به گزارش
دیباچه، متن بیانیه گروه سازندگان فیلم سینمایی آشوب به شرح زیر است:
«انالله و انا الیه راجعون
با نهایت اندوه و بدایت تأسف مرگ ناگهانی
و بیهنگام (فیلم سینمایی آشوب) آخرین آفریدهی احساس و پروریدهی عاطفهی مجروح
خود را به آگاهی زمرهی اهالی هنر هفتم نازنین و عموم مردم با فرهنگ ایران زمین میرسانیم.
"آشوب" عزیز و جوانمرگ ما در تقویم تحمیلی شورای
محترم صنفی نمایش تقدیری فجیع یافت و به مرگی ناگزیر تن داد تا نادیده و ناشکفته دور
از بهشت تماشای مخاطب زندهبه گور شود و به فهرست فراموشان بپیوندد.
شوربختانه شورای محترم مذکور نه تنها خواست
و خواهش ما سازندگان داغدار آشوب را نادیده انگاشت بلکه بر نظر خیرخواهانهی بزرگان
سینما که بنابر حمیت هنری و دغدغههای فرهنگی خواستار تمدید مجال دیده شدن آشوب به
سبب بدزمانی اکران فیلم بودند نیز وقعی ننهاد و همچنان بر حکم غیابی خویش ابرام نمود.
نیک است که همگان بدانند در تقویم شورای
محترم صنفی، اکران فیلم آشوب همزمان بود با هفتهی پایانی کارزار رقابتهای انتخابات
ریاستجمهوری که زمین و زمان در سیطرهی هیجان و التهاب پیکار سرنوشتساز سلائق گوناگون
سیاسیست و مجالی برای توجه و تماشا در ذهن و ضمیر مردمان وجود ندارد.
در این وضعیتِ ویژه فیلم سینمایی آشوب که
با توان نحیف و امکان محدود بخش خصوصی پدید آمده است با فیلم سینمایی ارزشمند ویلاییها
که متکی و معطوف به امکان و توان بیکران بخش دولتیست، در اکران تقدیری مشترک یافت.
اما شوربختانه بر کامهی نظر، کوشش و کنش انسانی امدادگران فرهنگی کشور، شورای صنفی
نمایش به بهانهی عدم دستیابی به کف فروش در روز ماقبل سالگرد ارتحال و متصل به دو
روز تعطیلی چنین تشخیص داد که از دو اثر همسرنوشت فقط فیلم ویلاییها را برای اعطای
تمدید زمان اکران مرجح شمارد و آشوب را از فرصت تماشا تبعید نماید و چنین است که در
تصمیمی عجیب و غریب و خلقالساعه و ناصواب، هستونیست جمعی مشتاق و پریشان هنر هفتم
را به ناگهان بر باد داد. گویی مقدر چنین بود که مراسم ختم آشوب هم افق با آغاز دولت
دوازدهم رقم بخورد!
واگویهی این بثالشکوی فوران اندوه ما
از فریاد در گلو شکستهی سه سال آزگار دویدن بیمکث و به داو نهادن تمام موجودی مالی
و معنوی ما هیچکسان همیشه آرزومند بود و مخاطبِ اصلی آن شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد
اسلامیست تا شاید به فرمان فتوت پا در میان نهد و این قاعدهی ناصواب را برهم زند
و اندکی از هست و نیست برباد رفتهی ما را نجات بخشد.
النهایه مشکلی که اینک فراروی ماست و گرهی
که در سرنوشت یک اثر هنری افتاده است ناشی از شورای تخصصی و صنفی سینماست که در معیارهای
ارزیابیاش کمیّت اعداد، کیفیت افکار و وضعیت آثار را درمینوردد و سیلواره همهی
بودن هنرمند را به ناگاه در کام میکشد، بیآنکه قصد و نیتی برای کامیاب ساختن کسی
و یا ناکامی دیگری در میان باشد. در خانه اگر کس است، همین بس است.