به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه، «ماجرای
نیمروز» دومین اثر سینمایی محمدمهدی مهدویان از امروز 25 اسفندماه در سینماها
اکران شد. فیلمی درباره اتفاق های سیاسی دهه شصت و مبارزه خیابانی عده ای جوان با
اعضای گروهک منافقین است.
«ماجرای نیمروز» با تمام قابلیت هایش برای شعاری
شدن، اثری شعار زده نیست؛ زیرا آنچه بر روی پرده می بینیم گویای این است که
مهدویان تلاش کرده بدون جانب داری (تا حدودی!) از جبهه ای خاص تنها راوی ماجرایی
باشد که در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته شده است. موضوعی پر از کنش و واکنش در
برهه ای حساس که مورد بی مهری فیلمسازان معاصر قرار گرفته است؛ تا آنجا که کارگردان هایی مثل ابراهیم حاتمی کیا و رسول
ملاقلی پور نیز به آن نپرداخته اند.
فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» مانند «ایستاده
در غبار»، اثر پیشین مهدویان، روایتی مستند گونه دارد که این شیوه، دیگر عناصر
فیلم را تحت تأثیر قرار داده است؛ نوع دکوپاژ، فیلمبرداری و حرکت های واقعگرایانه
ای دوربین گرفته تا طراحی صحنه و لباس و حتی نوع بازی بازیگران همه در خدمت مضمون
و البته محتوای حساس فیلم است؛ و هیچ کدام از این عناصر مهم در هیچ یک از سکانس
های فیلم از دیگری جا نمی مانند و ریتم فیلم تا به آخر، یک دست حفظ می شود. شخصیت
ها تا جای ممکن پرداخت شده اند تا بار قصه کشدار و کند فیلم را به دوش کشند و
اتفاقأ موفق بوده اند. بازی ها روان و واقعگریانه است، بازیگران فیلم جمع خوب و یک
دستی را شکل داده اند که بده بستان های به موقع آنها سکانس های درخشانی ساخته تا
فیلم را به اثری ویژه تبدیل کند.
صحنه های اکشن فیلم نیز خوب از آب در آمده اند
و بر فضای زنده آن سالها به خوبی نشسته اند و گاه مخاطب را به یاد فیلم های
گنگستری ایتالیایی می اندازند؛ و البته از همه بهتر رابطه عاشقانه ای است که آن
گوشه کنارها وجود دارد و به تراژدی رنگ و بویی عاشقانه می بخشد.
در پایان باید گفت محمدحسین مهدویان می تواند در
آینده ای نزدیک به یکی از کارگردان های ویژه سینمای ایران تبدیل شود؛ اگر جبهه اش
را حفظ کند و برای ادامه فعالیتش در سینما و فیلمی دیگر ساختن، رنگ عوض نکند و تغییر
عقیده ندهد! و البته او نباید نگاه بی طرفانه اش را به سمت جناح خاصی متمایل کند و
تاریخ را آنگونه که هست به تصویر کشد تا کارگردان و مهمتر از آن هنرمند خوبی باشد.
یادداشت وحید خانه ساز