به گزارش خبرنگار سینمایی دیباچه، امروز سالمرگ
یکی از قدیمی های سینماست. هنرمندی که از تئاتر به سینما آمد و طی سالهای فعالیتش فیلمهای
زیادی ساخت؛ تا به این ترتیب نام خود را در کنار پرآوازگان این عرصه ثبت کند، که
کرد! شاپور قریب! مردی که عمر خود را صرف سینما کرد و در بیماری و فقر و انزوا از
دنیا رفت.

شاپور قریب در سال 1311 در سمنان به دنیا آمد و
از پانزده سالگی خاک صحنه خورد. قریب سینما را با دیالوگ نویسی برای فیلمها آغاز
کرد و پس از آن دستیار کارگردان شد و زمانی که بازیگردانی هنوز تعریف خاصی نداشت
در برخی از فیلمها بازی گرادنی می کرد. پس از آن دستیار جلال مقدم، یکی از بهترین
کارگردان های زمان خودش شد و پس از بیست سال تجربه اندوزی نخستین فیلمش را ساخت.
«دختر شاه پریون» نخستین فیلم قریب بود و در
سال 1347 ساخته شد؛ اثری جوان پسند که قصه آن درباره دزد جوانی است که قصد سرقت کلکسیون
دختر ثروتمندی را دارد؛ اما عاشق او میشود و اجازه نمیدهد که همدست او کلکسیون را
برباید.
شاپور قریب طی سالهای 1349 تا 1354 فیلمهای
«عروس بیانکا»، «کاکو»، « بدنام» و « غریبه» را ساخت و پس از آن با فیلم «هفت
تیرهای چوبی» که از نظر منتقدان بهترین اثرش محسوب می شود توانایی های خود را به
رخ کشید.
فیلم «هفت تیرهای چوبی» درباره زندگی بچههای نزدیک
ایستگاه راه آهن است که زندگی آنها با آمدن تلویزیون و جمع شدن همه خانواده ها در یک
خانه و دیدن صحنه های اکشن فیلمهای وسترن، دچار تغییراتی می شود.
شاپور قریب پس از انقلاب نیز یکی از فعلان
سینما بود و فیلم های « بگذار زندگی کنم»، «سایههای غم»، « روزهای بلند انتظار»، « بازگشت قهرمان»، « خانواده کوچک ما»، «اشک و لبخند» و «سوگند»
را ساخت و «ایستگاه آخر» آخرین اثری است که از او به یادگار مانده است. البته
سریال «روزگار جوانی» نیز یکی از آثار ماندگار قریب است که در سال 1377 ساخته شد و
بازیگرانی چون بهزاد خداویسی، امین حیایی، نصرالله رادش، کیهان ملکی و زنده یاد
حسن جوهرچی در آن ایفای نقش کردند.
شاپور قریب در سالهای آخر عمرش آلزایمر گرفت و
در فقر به سر می برد. این هنرمند ارزنده سینما در روز 16 خرداد 1391 جان به جان
آفرین تسلیم کرد و پیکرش با حضور برخی از بزرگان سینما غریبانه در قطعه هنرمندان
بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
یادش زنده است پس زنده است. روحش شاد!
یادداشت وحید خانه ساز