اصل ۲۴ قانون اساسی : نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می کند.
اصل ۲۴ قانون اساسی «نشریات و مطبوعات» را به عنوان ابزارهای تحقق آزادی بیان معرفی کرده است.
روزگار غریبی است ، بد اخلاقی و بد رفتاری دارد خودش را کم کم بالا می کشد ، زمانی این فحش و ناسزا گفتن و یقه ی این و آن را گرفتن را فقط به اراذل و اوباش نسبت می دادند این روزها ظاهراً اقشار گوناگونی از این روش استفاده می کنند .
نگارنده به عنوان عضو کوچکی از جامعه مطبوعاتی و روزنامه نگاران کشور با سابقه 15 ساله فردی و 50 ساله خانوادگی هر چه خواستم چشمم را ببندم به حواشی اخیر نشست خبری مجموعه تلویزیونی " زیر پای مادر " نشد و خداوند را گواه میگیرم که جزء از سر دلسوزی و دفاع از شرف روزنامه نگار قصدی مبنی بر تخریب شخصی ندارم ، اما بیان چند نکته بسیار مهم است ، نخست اینکه در هر جامعه ای و در هر کشوری نشان فرهیختگی و آزادی و دموکراسی آن در آزادی و پویایی مطبوعاتش و رفتار هنرمندانش منعکس می گردد ، اینکه امروزه ما شاهد بد رفتاری ها و بی ادبی ها به خبرنگاران و روزنامه نگاران هستیم چه چیزی را منعکس می کند ؟ دوم اینکه شاید باید اول انتقادی به یکی از وزرا داشته باشیم که با پرت کردن میکروفن خبرنگار سعی در مماشات وی داشت ، فارغ از اینکه خبرنگار چه شکلی است ، چه پوششی دارد ، از چه رسانه ای آمده می بایست در جایگاه وزیر ، وکیل ، بازیگر ، خواننده و ... که ادعای فرهنگی بودن داریم به جایگاه خبرنگاری احترام بگذاریم و چنانچه جواب سوال را نمیدانیم ، پاسخ سوال را نمیخواهیم بدهیم و یا از سوال خوشمان نیامد با جمله ی : لطفاً سوال بعدی رفتاری فرهیخته تر از خودمان به نمایش بگذاریم . چرا که خبرنگار طبق قانون نماینده افکار عمومی است و قانون به وی اجازه سوال پرسیدن داده است و ما چه کاره هستیم که روبروی آن بایستیم ؟ سوم ، آتش این بی ادبی برخی بازیگران ( عمداً از واژه هنرمند استفاده نکرده ام چرا که هنرپیشگی حال و هوای لطیف تر ، منطقی تر ، با سوادتر و با شعور تری در اطراف خود دارد ) از برنامه هفت رسانه ملی آغاز شد ، گستاخی های بی حد و مرز یک منتقد سینما در چنین تریبونی شاید خود علت عصبی بودن برخی از بازیگران در مقابل خبرنگاران باشد ، تیر خلاص زمانی زده شد که لیلا اوتادی با بی تجربگی کنترل واژگانش را از دست داد و مجری برنامه نیز به آن مهر تایید زد که ای کاش ناظر پخش برنامه نسبت به این موضوع تذکری میداد که نداد ، برخی از خبرنگاران واکنش نشان دادند اما فراموش نمیکنیم که بسیاری از دوستان ایشان با تماس های بعدی سعی بر دلجویی نمودند داستان به پایان رسید و حالا خانم بهناز جعفری که با تاخیر یک ساعته اش اول به خودش دوم به عوامل فیلم اش و بعد به خبرنگاران بی احترامی کرده است ، خانم بهناز جعفری خبرنگاران کار نداشتند که دیر بیایند ؟ خبرنگاران بیکار هستند که سر وقت آمدند ؟ آن ها فقط به شما احترام گذاشتند ، خانم بهناز جعفری کنترلتان را از دست داده اید ، فحاشی کرده اید ، بی احترامی و بی ادبی کرده اید ، به یکی از شریف تریت همکاران ما تهمت خماری زدید ، به چه حقی ؟ شاید باید کمی چشمانمان را بازتر کنیم تا ببینیم آمار خماری در قشر خبرنگار بیشتر است یا در میان دوستان شما ؟ مسلم است که اگر خبرنگاران نبودند شما نبودید و اگرم بودید این بهناز جعفری نبودید ، خیلی دلم میخواهد بیشتر به این موضوع بپردازم اما حیا میکنم ، حرمت قائلم نه برای بهناز جعفری نشست خبری زیر پای مادر ، برای جایگاه هنرمندی و بازیگری حرمت قائلم ، برای بهناز جعفری که سالیان سال زحمت کشید و خاک صحنه خورد حرمت قائلم ، برای بهناز جعفری که همین خبرنگاران خبر بیماری اش را منتشر کردند نه از سر دلسوزی برایتان از این جهت که چقدر قوی و استوار به کارش ادامه می دهد و در خور تشویق است ، خانم بهناز جعفری برخورد شما با خبرنگاران برخورد با شخص نیست برخورد با جایگاه دموکراسی است ، آرام باشید و دلجویی کنید ، مطمئنم این قشر شریف شما را می بخشد و بیشتر از پیش کنارتان خواهند بود ، جمشید مشایخی ، عزت الله انتظامی ، مرحوم داوود رشیدی ، محمد علی کشاورز ، مرحوم علی حاتمی ، شهاب حسینی و خیلی های دیگر شاید 90 درصد جامعه بازیگران هیچگاه چنین رفتاری نکردند ، اما آقای رامبد جوان سخنی با شما دارم ! فکر نکنید پدر دلسوز ملت شده اید ، برنامه ی جالب ساخته اید ، مرحبا ! در حد توانتان کار خیرخواهانه در برنامه کرده اید ، مرحبا ! با مزه و خنده رو هستید ، مرحبا ! از سر ناچاری کل ایران شما را تماشا می کنند چون هیچ برنامه ی دیگری نیست که مردم در آن بخندند ، مرحبا ! اما چه کسی در خصوص توهین به خبرنگاران از شما نظر خواست که با بی احترامی مجدد به خبرنگاران کار خانم بهناز جعفری را تایید می کنید ، پارادوکس در متن شما بسیار است ، در جایی از متن گفتید نگویید خبرنگاران با زبان روزه آن جا نشسته اند و ننه من غریبم بازی در نیارید در جایی می گویید بهناز جعفری ام اس دارد و ... ترحم طلبی می کنید ! بگذریم ! گاهی سکوت زیبنده تر و راهگشا تر است ، دوستی خاله خرسه نکنیم برای هم !
در آخر بیان نکته ای را لازم میدانم و درخواستی از وزارت فرهنگ و ارشاد دارم ، روزگاری وقتی خبرنگاری به برنامه ی خبری دعوت میشد ، بهترین لباس های رسمی اش را می پوشید ، زیر و بم موضوع را استخراج میکرد و با سوالات فنی مصاحبه شونده را به چالش می کشید ، سوال ها نه از حب بود نه از بغض ، مبنای علمی و منطقی و ژورنالیستی داشت ، موضوعی که امروزه کمتر شاهد آن هستیم ، خبرنگاران غالباً جوان با لباس های نا متعارف و بی توچهی در برنامه های خبری باعث نزول شان خبرنگاران شدند ، خبرنگاری که تمام فکر و ذکرش این است که یک خبر را در چند خروجی قرار دهد نتیجه اش بهتر از این نمی شود ، کمی به شرافت و رسالت کاریمان بیشتر فکر کنیم ، خودمان را جدی تر بگیریم و ای کاش وزارت ارشاد همانطور که برای دادن مجوز مراحل قانونی را سپری می کند در این خصوص نیز ساز و کاری ویژه در نظر بگیرد وگرنه که این راه به ترکستان است .