مهدیه بهارمست: به تازگی ویدیو کودک آزاری «نازنین زهرا» چهارساله در شبکههای مجازی منتشر
شده است، در این ویدیو پدر نازنین زهرا خطاب به مادر اش میگوید:« ببین داره از
ترس میلرزه» دیباچه از نظر جامعهشناسی به بررسی علل آن پرداخته است که در ادامه
میخوانید:
تخریب پدر توسط اعضای خانواده
«مصطفی مهرآیین» جامعه شناس و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات
سیاست علمی کشور در گفت و گو با دیباچه گفت: همیشه
درباره کودکی صحبت میکنیم که مورد کودک آزاری قرار گرفته است اما از طرف دیگر این
ماجرا ، مادر یا پدری وجود دارد که فقر خانواده را تنش زا میکند به همین دلیل
شاهد کودک آزاری یا رها شدن آن هستیم، اگر آنسوی ماجرا را نگاه کنید متوجه میشوید
که یا فرزندی آن پدر را اذیت کرده یا مادری شوهر را تحت فشار قرار داده است.
وی افزود: همیشه رسانهها از کودک آزاری و خشونت علیه زنان
صحبت میکنند و در جامعه تاکید دارند که مردان حقوق کودکان و زنان را رعایت نمیکنند
زیرا مردان ظاهر خشنی دارند و از قدرت بدنی بالایی برخوردارند، درصورتی که امروزه
شاهد پرورش مردان ضعیف در جامعه هستیم، پدران ضعیف قشری هستند که نمیتوانند نقش
پدری را به درستی ایفا کنند و اعضای خانواده این پدران را تخریب و سرکوب میکنند،
جامعهای که پدر ضعیف را خلق میکند طبعا دروناش پدرکودک و همسر آزار ایجاد میکند،
ماجرا این نیست که پدر، فرزند اش را کتک میزند بلکه باید بررسی کرد این چگونه
جامعه ایست که پدران اش را تبدیل به پدران ضعیف میکند؟
مهرآیین گفت: وقتی جامعه پدر ضعیف میسازد ،این نتایج طبیعی
است؛ بجای اینکه با این قضیه احساسی برخورد کنید باید اساسی آن را واکاوی کرد، در این
مدت شاهد این بودیم که چه بر سر «بنیتا» آمد یا چطور یک پدر خانواده به دختر 10
ساله تجاوز کرد، منظور از پدران ضعیف از لحاظ اقتصادی نیست، جامعه امروزه ما
پدرانی ساخته است که از لحاظ روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ضعیفاند و در آخر
مردی که شایستگی جایگاه پدری را ندارد بهش نقش پدری میدهند و از آن انتظار دارند
جنایت نکند که این امکانپذیر نیست، در قوانین و فرهنگ کاری ایران مردان متاهل بر
مردان مجرد ترجیح داده میشوند و این باعث میشود فرد با وجود نداشتن شرایط لازم
پدری، به اجبار تشکیل خانواده میدهد، در صورتی که این فرد از ابتدا با این نقش
آشنا نبوده و جامعه برایش این نقش را در نظر میگیرد یا فردی وجود دارد که به لحاظ
فرهنگی تربیت نشده است و در جامعه با فشارهای مختلفی روبه رو است.
هر خانواده ای نیازمند یک مددکار اجتماعی است
این جامعه شناس و عضو هیئت علمی
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور گفت: ما جامعهای داریم که انباشته از پدران ضعیف است، مطابق
آمارها نزدیک به دو میلیون خانوار وجود دارد که از میان آن سیصد هزار نفر اش را
زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند یعنی شوهران آنان منزل را ترک کردند، قطعا در
این وضعیت میکانیزم های باید برای مدیریت اینگونه مشکلات خانوادها تعریف شده باشد
مثل مددکار اجتماعی، نهاد بهزیستی و... ولی ما ضعف سیاستگذاری و مدیریت داریم.
مهرآیین درباره شکل گیری نظم اجتماعی گفت: حال پدر ضعیف را در
جامعه به وجود آوردیم و پیامدهای آن هم کودک آزاری است اما جامعه زمانی به موضوعی
میپردازد و آن پدیده را تبدیل میکند به ماجرای که باید آن را مدیریت کرد که تبدیل
به یک معضل اساسی شده باشد، یعنی آن پدیده ابتدا باید در حوزه گفتار به تکرار
درباره آن حرف زده شود تا آن پدیده بصورت مفهومی و نمادی خلق شود، این پدیده بعد
از اینکه درباره اش مفصل حرف زده شد و کردار و هنجارها شکل گرفت که تبدیل به ارزشهای
اجتماعی و عرفی شود و همراه با آن یک سری نهادهای شکل بگیرد، آن وقت میتوان گفت یک
نظم اجتماعی شکل گرفته است؛ در جامعه ما فرآیندی برعکس طی کرده است مطابق الگوی
غرب در جامعه ایرانی مرکز بهزیستی و مددکاری ایجاد کردیم، ما نهاد ساختیم ولی
مقدمه اساسی آنرا نداریم یعنی به اندازه کافی درباره آن پدیده حرف زده نمیشود
ولی هیچ کرداری در ارتباط با آن پدیده شکل نگرفته است به همین علت کودک آزاری
مساله جامعه ما نیست هنجاری شکنی برای آن هم تعیین نکردند.
این جامعه شناس درباره پدیده اجتماعی، غیر اجتماعی چنین
گفت: سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی، اورژانس و مددکار اجتماعی چون در سابقه آنان هیچ
بینشی نیست، اندیشه گفتمان وکردار وجود ندارد پس این نهادها به درد نمیخورند، این
پدیدههای اجتماعی، غیر اجتماعی هستند همانند زلزله، یک وقتی زلزله میاد و خسارات
جبران ناپذیری برجا میگذارد و میرود تا هم مدتی نظر مردم را جلب میکند و بعد از
مدتی موج احساسات مردم فروکش میکند و آن پدیده را به فراموش میسپارند کودک آزاری
هم همین جوری است زیرا که کودک آزاری پدیده هرروز نیست و در مدت زمان کوتاهی
درباره آن حرف زده میشود و بعد فراموش میشود تا کودک آزاری بعدی به اصطلاح به آن
پدیده اجتماعی، غیر اجتماعی میگویند، یعنی حول آن کردار و ارزشهای شکل نمیگرد
تا فرهنگسازی نشود کودک آزاریها و زجر کشیدن برای این کودکان تمامی ندارد.
نرخ طلاق افزایش نیافته است!
مهرآیین افزود: امروزه مشکل جامعه ما طلاق نیست، آمارهای
از طلاق در استانها منتشر شده که در مرز خطر هستند اما این آمارها مشکلی نیست چون
اصطلاحا ازدواجی صورت نگرفته است زیرا ازدواج زمانی به طلاق منجر میشود که حداقل
خانواده ای در آن شکل بگیرد و پنج سال با هم زندگی کنند در اصل زبان و دنیای مشترک
باهم داشته باشند و بعد در کنار آن نهادی به اسم خانواده شکل میگیرد، عشق از جنس
گفت و گو است که امروزه ما شاهد آن نیستیم، در حال حاضر سن طلاق رسیده به یکسال،
در یکسال که خانواده ای تشکیل نشده است تا طلاقی صورت بگیرد، اینها فقط دوستیهای
عاشقانه دختر و پسری است که تبدیل به یک شناسنامه میشود و بعد از مدت کمی از هم
جدا میشوند، این دروغ بزرگی است که نرخ طلاق در جامعه ما بالا رفته است بلکه در
واقعیت نرخ ازدواج بالا نرفته است این ازدواجها بصورت ظاهری است که مطابق رسم
سنتی است و به لحاظ علمی خانوادهای در جامعه ایران شکل نمیگیرد ما درواقع روابطی
داریم که ثبت میشود.
سهیلا جلودارزاده نماینده تهران و عضو کمیسیون
اجتماعی مجلس درباره اجرای شدن قانون حمایت از کودک و نوجوان به دیباچه گفت: این
قانون به تازگی تصویب شده است به همین دلیل ما منتظر تایید شورای نگهبان هستیم تا
آن را به دولت ابلاغ کند امیدواریم به زودی اجرای شود.
تصویب قانون برای هر موضوعی
مهرآیین درباره تصویب قانون در هر موضوعی و قرار دادن آن
مساله در زیر نگاه تیز قانونگذار گفت: دولت باید به مسائل بدنه و روان مردم ارزش
بیشتری قائل باشد، بطور مثال در دنیای غرب همجنسگرایی وجود دارد که در مجلس
قانونی برای آن تصویب کردند در جامعه ایران با مخالفتهای زیادی روبه رو است که
چقدر این افراد همجنسگرا کثیف هستند اما در غرب نه بخاطر اینکه همجنسگرایی را
تایید کرده است قانونی برای آن تصویب کرده است نه ولی وقتی قانونی برای آن تصویب
میکنند یعنی آن موضوع در چارچوب قانون قرار میگیرد و دولت بر آن موضوع کنترل
دارد یعنی در حال حاضر افرادی که در غرب همجنسگرا هستند باید به دولت پاسخ گو
اعمال خود باشند از جمله تغذیه، مالکیت؟ روابطشان چه گونه است؟ روح و روان آنان
چگونه است؟ در اصل جامعه تمامی افراد را کنترل میکند ما باید به سمتی برویم که هر
بخش کوچکی قوانین خاص خودش را داشته باشد ومسائل جمعیت در قالب قانون باشد.