به گزارش دیباچه، هوشنگ ابتهاج ( سایه ) درباره "ربّنا"ی
استاد شجریان چنین گفته است...
ماه رمضان است و دم افطار. تلویزیون
"ربنا"ی استاد شجریان را پخش میکند. سایه از همان ربنای اول منقلب میشود.
به خود میپیجد... اشک از چشمش میجوشد. بیتاب شده است. ...
آرامتر که می شود با چشم و چهرهای سرخ
و صدایی که هنوز هیجان دل بیقرارش را بازتاب میدهد، میگوید:
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﻧﯽ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﺑﺒﺮﯼ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺑﮕﯽ، ﺍﮔﻪ ﻣﯽﺗﻮﻧﯿﻦ ﻣﺜﻞﺍﯾﻦ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ … ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﻈﯿﺮ
ﻧﺪﺍﺭﻩ!
ﺷﺎﻫﮑﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺠﺮﯾﺎﻧﻪ. ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭ
ﺑﺨﻮﻧﻪ، ﻫﯿﭻﮐﺲ. ﺣﺘﺎ ﺧﻮﺩ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ!
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ. ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿﺒﻪ … ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ
ﺍﺳﺘﻮﺩﯾﻮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭﯼ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ، ﺿﺒﻂ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺭﺑﻨﺎ … ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﻧﻮﺍﺭ
ﺍﺻﻠﯽﺍﯾﻦ ﺭﺑﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﻧﺪﺍﺭﻣﺶ. ﻣﻦ ﺍﻭﻝ ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﯿﻪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺣﯿﺮﺕ
ﮐﺮﺩﻡ. ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﻪ …
ﭼﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺣﯿﺮﺕﺁﻭﺭﯼ ﺩﺍﺭﻩ!
ﺍﺻﻠﻦ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ."ﺳﺮﺵﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ
ﻣﯽﺩﻫﺪ"
ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﻩ، ﭼﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ"
ﺭﺑﻨﺎ"ﻫﺴﺖ" ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ"!
ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ، ﯾﮏ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺗﻮﺵ ﻫﺴﺖ.
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺎﺷﻘﻪ ﻣﯽﮐﻨﻪ، ﻫﻤﻪﯼ
ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺻﺪﺍ ﻫﺴﺖ!
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎﯼ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﺎﯾﻪﺍﯼ
ﺧﻮﻧﺪﯼ؟ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ … ﻭﺍﻗﻌﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺷﻮﺭﻩ، ﺍﻓﺸﺎﺭﯾﻪ، چیه!
ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿﺒﻪ!
منبع: کتاب پیر پرنیان اندیش