به گزارش
خبرنگار سینما و تئاتر پایگاه خبری دیباچه، در روزهای گذشته روزنامه شهروند طی گزارشی از
۵٠ بی خانمانی نوشت که از
سرمای زمستان، به قبرهای خالی گورستان نصیرآباد پناه برده اند،این خبر واکنش های
زیادی به همراه داشت. ساعاتی نگذشته بود که عکس بی خانمان ها در فضای
مجازی دست به دست شد و واکنش مردم و برخی ازمسئولان و هنرمندان را بر انگیخت.
کمی بعد تعدادی از مسئولان شهری و فرمانداری شهریار جلسه ای فوری برگزار
کردند و پس از آن بود که استاندار تهران به فرماندار شهریار دستور ویژه برای پیگیری
موضوع را داد. سعید ناجی فرماندار شهریار نیز به قبرستان نصیرآباد رفت و معتادان قبرستان
نصیرآباد را از نزدیک دید درباره این اتفاق گفت: «آرامستان نصیرآباد شهرستان شهریار
از نزدیکترین نقاط به پایتخت است که متاسفانه با وجود داشتن نگهبان، معتادان سرگردان
به این محل رفت و آمد دارند.»
در میان
همه واکنش های موجود اصغر فرهادی کارگردان مطرح سینما در نامه ای به حسن روحانی
این گونه نوشت: «آقای دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور محترم سلام امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای
یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر
وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین
و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها
و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی
اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه
قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای
سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ
را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در
گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما. تاریخ
خواندهایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان میرفتهاند تا به دور از محافظان
و ملازمان و متملقان گوشهای از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد میدهم
لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب
منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر
ناشدنیست به همین حوالی، محلههای حاشیه تهران تا ببینند صورتهای سرخ از سیلی آبرومندان
بیبضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی دادهاند.
اگر باز ناشدنیست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند
که قرار است بیماری بیرمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در
مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقهای تلخ بین دیگران است برای
پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت
برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراریست
اما خلاصهایست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بیرحمی پنهان است؟ ما چرا
و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای
پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان
از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه
میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم. ما که
تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از
پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد
نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی میگوید؟ آن اندک کسانی نیز که
دلسوزانه میگویند با انگ سیاهنمایی مورد هجمهاند. انگ سیاهنمایی فراریست رو به
جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟».
حسن روحانی
رییس جمهور نیز امروز 8 دی ماه در نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی کل کشور در
واکنش به نامه اصغر فرهادی گفته است: هنرمندی پس از دیدن یک گزارش برای من
نوشته است؛ وقتی دیدم فقیری شب به خاطر فقرش برود در قبر زندگی کند برای اینکه از
سرما نجات پیدا کند و جای گرم پیدا کند. بغض در گلویم و شرمساری در سیمایم آشکار
شد.
رییس جمهور در ادامه گفته است: چه کسی
می تواند در جامعهای بزرگی مثل ایران با این عظمت، دین، فرهنگ، عشق به خاندان
رسالت زندگی کند و با این مسائل واکنش نشان ندهد. شما دیدید مردم احساس کردند به
امام حسین توهینی شده در 9 دی چه کردند»
حال پس ازعکس
العمل های موجود باید دید مسئولان واقعأ در جهت بهبود اوضاع اسفناک کارتن خوابها قدم
موثری برخواهند داشت یا نه!