به گزارش خبرنگار سینمایی دیباچه، سینما از دیرباز تاکنون همیشه طرفداران و دوستداران بسیاری داشته و این موضوع باعث شده برخی از شخصیت های سینمایی نسبت به بقیه محبوب تر شوند ، حال تفاوتی ندارد که فیلم مورد نظر چه ژانری دارد و در چه سبک و سیاقی ساخته شده است؛ زیرا این شخصیت ها هستند که مخاطب را به همزاد پنداری وا می دارند و خود را در دل او جا می کنند. 

دراین میان ده شخصیت وجود دارند که نسبت به بقیه محبوب ترند. البته باید گفت شخصیت فیلمهایی که به صورت دنباله دار ساخته شده اند از محبوبیت بیشتری برخوردارند.

 

«ایندیانا جونز» نام رشته فیلم‌های سینمایی درباره یک باستان شناس ماجراجو به همین نام و مخاطرات بزرگ اوست.

مجموعه فیلمهای «ایندیاناجونز» را جرج لوکاس نوشته و استیون اسپیلبرگ  آنها را کارگردانی کرده است.

هریسون فورد بازیگر آمریکایی نقش شخصیت اصلی این فیلم‌ها را بر عهده داشته؛ ماجراجوی بی‌پروایی که به دنبال دست ‌نیافتنی‌ ترین گنج‌های دنیاست.

 در نخستین فیلم این مجموعه «مهاجمان صندوق گمشده»، او در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم،  باید صندوق عهد افسانه‌ای را پیش از آنکه دست آلمان‌ها به آن برسد، پیدا کند.

در سال ۲۰۰۳، ایندیانا جونز توسط بنیاد فیلم آمریکا، دومین شخصیت برتر سینمایی تمام دوران اعلام شد. همچنین مجله امپایر و مجله پریمیر، به ترتیب جایگاه ششم و هفتم در لیست برترین شخصیت‌های سینمایی تاریخ را به آن اختصاص دادند.

 

جیمز باند نام شخصیت داستانی جاسوسی است که در سال ۱۹۵۲ توسط نویسنده انگلیسی، یان فلمینگ خلق شده و در دوازده رمان، دو داستان کوتاه و مجموعه ‌ای از فیلمهای سینمایی حضور می‌یابد.

در مجموعهه داستان‌های جیمز باند، وی مأمور کارکشتهٔ سازمان مخفی   «ام 16» انگلیس است و شماره ویژه سازمانی او و نام رمز خاصش «007» است.

تاکنون ۲۶ فیلم از مجموعه فیلم‌های جیمز باند ساخته شده است.

شان کانری،  راجر مور، تیموتی دالتون، پیرز برازنان، دنیل کریگ بازیگرانی هستند که تاکنون در فیلم «جیمزباند» بازی کرده اند.

 

هان سولو شخصیتی داستانی در مجموعه هفتگانه حماسی و تخیلی «جنگ ستارگان» جورج لوکاس است.

نقش او را در سه‌گانه قدیمی فیلم، هریسون فورد بازی می‌کند. هان سولو در اپیزود چهارم، نخستین بار به عنوان یک قاچاقچی حضور یافته و یک ووکی به نام چوباکا او را همراهی می‌کند. او زمانی که توسط گشت امپراتوری کهکشان تحت تعقیب قرار گرفته‌است، به ناچار کالاهای قاچاق را از سفینه خود (شاهین هزاره) بیرون می‌ریزد تا دستگیر نشود. این اتفاق سبب می‌شود به خلافکار بزرگ سیاره تاتویین، جابای هات بدهکار شود. جابا به خاطر این بدهی، برای دستگیری هان سولو جایزه‌ای تعیین می‌کند و شکارچیان جایزه‌بگیر را به منظور یافتن او به دنبالش می‌فرستد.

همزمان با این شرایط مخاطره‌آمیز، سولو، لوک اسکای‌واکر و اوبی‌وان کنوبی را به همراه دو دروید آنها ملاقات می‌کند که از او می‌خواهند تا مخفیانه در ازای دریافت ۱۷۰۰۰ اعتبار (واحد پول در جمهوری و بعدها امپراتوری کهکشانی جنگ ستارگان)، آنها را با سفینه خود و بدون پرس و جو در مورد علت این سفر دوردست به سیاره آلدران ببرد. گشتی‌های امپراتوری که همه‌جای سیاره تاتوئین در جستجوی دروید ارزشمند انقلابیون می‌باشند به لوک و اوبی‌وان پیر مشکوک شده و هنگام فرار آنها با سفینه شاهین هزاره به تعقیب آنها می‌پردازند به این ترتیب هان سولو ناخواسته درگیر مبارزات ائتلاف شورشیان و امپراتوری می‌شود. گرچه او اعلام می‌کند تنها بخاطر پرداخت قرضش به جابای هات وارد این ماجراها شده و نظری در مورد افکار بلندپروازانه آنها درباره «آزادی» ندارد، ولی هنگام ترک یاوین۴ به لوک کمک می‌کند تا ستاره مرگ را نابود کند و پیروزی بزرگی نصیب انقلابیون شود.

هان سولو در جریان فیلمهای بعدی این مجموعه (اپیزود ۵ و ۶) سعی می‌کند تا اتحادیه را ترک کند، اما در مقابل دوباره جان لوک را نجات داده و اینبار به چنگ نیروهای امپراتوری و دارت ویدر می‌افتد. ویدر دستور می‌دهد تا سولو را در کاربونیت منجمد کنند و سپس پیکر منجمد شده او را به یکی از شکارچیان جایزه بگیر به نام بوبا فت تحویل می‌دهد و او هم هان را به جابای هات می‌فروشد.

شش ماه بعد، هان به کمک لوک، لیا و یکی از دوستانش به نام لاندو که پیش از آن در اپیزود 5 به آنها خیانت کرده بود از دست جابای هات نجات پیدا کرده و دوباره به پایگاه اتحادیه برمی‌گردد. این بار به او لقب ژنرالی داده می‌شود. اندکی بعد، او به کمک گروهی در سیاره اندور سپر محافظتی ستاره مرگ جدید را نابود کرده و سبب می‌شود تا از این طریق، امپراتوری سقوط کند.

 

بتمن یا مرد خفاشی، شخصیتی خیالی ابرقهرمان در کتاب‌های کامیک آمریکایی منتشر شده توسط دی‌سی کامیکس است که تاکنون در فیلم، مجموعه تلویزیونی و بازی‌های ویدئویی بی‌شماری حضور یافته است.

این شخصیت توسط باب کین (طراح) و بیل فینگر (نویسنده) خلق شد و اولین بار در شمارهٔ ۲۷ مجموعه کمیک‌های کاراگاهی حضور یافت. به این شخصیت با القابی مانند «مبارز شنل‌پوش»، «شوالیه تاریکی» و «بزرگ‌ترین کارآگاه دنیا» نیز اشاره می‌شود.

بروس وین، هویت مخفی‌ شده پشت نقاب بتمن است. بروس وین میلیونر، تاجر و نیکوکار آمریکایی است. والدین او در کودکی جلوی چشمان او به قتل رسیدند و از آن زمان، وی قسم خورد که از تبهکاران انتقام بگیرد و عدالت را به جامعه بازگرداند. وین تمرینات بدنی و فکری ویژه‌ای را پشت سر گذاشت و با لباسی ایده گرفته از خفاش، به مبارزه با جنایت‌کاران می‌پردازد.

بتمن خیلی زود پس از معرفی ‌اش محبوب شد و در سال ۱۹۴۰، انتشار کمیک ‌بوک اختصاصی او شروع شد. با گذشت چند دهه، تفاسیر مختلفی از این شخصیت ظهور کرد. بعدها چندین خالق کمیک، سعی کردند تا این شخصیت را به ریشه‌های تاریک خود بازگردانند که این امر در شوالیه تاریکی بازمی‌گردد (۱۹۸۶) نوشتهٔ فرانک میلر به اوج خود رسید و به دنبال آن بتمن: شوخی مرگبار نوشتهٔ آلن مور و تیمارستان آرکام: خانه‌ای مهم بر روی زمین مهم نوشتهٔ گرنت موریسون منتشر شد. موفقیت وارنر برادرز در فیلم‌های بتمن، به محبوبیت این شخصیت در افکار عمومی کمک به‌سزایی کرده است.

به عنوان یک نماد فرهنگ آمریکایی، تاکنون اقتباس‌های زیادی از بتمن در رادیو، تلویزیون، فیلم‌ها، بازی‌های رایانه‌ای و اسباب‌بازی‌ها صورت گرفته است. این شخصیت روانپزشکان را هم شیفته خود کرده و بسیاری از آنها به دنبال فهم روان او هستند.

 در مه ۲۰۱۱، بتمن بعد از سوپرمن در رتبه دوم فهرست «۱۰۰ شخصیت کمیک‌بوکی برتر تاریخ» که توسط آی‌جی‌ان منتشر شد، قرار گرفت. امپایر هم او را در رتبه دوم برترین شخصیت‌های کمیک‌بوکی تاریخ قرار داده است.

تاکنون بازیگرانی همچون لویس ویلسون، رابرت لووری، ادام وست، مایکل کیتون، کوین کانروی، وال کیلمر، جرج کلونی، کریستین بیل و بن افلک در نقش بتمن ظاهر شده‌اند.

 

«بیگانه‌ها» فیلمی است علمی تخیلی اکشن ترسناک به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون که  در سال ۱۹۸۶ ساخته شده است.

«بیگانه‌ها»، دومین قسمت از مجموعه فیلم‌های بیگانه به شمار می‌رود و همچنین اولین دنبالهٔ فیلم موفق بیگانه به کارگردانیِ ریدلی اسکات محسوب می‌شود.

از بازیگران این فیلم می‌توان به سیگورنی ویور در نقش الن ریپلی، بیل پاکستون، مایکل بین، لانس هنریکسن، پل رایزر و ویلیام هوپ اشاره کرد.

در خلاصه  فیلم «بیگانه ها» آمده است:  پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می‌گذرد و سفینه نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می‌داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می‌شود. بر روی کره زمین هیچ‌کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره «LV-426» را باور نمی‌کند.

اداره‌ای که با نام «کمپانی» شناخته می‌شود، گروهی را مأمور می‌کند تا به «LV-426» بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می‌شود و کمپانی الن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه‌ ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به «LV-426» می‌فرستد.

 

6-جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی»

جوکر شخصیت شرور بزرگ در کتاب‌ های کمیک آمریکایی منتشر شده توسط دی‌ سی کامیکس است.

«شوالیه تاریکی یا شوالیه سیاه»  فیلمی ابرقهرمانی، محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی کریستوفر نولان و دنبالهٔ فیلم «بتمن آغاز می‌کند» است و جوکر یکی از شخصیت های این فیلم است.

کریستوفر نولان برای قصه فیلم از داستان اولین کمیک بک با حضور جوکر که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد، رمان تصویری جوک مرگبار و سری کمیک بوک‌های هالووین طولانی الهام گرفت و لقب شوالیه تاریکی نخستین بار توسط بیل فینگر در کتاب بتمن 1 به کار رفته ‌است.

شخصیت جوکر توسط باب کین، جری رابینسون و بیل فینگر خلق شده است که برای اولین بار در نخستین جلد کتاب‌های کمیک بتمن حضور داشت. او یکی از شخصیت‌های منفی داستان‌های بتمن است. جوکر در کمیک بی عدالتی خدایان در میان ما باعث جنگ بین سوپرمن و بتمن شود.

«شوالیه تاریکی» در سال 2008 اکران شد و نظرات بسیار مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد و به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی و یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۰۰ میلادی شناخته شد. این فیلم آخرین قسمت از سه‌گانهٔ کریستوفر نولان در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۲ به روی پرده سینماها رفت.

 

مجموعه فیلم‌های جان‌سخت شامل ۵ قسمت است که قسمتهای اول در سال ۱۹۸۸ و پنجمین آن در ۲۰۱۳ ساخته شد.

شخصیت اصلی این فیلم‌ها جان مک‌ کلاین (با بازی بروس ویلیس) است. او بازرس پلیس نیویورک است و در هر قسمت خود را درگیر یک حملهٔ تروریستی می‌بیند.

 گقتنی است بازی‌ها و کمیک‌ بوک‌ های زیادی بر اساس این فیلم ساخته و نوشته شده‌اند.

در خلاصه «جان سخت» آمده است: گروهی تروریست اداره ی مرکزی جدیدالتأسیس یک شرکت ژاپنی را تصرف می کنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهمانی شب سال نو را به گروگان می گیرند. در این جا «جان مکلین» (ویلیس) پلیس نیویورکی، نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز می کند.

«جان‌سخت 5» در چهاردهم فوریه ۲۰۱۳ اکران شد.

 

 

«باشگاه مشت زنی» فیلمی آمریکایی، ساخته دیوید فینچر است و  در سال ۱۹۹۹ میلادی و بر اساس کتابی با همین نام به قلم «چاک پالنیک» ساخته شده است.

بازیگرانی همچون ادوارد نورتون، براد پیت و هلنا بونهام کارتر در فیلم «باشگاه مشت زنی» نقش آفرینی کرده‌اند.

نورتون در نقش یک انسان معمولی که از شغل دفتری معمولی خود ناراضی است ظاهر می‌شود. او به همراه تایلر دوردن صابون سازی که نقشش را برد پیت ایفا می‌کند یک «باشگاه مبارزه» را تشکیل می‌دهد و درگیر رابطه با او و زنی به نام مارلا سینگر که بونم کارتر نفشش را ایفا می‌کند می‌شود.

لارا زیسکین یکی از تهیه‌کنندگان فاکس قرن بیستم به رمان پائولانیک علاقه‌مند شد. او جیمز اولز را برای نوشتن اقتباس سینمایی از رمان استخدام کرد. کارگردان و عوامل تولید این فیلم را با فیلم‌های شورش بی‌دلیل (۱۹۵۵) و فارغ‌التحصیل (۱۹۶۷) مقایسه می‌کنند. فینچر در نظر داشت خشونت باشگاه مبارزه را به عنوان کنایه‌ای به درگیری بین نسل جوان و نظام ارزش‌گذاری تبلیغی به کار برد. کارگردان لایه‌های همجنسگرایانه رمان را به فیلم اضافه کرد تا با معذب کردن تماشاگران مانع پیش‌بینی کردن انتهای فیلم بشود.

«باشگاه مشت زنی» در سال ۲۰۰۸ فیلم توسط مجله امپیار در مقاله ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما به عنوان دهمین فیلم برتر معرفی شد.

 

دارت ویدر، شخصیتی داستانی در مجموعه تخیلی «جنگ ستارگان» جورج لوکاس است؛ او از مشهورترین شخصیت‌های پلید در تاریخ سینما است و طبق نظرسنجی انستیتو فیلم آمریکا، ویدر در جایگاه سوم پلیدترین شخصیت‌های سینمایی تمام زمان‌ها قرار گرفته است.

ویدر در سه‌ گانه اصلی «جنگ ستارگان»، فرمانده شیطان‌ صفتی است که قوانین امپراطوری کهکشان را با جدیت در کهکشان به اجرا در می‌آورد و مرید امپراتور پالپاتین، لرد خبیث سیت است و از جنبه تاریک نیرو بهره می‌برد تا بیرحمانه اعضای جدای و اتحادیه شورشیان را تعقیب و نابود کند.

در اپیزود چهارم که فیلم با حمله ی ناوگان امپراطوری به سفینه حامل پرنسس لیا اورگانا آغاز می شود، ویدر به صورت مردی قدرتمند و خشن ظاهر می شود که با وجود آن ماسک و زره سیاه، اقتدار وی دو چندان شده است. در پایان اپیزود چهار نیز ویدر تنها بازمانده نبرد یاوین و انفجار ستاره مرگ است.

وقایع قسمت پنجم، با نام امپراتوری ضربه می زند، سه سال بعد پایان اپیزود چهارم، امیدی تازه روی می دهد. در این قسمت از سه گانه اصلی، محل پایگاه شورشیان در منظومه هات، افشا شده و دارت ویدر قصد دارد تا به این شورش یک بار برای همیشه پایان دهد؛  اما با اشتباه آدمیرال کندال آزل شورشیان از حضور نیروهای امپراتوری آگاه شده و ژنراتور سپر های خود را فعال می کنند.

در پایان این اپیزود ژنرال شورشی، هان سولو، به دست یک شکارچی جایزه بگیر اسیر شده و در کربن منجمد می شود. لوک اسکایواکر نیز در پایان یک دوئل با ویدر در می یابد که ویدر پدرش است.

در قسمت پایانی از سه گانه اصلی، جنگ داخلی کهکشانی ادامه پیدا می کند. اتحادیه شورشیان در صدد آن است تا امپراطور پالپاتین را که در حال نظارت بر ساخت دومین ستاره مرگ است، همراه با پایگاه فضایی اش نابود کند، اما پالپاتین، با آگاهی از نقشه  شورشیان به آنها اجازه می دهد تا نقشه های ستاره مرگ را بدست بیاورند و در واقع قصد دارد آنها را در تله بیندازد.

در پایان فیلم بعد از این که پایگاه سپر محافظتی ستاره مرگ توسط ژنرال سولو و پرنسس لیا نابود شد، لوک نیز ویدر را در طی دوئلی نزد امپراتور شکست می دهد. پالپاتین از لوک می خواهد تا پدرش را کشته و جای وی را در نزدش بگیرد. با ممانعت لوک از انجام این کار پالپاتین خشمگین شده و لوک را با استفاده از صاعقه نیرو تا حد مرگ شکنجه می کند.

در پایان ویدر با دیدن زجر کشیدن پسرش متحول شده و به وجه روشن نیرو باز می گردد و امپراطور را به درون رآکتور ستاره مرگ پرتاب می کند اما به دلیل صدمه دیدن از قدرت صاعقه امپراتور پس از چند دقیقه می میرد.

در اپیزود هفتم، ماسک در هم شکسته ویدر مشاهده میشود در حالی که در اختیار نوه اش، بن سولو قرار دارد.

در سه‌گانه جدید، چگونگی درخشش و قهرمان‌شدن او با نام پیشینش «آناکین اسکای‌واکر»، و در نهایت سقوط او به نمایش گذاشته می‌شود.

بر اساس یک پژوهش پزشکی که در سال ۲۰۱۰ در آمریکا منتشر شد ، دارت ویدر از لحاظ روانشناختی از اختلالات شخصیتی مرزی رنج می‌برد.

 

 

«لبوسکی بزرگ» فیلمی کمدی آمریکایی است، به‌کارگردانیِ برادران کوئن، با بازیِ جف بریجز، جان گودمن و جولیان مور که در سال 1998 ساخته شده است.

 داستان فیلم «لبوسکی بزرگ» درباره چند روز از زندگیِ یک بی‌کارِ آمریکایی در شهر لس‌آنجلس آمریکاست که روزی با یک میلیونرِ هم‌ نام خود اشتباه گرفته ‌می‌ شود.

جف بریجز در نقش جف لبوفسکی ملقب به او یک بی‌کارِ تمام‌عیار است و زندگی‌اش را با رفتن به باشگاه بولینگ و موسیقی‌گوش‌کردن می‌گذراند.

 از فیلم، «لبوسکی بزرگ»  به‌ دلیل خلق شخصیت‌های پرطرفدار و محبوب، به‌عنوانن یکی از موفق‌ترین آثار برادران کوئن یاد می‌شود.