در جشنوارههای خارجی متعددی حضور داشتم و حتی در دوران کرونا نیز به صورت آنلاین شرکت می کردم و مخاطب جهانی را تا حدودی میشناسم. وقتی نگارش یک فیلمنامه تمام میشود، چندین بار آن را بازنویسی میکنم اما هویت آن را تغییری نمیدهم؛ یکی از دفعاتی که آن را بازنویسی میکنم به این دلیل است که یک مخاطب فرضی برای خودم در نظر میگیرم که با فرهنگ ایرانی آشنایی ندارد و از مقطع صفر و از دید آن مخاطب فرضی شروع به خواندن فیلمنامه میکنم، چراکه ممکن است برخی کدهای فیلمنامه را نتواند در ذهنش باز کند و با موضوعی ارتباط برقرار نکند که در این صورت، اساساً فیلمنامه و فیلم بازنده خواهند بود. برای مثال فیلم «ابد و یک روز» فیلم محبوبی در ایران است و ما در روند فیلم میخندیم و بعد اشکمان در میآید اما وقتی یک اروپایی فیلم را ببیند، نه خندهها را متوجه میشود نه گریهها را. مایی که دهه شصت را تجربه کردیم، با این موضوعات ارتباط برقرار میکنیم و حال فیلم را متوجه میشویم.
مظاهری خاطرنشان کرد: بر همین اساس، من یک بار فیلمنامه را بر اساس کدهای فرهنگی در فیلمنامه میخوانم و بعد آن را بازنویسی میکنم که خیلی کار سختی است، چراکه خیلی مواقع باز کردن کدها با اشتباه همراه میشود و خیلی اوقات ،موارد قابل توجهی را کنار میگذارم. وقتی از زاویه دید یک آدم غیرایرانی به موضوع نگاه میکنم، ممکن است حتی کشورم بد معرفی شود که من آن را نیز دور میاندازم و این موضوع خیلی برایم مهم است.
وی در پاسخ به اینکه آثار اصغر فرهادی در این میان کجا قرار میگیرد، اظهار کرد: آقای فرهادی اکثراً در مورد مسائل و احساسات انسانی صحبت میکند که این موضوعات قابل فهم برای همه دنیا هستند.
مظاهری در پایان درباره انتخاب سوسن پرور به عنوان نقش اصلی «بوتاکس» که شخصیتی منحصربفرد دارد، گفت: از ابتدا در نظر داشتم بازیگری را برای نقش «اکرم» انتخاب کنم که توانایی انجام کار کمدی با بدن را داشته باشد و در عین حال بتواند در یک موقعیت تراژیک ایفای نقش کند و در رفت و آمد باشد، چراکه از همان ابتدا میخواستم فیلم کمدی سیاه بسازم. همچنین دیگر ویژگی کاراکتر «اکرم» قیافه ظاهری او بود که تنها گزینهای که مناسب آن میدانستم، سوسن پرور بود که به همین دلیل سوسن پرور را انتخاب کردم.