به گزارش دیباچه، داود فتحعلیبیگی هدف جشنواره نمایشهای آیینی سنتی را از اساس «حفظ و اشاعه و احیا» خواند و گفت: به
همین دلیل در هر دورهای ممکن است نمونههایی از نمایشهای آیینی سنتی یا جلوههایی
از این نمایشها را ببینید که در دورههای قبل نبوده و این هم وقتی جدول اجراها آماده
شد معلوم میشود ما چه آثاری داریم که کاملا نو است و مطرح نشده و چه آثاری داریم که
نمونههای دیگرش بوده و اینها نمونههای جدید است. مثلا در شبیهخوانی آثاری داریم
که کاملا جدید نوشته شده و گاهی آثاری است که جدید نیست اما خیلی مواقع اجرا نمیشود
و خود این یعنی کمکی کردهایم به بازخوانی و احیای این اثر.
این هنرمند پیشکسوت تئاتر با بیان اینکه
«در رابطه با نقالی وضعیت و عروسکی وضعیت فرق میکند» گفت: مثلا مواردی بوده که پیشنهاد
دادهاند یک نمونه عروسکی در منطقهای هست و میخواهند آن را بازآفرینی و اجرا کنند؛
چون این جشنواره نگاهی پژوهشی هم دارد این است که دنبال آثار جدید و مطرحنشده هم هستیم.
فتحعلیبیگی ادامه داد: جشنواره وقتی شروع
به کار کرد حتی بیست پیشنهاد هم نداشت اما در این دوره، فقط در بخش صحنهای، بیش از
200 عنوان پیشنهاد داشتیم و این یعنی یک اتفاق قابل توجه.
او با اشاره به روند رو به رشد جشنواره
نمایشهای آیینی سنتی گفت: ما در جشنوارههای اولیه مخصوصا اول و دوم، تعدادی پیشکسوت
داشتیم که حرفهای این زمینه بودند اما رفته رفته آنها یا بازنشسته و خانهنشین شدند
یا فوت کردند. یا در دورههای اولیه بین گروههای تعزیهخوانی جشنواره آنقدر جایگاه
نداشت؛ فکر میکردند کار مطربی است اما الان در هر دورهای نزدیک 50 مجلس پیشنهاد میشود.
در جشنوارههای اولیه نقالی و نمایشهای قهوهخانهای و ترنابازی نداشتیم و خیلی از
آیینها نبود و رفته رفته اضافه شد و حالا هر دورهای سعی میکنیم نمونههای ارائه
نشدهای را بیاوریم.
فتحعلیبیگی خاطرنشان کرد: ما خود جشنواره
را نباید به تنهایی ببینیم، بلکه اثرات جشنواره را در جامعهمان باید نگاه کنیم. به
این معنا که برگزاری جشنواره بهانهای شد که در سراسر کشور حالا رویکردی به بازشناسی
و بازآفرینی گونههای مختلف نمایشهای آیینی و سنتی داشته باشند.
او با بیان اینکه این جشنواره به نوعی بستری
شد برای احیا و ماندگاری و مطرح کردن نمایشهای آیینی و سنتی، گفت: در غیاب یک مرکز
کاملا علمی و آکادمیک برای حفظ و اشاعه نمایشهای آیینی و سنتی و در غیاب آموزشگاه
و هنرستانی برای آموزش اینگونه نمایشها، وجود و برگزاری این جشنواره خیلی توانست به
این رویکرد و احیای آن کمک کند. اینها اثرات جشنواره است و باید از زوایای مختلف به
آن نگاه کرد.
دبیر هجدهمین جشنواره آیینی سنتی به نمایش
سیاهبازی اشاره کرد و گفت: آنچه که به نام درامنویسی در دانشگاهها و کلاسهای خصوصی
درس میدهند درامنویسی تحقیقی نیست یک شیوه نمایشنامهنویسی است که ما از فرنگیها
الگو گرفتهایم. اما حالا وقتی کسی میخواهد سیاهبازی بنویسد به فکر میافتد که چه
تفاوتها و ویژگیهایی باید داشته باشد؟ رفته رفته به تئاتر روایتی میرسد. برای همین
مباحث متعددی به برکت برگزاری جشنواره مطرح میشود که ارزیابی همهجانبهای لازم دارد
که معلوم شود برگزاری آن چقدر مفید و موثر بوده است.
فتحعلیبیگی با اشاره به دلایل رو به فراموشی
رفتن نمایشهای آیینی سنتی گفت: ما یک مرتبه آنچه را که از آنسوی مرز آمد پذیرفتیم
و آنچه را که خودمان داشتیم بدون آنکه بازخوانی کنیم و مجدد بررسی کنیم و به ارزشهایش
پیببریم؛ اغلب منکرش شدیم. یکی از مهمترین دلایل کمرنگ شدن نمایشهای آیینی و این
هنرها سنتی در کشور این است.
او یادآور شد: از قدیم هم چون آموزش اینگونه
هنرها سینهبهسینه و مناسبتی بوده هیچوقت برایش هنرستان و مدرسه دایر نکردهایم تا
آموزش دهیم و همه اینها دست به دست هم داد که ما به این روز رسیدیم. اگر در دورهای
به فکر میافتادیم و از فرنگیها الگو میگرفتیم و برای گونههای مختلف نمایشیمان
میآمدیم مدرسه و هنرستان دایر میکردیم و به صورت کاملا مدون و آکادمیک آموزش میدادیم
الان شرایط ما خیلی تفاوت میکرد.
فتحعلیبیگی خاطرنشان کرد: ضمن اینکه یادمان
باشد چند آموزشگاه و هنرستان و دانشگاه داریم که هنرهای نمایشی را آموزش میدهند؟ همه
اینها از الگوهای وارداتی استفاده میکنند. نه اینکه بگویم آنها غلط است اما کسی نیامده
مبانی اینگونه هنرهای نمایشی را مدون کند و در قالب یک رشته تحصیلی آموزش دهد.
او با اشاره به اینکه چند سال است جشنواره
نمایشهای آیینی سنتی به صورت بینالمللی برگزار میشود، گفت: ما سازوکار و شرایط اجتماعی
فرهنگی خودمان را داریم و برخی آثار نمیتوانند اینجا اجرا شوند و برخی آثار هم ممکن
است به دلایل مختلف شرایط حضورشان نتواند فراهم شود اما تا آنجا که امکانش فراهم بوده
ما دعوت کردهایم و از کشورهای مختلف گروههایی آمدهاند و اجرا کرده و استقبال هم
شدهاند.
فتحعلیبیگی تصریح کرد: به نظر من از همه
اینها مهمتر تلاش برای احیا و شناساندن آثر نمایشی خودمان بیشتر اهمیت دارد تا اینکه
بخواهیم چند اثر خارج از مرز هم دعوت کنیم. هرچند آنها هم مهم است به ویژه تجربههایی
که از نمایشهای آیینی سنتی در کشورهای همشایه هست برای ما خیلی مهم است که از نظر
جغرافیای فرهنگی تقریبا در یک منطقه قرار داریم و برای همین اگر این شرایط فراهم شود
ممکن است تجربههای گمشده ما آنجا پیدا شود.