همان روز من باید به سفری میرفتم، ولی وقتی برگشتم دیدم همه دیالوگها تغییر کرده و جوابهای من چیز دیگری است. من قرار بود در فیلمنامه شخصیت بهمن با بازی پولاد را گوشمالی دهم، ولی الان برعکس شده و یکجوری شده انگار ایشان قرار است مرا گوشمالی دهد! بعد از اینکه این جملات را در آن برنامه از زبان آقای پرستویی شنیدم، با آقای جیرانی تماس گرفتم و گفتم من باید بیایم جوابگو باشم، چون ایشان در غیاب من و صاحب اثر این حرفها را زده است. اینها یعنی اینکه من به پدرم گفته ام دیالوگها را تغییر بده.من حاضرم فیلمنامهای را که هم من و هم آقای پرستویی طبق آن قرارداد بستهایم، بیاورم و مقایسه کنیم آیا دیالوگهایی که من در فیلم میگویم مطابق فیلمنامه بوده است یا نه. اگر نبوده باشد، ایشان حق دارد اما اگر بوده باشد، چرا آقای پرستویی وجهه یک فرد بیگناه را در این مساله خراب میکند؟
فکر میکنم اصلا آقای پرستویی متوجه این بخش از قصه نشده باشند! اصلا چرا باید سروش (شخصیت پرستویی در فیلم) شخصیت بهمن با بازی من را گوشمالی دهد؟ بهمن فقط در دیدار با سروش میگوید میخواهم با دختر شما بدون حاشیههای سیاسی ازدواج کنم. او فقط پرخاشگرانه با حاجی سروش حرف میزند، برای اینکه فکر میکند او کنسرتهایش را به هم زده است. بحث تغییر فیلمنامه و دیالوگها که ایشان از آن صحبت کردند، اصلا مطرح نبود و صرفا چند جمله کوتاه من عوض شده، علت آن هم این است که موقع فیلمبرداری هنوز مشخص نبود شخصیت خواننده فیلم قرار است چه چیزهایی بخواند و این بخش از دیالوگها بعدا به فیلم اضافه شد.اما هیچکدام از دیالوگهای آقای پرستویی تغییر نکرده است، شما حتی بگویید یک «واو». وقتی ایشان چنین چیزی را مطرح میکند، باید سند داشته باشد.