به گزارش دیباچه، مهوش وقاری کار خود
را در عرصه بازیگری از سال ۶۷ و حضور در فیلم سینمایی «نار و نی» آغاز کرد اما مدتی است که حضور او
در آثار سینمایی و تلویزیونی کمرنگ شده است. هرچند این بازیگر پیشتر عنوان می کرد که
به خاطر مراقبت از همسرش محسن قاضی مرادی پیشنهادهای بازیگری را قبول نمی کند اما حالا
از وجود دست های پشت پرده برای انتخاب و حضور تنها چند بازیگر خاص می گوید.
او که از پرداخت دستمزدها ناراضی است، می
گوید: «به یاد دارم در برهه ای عده ای این مساله را مطرح می کردند که برخی از افراد
خاص، بازیگران را تعیین می کنند اما در حال حاضر تعداد چنین افرادی بیشتر شده است به
طوری که مدام تنها به برخی از بازیگران خاص پیشنهاد کار می دهند که همین امر باعث می
شود آنها به طور مداوم و تکراری در آثار مختلف حضور داشته باشند. در هر صورت این مساله
یا از بد شانسی ما و یا از کم لطفی دوستان است.»
شرح بیشتر این گفتگو را در زیر بخوانید:
*چندی است که حضور پررنگی در آثار ندارید
در حالی که پیشتر اینطور نبود. دلیل این امر چیست؟
-بله. سال ها است تنها افرادی با باندهای
خاصی کار می کنند که نمی دانم پشت این ماجرا چه چیزی وجود دارد که همه هم این موضوع
را عنوان می کنند و ناراضی هستند.
این روزها اگر هم نقشی به من پیشنهاد میشود
بیشتر نقش های کوچک است. زمانی بر این عقیده بودیم که باید جایگاه کاری خودمان را حفظ
کنیم ولی متاسفانه گاهی به دلیل طولانی شدن بیکاری و برای بهتر شدن شرایط روحی خود
مجبور می شویم همان نقش های کوچک را بپذیریم.
*این مشکل راه حلی هم دارد؟
-فکر نمی کنم چون همانطور که گفتم سال ها
است که این اتفاق رخ می دهد. به یاد دارم در برهه ای عده ای این مساله را مطرح می کردند
که برخی از افراد خاص، بازیگران را تعیین می کنند اما در حال حاضر تعداد چنین افرادی
بیشتر شده است به طوری که مدام تنها به برخی از بازیگران خاص پیشنهاد کار می دهند که
همین امر باعث می شود آنها به طور مداوم و تکراری در آثار مختلف حضور داشته باشند.
در هر صورت این مساله یا از بد شانسی ما و یا از کم لطفی دوستان است.
*اگر به شما برای بازی در یک تئاتر پیشنهاد
شود قبول می کنید؟
-چندین بار به من بازی در تئاتر پیشنهاد
شد ولی قبول نکردم، چون زمان تمرین ها طولانی بود و برای یک اجرا چندین ماه تمرین می
شد، گاهی هم ممکن بود بعد از بازبینی، آن اثر مردود شود و به اجرای عموم نرسد، به همین
دلیل نتیجه کارها مشخص نبود.
*آیا تئاتری ها از نظر مالی پیشنهادهای مطلوبی
می دادند یا خیر؟
-نه متاسفانه پیشنهادهای مالی آنها مناسب
نبود. این موضوع در آثار تلویزیونی هم صدق می کند، برای مثال وقتی صحبت های مالی با
صاحبان آثار می شد، خیلی سریع می گفتند که ما در شرایط مالی خوبی نیستیم و با توجه
به اینکه بودجه ای نداریم، تنها می توانیم بدون در نظر گرفتن مباحث مالی در این اثر
از حضور شما بهره ببریم. به همین دلیل دیگر این شرایط کمی توهین آمیز شده بود.
*مشکل اینجاست که قاعده مشخصی برای قراردادهایی
که با بازیگران بسته می شود، وجود ندارد و این موضوع به ویژه در آثار تلویزیونی بیشتر
وجود دارد.
- هیچ ضابطه ای مبنی بر اینکه دستمزد ها بر
چه اساسی باشد، وجود ندارد. چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی از یک بازیگر در مورد
آخرین دستمزد دریافتی اش سوال شد و او هم در پاسخ گفت که در آخرین اثری که به ایفای
نقش پرداخته ۱۵۰ میلیون تومان دریافت کرده است. شنیدن این مبلغ برای من خنده دار و در
عین حال تعجب آور بود چون زمانی که با ما می خواهند قرارداد ببندند به اندازه ای دستمزدهای
پایین پیشنهاد می دهند که ترجیح می دهیم در چنین آثاری با چنین مبالغی حضور نداشته
باشیم. سوال من این است که پس چگونه می شود که با این بازیگر ۱۵۰ میلیون تومان قرارداد می بندند و به ما
که چندین سال در این حوزه تجربه داریم چنین مبلغ های پایینی پیشنهاد می شود؟
آنها حتی درباره صحبت هایی که برسر مباحث
مالی می شود هم صداقت ندارند و به گونه ای با بازیگر رفتار می کنند که او، نه به آنها
بلکه به خودش شک کند به نظر من یا عده ای در مورد این دستمزدها دروغ می گویند و یا
اینکه ما خیلی غافل هستیم و عقب ماندیم. جالب تر اینکه صاحبان آثار همواره به ما می
گویند که در مورد دستمزدهایمان نباید صحبت کنیم. نکته دیگری که باید عنوان کنم این
است که بسیاری از صاحبان آثار حتی دستمزدهایی را که باهم به توافق رسیده ایم پرداخت
نمی کنند، به طور مثال چندی پیش در یکی از سریال ها به ایفای نقش پرداختم که هرچند
ما بعد از چندین بار بحث در مورد دستمزد به توافق رسیدیم اما زمانی که مهلت پرداخت
رسید خیلی راحت به من می گفتند که اشتباه می کنید و ما اصلاٌ بر سر چنین مبلغی به توافق
نرسیده ایم. یعنی دیگر آنها حتی درباره صحبت هایی که برسر مباحث مالی می شود هم صداقت
ندارند و به گونه ای با بازیگر رفتار می کنند که او، نه به آنها بلکه به خودش شک کند.
*آیا شما در این سال ها به تولید و کارگردانی
یک اثر تلویزیونی فکر کردید؟
-بله یک زمانی به این مساله فکر می کردم
ولی بعد از چند وقت سعی کردم دیگر به آن فکر نکنم. چون ساخت این مجموعه ها تخصص می
خواهد و من این توانایی را در خودم نمی دیدم. بازیگرانی که به عنوان کارگردان دست به
چنین کاری می زنند بیشتر اوقات از یک دستیار و یا کارگردان فیلم های کوتاه برای ساخت اثرشان استفاده می کنند اما در
نهایت در تیتراژ اثر نام خودشان به عنوان کارگردان درج می شود در حالی که فرد دیگری
کارگردانی را به عهده داشته است. من فکر می کنم چندان تبحر ندارم که بخواهم به عنوان
کارگردان کاری را انجام دهم.
*در پایان اگر نکته ای دارید، بفرمایید.
-می خواهم به این موضوع اشاره کنم که مسئولان
کمی به فکر اعضای صنوف هنری باشند چون اعضای همه صنف ها ناراضی هستند. در حال حاضر
ما شاهد این موضوع هستیم که یک عده از دوستان همیشه در تولیدات تصویری حضور دارند و
یک عده دیگر خانه نشین هستند که این مساله باعث افسردگی افراد می شود. به هر حال باید
در نظر گرفت که ما زندگی و عمر خودمان را برای این کار گذاشته ایم پس چرا حالا باید
بیکار باشیم؟ ما برای اینکه کار یاد بگیریم و تجربه کسب کنیم هزینه کرده ایم و از جان
و عمر خودمان برای این حرفه گذاشته ایم.