دیباچه: شهرام گیلآبادی شرایط تئاتر ایران را اسفبار و صدا و سیما را بهشدت کم کار میداند
به گزارش خبرنگار تئاتر
دیباچه؛ امروز چهارشنبه، سیزدهم مردادماه ساعت 17:30، نمایشنامه «سپنج رنج و شکنج» نوشته محمود استادمحمد و با کارگردانی شهرام گیلآبادی در پلاتو اجرای مجموعه تئاتر شهر اجرا میشود. گیلآبادی آخرینبار سال ۸۹ در کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر با نمایش «آواز از دورترین کرانه مهآلود زمین» در عرصه تئاتر حضور داشته است. به بهانه بازگشت شهرام گیلآبادی به عرصه تئاتر، درباره شرایط امروز تئاتر ایران و برنامههای آینده او در عرصه تئاتر، با او گفتوگو کردهایم.
«سپنج رنج و شکنج» به اجرای عمومی میرسد
برنامه نمایشنامهخوانی«سپنج رنج و شکنج» در پلاتو اجرا از هفته گذشته سولد آوت شده است. این برنامه تقریبا به اجرا نزدیک شده است. با توجه به زحمتی که برای آمادهسازی این اثر کشیدهاید و استقبالی که از این نمایش شده است، آیا برنامهای برای اجرای عمومی اثر دارید؟
علاقهمند هستیم که پرونده کار را با تک اجرا نبندیم. با توجه به اینکه فرم اجرا نیز فرم تقریبا جدید و تازهای است، تمهیدهایی برای اجرای عمومی اثر نیز داریم؛ یعنی بهغیر از اجرایی که امروز انجام میشود، طراحی کاملی نیز برای اجرای عمومی نمایش موجود است. تمایل داریم در یک سالن فلت اجرای عمومی اتفاق بیفتد. حتی اگر پلاتوی تمرین در اختیار ما قرار بگیرد هم خوب است و آمادگی داریم نمایش را اجرا کنیم.
بلیتهای تئاتر ارزان و تئاتری که پشتوانه ندارد
حال که پس از حدود شش سال به تئاتر بازگشتهاید، وضعیت این روزهای این هنر را چگونه بررسی میکنید.
تئاتر واقعا شرایط اسفباری دارد. متاسفم که این حرف را میزنم اما به نظر من تئاتر را باید تعطیل کرد. سال قبل، سال تئاتر اعلام شده بود که هیچ اتفاقی برای تئاتر نیفتاد. سازمان تئاتری ما مندرس و کهنه است. به جای اینکه هنرمند را در آرامش نگاه داریم که فرهنگ خود را یک گام به پیش ببرد، او را در کوچه و پس کوچههای فضای اقتصادی قرار میدهیم و لهش میکنیم. هنرمند تئاتر ما همواره به جذب سرمایه برای بقای خود میاندیشد. هنرمند فرهیخته تئاتر ما بازاری و اهل اقتصاد نیست. درنهایت اهل بازاریابی اجتماعی یا همان « Social Marketing» آن هم از نوع ارتباط است. میخواهد بهخوبی با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. اگر کاری با مخاطب خود ارتباط خوبی برقرار کند، حتما تماشاگر خوبی میآورد و بلیتفروشی خوبی هم خواهد داشت اما به دلیل کم بودن تمرکز هنرمندان بر فعالیت هنری خود، این اتفاق آنطور که باید و شاید رخ نمیدهد. متاسفانه بلیت برخی از تئاترها 25 هزار تومان است! من این را نمیدانستم تا اینکه چند روز پیش یکی از دوستانم پرینت یک بلیت را برای من فرستاد. این بهای نازل بلیت در شرایطی اتفاق میافتد که ما برای ساختن پشتوانهای خوب برای اهالی تئاتر، تمهیدی نیندیشیدهایم.
تعطیلی فرهنگی مهمتر از تعطیلی صنعتی است
پس شرایط اقتصادی تئاتر ایران را نامناسب میدانید
کاملا. ما ظلم زیادی به بخشی از فرهنگ کشورمان، بخشی از جامعه الیت کشور و درنهایت به مردمی که هنرمند تئاتر میتواند آنها را یک گام به پیش ببرد، میکنیم. هنرمند تئاتر میتواند دردنگاری داشته باشد که این دردنگاری به جامعه خودش کمک کند. اهالی تئاتر میتوانند نگاه هنری نافذی داشته باشند که به جامعه کمک کند، میتواند به اصلاح رفتار و فرهنگ مردم کشورش کمک کند. ما تمام این امکانات را به واسطه نگاه سطح پایینی که داریم، کنار میگذاریم. امروز همه میگویند اقتصاد کشور دچار رکود شده است و صنعت ما تعطیل است اما اسفناک این است که تئاتر و فرهنگ کشور دارد لطمه بزرگی میخورد. به جای اینکه به مقوله فرهنگ که از بزرگان کشور، از رهبری تا مسئولان پاییندستتر روی آن تاکید میکنند، به دلیل نگاه سطح پایینی که به آن میشود، امروز در شرف تعطیلی است. اساتید تئاتر باید در کوچه و پس کوچهها بگردند تا یک فردی که اهل اقتصاد است پیدا کنند بیاید و روی تئاتر سرمایهگذاری کند تا بتوانند سالن تهیه کنند و تئاتری را اجرا کنند.
مسئولان سرمایهگذار پیدا کنند
چه راهکاری برای این مشکل وجود دارد؟
هیچ جای دنیا چنین برنامهریزیهایی وجود ندارد، در سراسر دنیا از تئاتر پشتیبانی میشود و به تئاتر یارانه پرداخت میکنند. البته تئاتر هم باید همت کند و به چرخه اقتصاد هنر وارد شود و به فکر اقتصادش باشد. ما تمام فشارها را بر دوش تاتر کشور قرار دادهایم. روزی از من خواستند که به پیشبرد اهداف تئاتر در کشور کمک کنم. در آن زمان به حال تئاتر تاسف میخوردم و گفتم که نمیآیم اما امروز معتقدم همه باید دست به دست هم دهیم، کنار هم قرار بگیریم و با چشماندازی درست از تئاتر ایران، آن را از این فضای اسفناکی که در آن قرار دارد نجات دهیم. در وهله نخست باید به بحث اقتصاد و سرمایهگذاری ورود کنیم که خود مسئولان باید سرمایهگذاران را پیدا کنند و در اختیار هنرمند تئاتر قرار دهند، هنرمند تئاتر هم اگر توانست، در این پروسه کمک کند و در غیر این صورت، به خلق اثر هنری خود بپردازد و به فکر کار اصلی خود باشد. این شرایط بر روی کیفیت تئاترهای ما نیز تاثیر گذاشته است. بهشدت کیفیت تئاترها پایین آمده است چون کسی رغبت نمیکند تئاتر کار کند و فقط برای اغنا کردن علایق خود تئاتر کار میکند. واقعا تئاتر ما دارد مضمحل میشود. تئاتر یعنی معنا، خلاقیت، خرداندیشی. تئاتر باید یک بستر دراماتیک به وجود بیاورد تا تفکر اتفاق بیفتد. تئاتر یعنی روبهرو شدن با مخاطب الیت و خاص، تئاتر یعنی وقتی نزد مردم میروی، بتوانی آنها را حرکت بدهی.
رادیو و تلویزیون باید ناظر و چشم سوم باشند
صدا و سیما چه میزان میتواند به تئاتر ما کمک کند و حمایت تلویزیون ما از تئاتر به چه میزان است؟
الان که تلویزیون نمیتواند بسیاری از حرفها را بزند، میتواند برنامه سینمایی، تئاتری و ورزشی راه بیندازد و در آن وادی حرف بزند. کمکاری بسیار زیادی در رادیو و تلویزیون اتفاق میافتد. رادیو و تلویزیون از یکسو باید مطالبه محور، نقاد و رصد کننده باشد. اگر تئاتر ما نقاد، تحلیلگر و رصدکننده داشت، مسئولان این اجازه را به خود نمیدادند که این نوع برخوردها را با تئاتر و سینما بکنند. الان ببینید بحث تبلیغات در سینما به چه معضلی تبدیل شده است. باید یک برنامه به این مساله بپردازد. برنامهها باید این مسائل را نقد کنند تا بعد ببینیم مسئولان چه تصمیمی میگیرند. مسئول هم به ناظر نیاز دارد. رادیو و تلویزیون باید ناظر و چشم سوم باشند. این رسانهها باید نقد کنند و به فضاهای کلانی همچون فرهنگ و هنر همچون تئاتر، سینما، نقاشی، خوشنویسی و ... ورود داشته باشند. اگر ما این هنرها را ترویج ندهیم، این هنرها چگونه باید ترویج پیدا کنند؟
اگر تلهتئاتر مقرون به صرفه نیست، گزارش تئاتر پخش کنید
از تلهتئاترهای فوقالعادهای که در تلویزیون شاهد آنها بودیم، دیگر خبری نیست. این تلهتئاترها چه میزان بر فرهنگ مردم و آشنا کردن آنها با تئاتر تاثیر داشتند؟
تاثیر آنها بسیار خوب بود. خود من عضو شورای تلهتئاتر تلویزیون بودم، تاثیرات آن را دیدهام.
مسئولان معتقدند که تلهتئاتر مخاطب چندانی ندارد و از لحظ مالی مقرون به صرفه نیست. چقدر این صحبت را درست میدانید؟
اگر قرار باشد به صرفه اقتصادی فکر کنیم، باید تلویزیون را تعطیل کنیم چون هیچ برنامهای صرفه اقتصادی ندارد. فیلم سینمایی تولید و ضبط میشود و در تلویزیون پخش شده است؛ آیا این اتفاق برای تلویزیون صرفه مالی دارد؟ تلهتئاتر کارکرد و مخاطب خاص خود را دارد. رادیو تلویزیون در بحث تئاتر بهشدت کمکاری میکند؛ ما به تلهتئاتر نیاز داریم. همانطور که برنامههای کمدی و طنز و گفتگو محور نیاز داریم، تلهتئاتر نیز نیاز داریم و این مسائل باید در نظر گرفته شود. این مسائل را باید فهم کرد، نسبت به آنها برنامهریزی کرد و آنها را به فضاهای متفاوتتر آورد. ما میتوانیم چند مدل تلهتئاتر داشته باشیم؛ یکی از آنها، گزارش تئاتر است. بسیای از تئاترهایی که روی صحنه هستند، امکان تبدیل شدن به گزارش تئاتر را دارند و میتوان آنها را در فضای تلهتئاتر پخش کرد. این اتفاق، با کمترین هزینه امکان اجرا دارد.