معناي اصطلاحي لمپنیسم و لمپن كه غالباً در مباحث اجتماعي و سياسي كاربرد
دارد، گروه يا اقشار وازده جامعه است كه معمولاً در حاشيه شهرهاي بزرگ جوامع
صنعتي زندگي نموده و از ارتباط و اتصال با طبقات فعال و مولد جامعه بريده اند.

درست مانند ادبیات و رفتار و
کرداری که ظاهراً در جوامع فرهنگی این روزها شاهد هستیم ، بحث را از ادبیات منتقد
سینما ، مسعود فراستی آغاز کنیم که در روزگاری نه چندان دور ذرت پراکنی های گسترده
ای بر آنتن تلویزیون این کشور داشته ، همین رویه استفاده از واژگان سخیف باعث شد
حتی زمانی که حرف او درست و منطقی هم بود محلی از اعراب نداشته باشد و قابل دفاع
نباشد ، پس از آن یکی از ورزشکاران شورای شهر تهران نیز هیجان زده شد و چشمانش را
بست و فحش مودبانه داد ، هر چه به جلو میرویم ظاهراً بی ادبانه تر با هم رفتار می
کنیم ، دیشب هم که تیر خلاص را لیلا اوتادی در بکار گیری واژگان نادان ، بی سواد و
بی ترتبیت زد ، اما ذکر چند نکته تامل بر انگیز لازم است :
اول اینکه باید برای اهالی
فرهنگ به خصوص بازیگران این نکته را یادآوری کرد که چنانچه رسانه ها از شما چیزی
ننویسند و عکس های منشوریتان را که برای دلبری می گیرید را منعکس نکنند و در
بهترین حالت کار شما را نقد نکنند شما اصلاً دیده نمی شوید و حرفتان به گوش کسی
نخواهد نرسید که حالا بخواهید اینگونه گستاخانه خبرنگاران شریف را زیر سوال ببرید
، شما اصلاً در جایگاهی نیستید که لب به چنین سخنانی باز کنید .
دوم اینکه از ماست که بر ماست ، روزگاری عنوان خبرنگار و
روزنامه نگار به هر کسی تعلق نمی گرفت اما امروزه با پیشرفت فضای مجازی هر کسی دست
به قلم شده که وزارت ارشاد قطعاً باید به این بی سرو سامانی نظارتی کند ، پس از
درگذشت حبیب ( خواننده ) که بازار اخبار و شایعه ها داغ بود سایت خبری تیتر زده
بود : عکس حبیب در حال جوجه کباب درست کردن ! و البته عجیب که متاسفانه این خبر
فوق زرد را آنقدر کلیک کردند که در لیست پر بازدیدها قرار گفت .
سوم از خبرنگاران انتظار می رود که بر خوردی متناسب
با این جمله ی لیلا اوتادی صورت بدهند که اگر دیر بجبیم فردا شاخ شکستن را به گردن
خودمان می اندازند .
چهارم حالا معلوم می شود که
وجود فراستی و فراستی ها برای امثال این بازیگران چقدر لازم است .
و در آخر آقای افخمی نمی دانستیم معلم آقای فراستی شما هستید !