دیباچه: افشین هاشمی گفت: «همه ما که امروز سینما را دوست داریم مخاطبِ آثار سینمای کودک در دهه 60 بودهایم. «شهر موشها»، «گلنار»، «گربه آوازهخوان» و... فیلمهاییست که ما در کودکی دیدهایم و عاشق سینما و قصهگویی شدهایم. هنوز چهره شاد بچههای همسن و سال خودم پس از دیدن فیلمهایی مثل «گلنار» و «شهر موشها» در خاطرم مانده است؛ وقتی در سالن سینما از ته دل میخندیدیم و قهقههمان سالنهای سینما را پر میکردند. بعد از تماشای فیلم هم همه بچه ها خندان سالن سینما را ترک میکردند. چه خوب است اگر این سینما باشد و چه بد اگر این روزها نیست.»
به گزارش خبرنگار سینمایی
دیباچه؛ افشین هاشمی (بازیگر تلویزیون، سینما و تیاتر) که اینروزها در نمایش «سه خواهر و دیگران» در مجموعه تیاتر شهر حضور دارد، به تازگی یک فیلمنامه در حوزه سینمای کودک ثبت کرده و فیلمنامه دیگری را هم به اتمام رسانده است. گپوگفتی کوتاه با افشین هاشمی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
خبردار شدهايم به تازگي فيلمنامه «ماهي سياه كوچولو ٢٠١٧» را ثبت كرده ايد. چه شد که سراغ سینمای کودک رفتید؟
این خودِ قصه است که تعیین میکند براي چه مخاطبي مناسب است. اما ويژگيهاي اجرايي فیلمنامه ایجاب میکرد سراغ انیمیشن بروم. فیلمنامه مدتها پيش نوشته بودم ولي چون كمي راجع به ساختش جديتر شدهايم، ثبتش کردم.
پیش از این هم در حوزه کودکان فعالیت داشتهاید؟
این اولین بار نیست که سراغ این حوزه میروم و پيشتر در تآتر آثاري براي كودكان و نوجوانان اجرا كردهام. همين قصه را كه نگاهي به اثر مشهورِ صمد بهرنگي دارد، ابتدا براي نمايش نوشتم كه محمد عاقبتي به زودي در نيويورك به صحنه ميبردش. باید بگویم که بیشتر از اینکه دغدغه سینمای کودک داشته باشم، به قصه نگاه میکنم و وقتی میبینم قصه برای کودکان مناسب است، تصمیم میگیرم متناسب با آن بنويسم.
پیش از این تجربه ساخت فیلمهای انیمشین را داشتهاید؟
هرگز در حوزه انیمیشن فعالیتی نداشتهام اما طبق صحبتهای اولیه که داشتهایم، با یکی از انیمیشنسازهای خوب سینما - امير سحرخيز - در پروژه «ماهی سیاه کوچولو 2017» همراه هستم و از این بابت خیالم راحت است.
درمورد اهمیت سینمای کودک و ضرورت آن صحبت کنید.
همه ما که امروز سینما را دوست داریم مخاطبِ آثار سینمای کودک در دهه 60 بودهایم. «شهر موشها»، «گلنار»، «گربه آوازهخوان» و... فیلمهاییست که ما در کودکی دیدهایم و عاشق سینما و قصهگویی شدهایم. هنوز چهره شاد بچههای همسن و سال خودم پس از دیدن فیلمهایی مثل «گلنار» و «شهر موشها» در خاطرم مانده است؛ وقتی در سالن سینما از ته دل میخندیدیم و قهقههمان سالنهای سینما را پر میکردند. بعد از تماشای فیلم هم همه بچه ها خندان سالن سینما را ترک میکردند. چه خوب است اگر این سینما باشد و چه بد اگر این روزها نیست.
دهه 60 و 70 فیلمهای ماندگاری در حوزه کودک و نوجوان ساخته میشد. چرا سینمای کودک ضعیف شده است؟
در مورد ضعف سینما در حوزه کودک نمیتوانم چیزی بگویم چون تخصصی در این زمینه ندارم و دلیلش را واقعا نمیدانم.
چرا کانون پرورش فکری مثل سالهای دور در این زمینه فعالیتی ندارد؟
درست است که در دهه 60 و 70 فیلمهای ماندگاری «باشو غریبه کوچکِ» بهرام بیضایی و «دونده»ی امیر نادری، توسط کانون تولید شده است، اما دلیل توقف تولید چنین آثار ماندگاری را واقعا نمیدانم و تصوری هم از چرایی این ماجرا ندارم. بنابراین ترجیح میدهم در این مورد سکوت کنم.
جدای از انیمیشن «ماهی سیاه کوچولو 2017» مشغول کار دیگری هم هستید؟
یک فیلمنامه دیگر به تازگي نوشتهام که هنوز ثبتش نکردهام ولي گمانم توليدِ آن زودتر از «ماهي سياهِ كوچولو ٢٠١٧» اتفاق بيفتد.