دیباچه: عصر روز یکشنبه، سوم مردادماه، خانه هنرمندان میزبان ناصر تقوایی و فیلمهایش بود و اولین روز از هفته فیلم ناصر تقوایی با حضور سینماگرانی مثل هارون یشایایی، فریدون جیرانی، سیروس الوند رقم خورد.
به گزارش دیباچه در اولین جلسه از هفته فیلم ناصر تقوایی، تکههایی از سه فیلم «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده»، «نفرین» و قسمتی هم از سریال به یادماندنی «دایی جان ناپلئون» نمایش داده شد.
آخرین بار که از ناصر تقوایی به صورت رسمی تجلیل شده بود به سالهای پایانی دولت خاتمی برمیگردد که از تقوایی خواهش کردند برای مرکز هنرهای نمایشی مستندی بسازد که نتیجهاش شد: «تمرین آخر تعزیه حر دلاور»
حال پس از گذشت بیش از ده سال و البته برای اولین بار تمام فیلمهای ناصر تقوایی طی یک هفته روی پرده میرود و طرفداران سینمای این فیلمساز به حاشیه رانده شده، میتوانند از تماای این آثار لذت ببرند.
کیوان کثیریان به عنوان مجری مراسم، برنامه را آغاز میکند.
تکههایی از «آرامش در حضور دیگران» که بر اساس نوشتهای از غلامحسین ساعدی ساخته شده است، نمایش داده میشود. فیلمی که از حضور منوچهر آتشی و محمدعلی سپانلو سود میبرد. شاعرانی که دیگر در قید حیات نیستند و جایشان در سالن هم خالی بود.
بیست دقیقه از فیلم پخش میشود و چراغهای سالن روشن... ناصر تقوایی همراه با سیروس الوند وارد سالن میشوند و آدمها به احترام این فیلمساز میایستند و سالن در تشویق غرق میشود.
نوبت به «صادق کرده» با بازی سعید راد میرسد. فیلم با سکانس تجاوز یک راننده به همسر صادق که به شهر رفته تا برای کافه خرید کند، شروع میشود... زن کشته میشود و صادق کرده دست به کار میشود و برای انتقام شروع میکند به کشتن رانندهها تا شاید یکی از آنها قاتل همسرش باشد! فیلم با صدای شلیک گلوله پاسبان (محمدعلی کشاورز) به صادق تمام میشود...
«نفرین» با بازی بهروز وثوق، جمشید مشایخی و فخری خوروش روی پرده میرود و همراه با موسیقی اسفندیار منفردزاده سالن را تسخیر میکند. موضوع «نفرین» جوریست که فرصت پخش صحنههای مهم این فیلم فراهم نمیشود و این فیلم هم در اما و اگر به پایان میرسد. البته بعد از نمایش فیلمها تقوایی از این موضوع انتقاد کرد.
نمایش شب اول هفته فیلم ناصر تقوایی با سکانسهایی از سریال «دایی جان ناپلئون» به پایان میرسد و فریدون جیرانی، سیروس الوند و جواد طوسی روی سن میآیند تا در مورد ناصر تقواییِ پیش از انقلاب صحبت کنند.
تقوایی مهندس سینماست
سیروس الوند پس از صحبتهای طوسی، ناصر تقوایی را فیلمسازی تکرار نشدنی خواند و گفت: «فیلمسازانی مثل کیمیایی، مهرجویی و تقوایی بدون قرار و به صورت خودجوش موج نوی سینما را به وجود آوردند.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش تقوایی را فیلمسازی دانست که به دو عنصر ادبیات و قاببندی که عنصر اولیه تصویر است، تسلط دارد. این فیلمساز با اشاره به این که تقوایی علاوه بر این که دستی بر ادبیات دارد از نوجوانی نیز در استودیو کار کرده است ادامه داد: «تقوایی مهندس سینماست و این مهندسی را در فیلمی مثل «نفرین» میبینید. یکی از عناصری که سینما به آن متکی است جغرافیاست که مردمشناسی میآورد. شما در این فیلم سه یا نهایتا چهار کاراکتر دارید اما در آن مردم شناسی می بینیم و مخاطب نسبت به آن ها آشنایی و تسلط پیدا می کند یا وقتی «ناخدا خورشید» را می بینید نسبت به یک دوران و مردم اشراف پیدا میکنید.»
او همچنین اعتبار میزانسن در آثار تقوایی را نیز از ویژگی های بارز سینمای او دانست: «شما در سریال «دایی جان ناپلئون» میبینید ما حتی کسانی را هم که ساکت هستند در قاب دوربین میبینیم.»
چپ جدید و اهمیت به میزانسن از ویژگی های سینمای تقوایی است
در ادامه برنامه فریدون جیرانی با اشاره به این که تقوایی متعلق به نسل متولد 1320 است، او را جزو کسانی دانست که پس از کودتای 1332 وارد عرصه شدهاند. به گفته او، پس از این اتفاق عدهای در خانه معروف سرکیسیان، چون علی نصیریان، عباس جوانمرد و فهمیه راستکار زبان جدیدی را در تئاتر کوچه رشت در خیابان حافظ ایجاد میکنند و در همان زمان در آبادان نیز چپ جدیدی شکل میگیرد که به دنبال آثار و ترجمههای جدید میروند و به گفته تقوایی اگر گلستان در آن زمان نمیآمد و مسئول روابط عمومی شرکت نفت نمیشد این تاثیر به وجود نمیآمد.
جیرانی معتقد است تقوایی از این تفکر چپ جدید میآید که رهبری آن را صفدر تقیزاده بر عهده داشته و با تفکرات حزب توده نیز متفاوت است: «به همین دلیل به نظرم تقوایی با فیلمسازانی چون مهرجویی و کیمیایی فرق دارد و این تفکر چپ جدید فقط در آثار او معنا می دهد.
آن زمان نشریهای توسط حسن عرب در 8 شماره در خانه تقوایی در جمشیدآباد چاپ شد که به گفته خود او همه اعضای آن پس از این ماجرا دستگیر شدهاند و تقوایی در این باره در مصاحبهای گفته است اصلا خبر نداشته که تفکرات چپ جدید توسط خانواده خاکسارها به صورت تشکیلاتی، در خانه او در حال شکلگیری بوده است.
جیرانی در مورد فیلمسازهای مهم دوران پیش از انقلاب میگوید: « آن سالها، ناصر تقوایی در زمان رضا قطبی (رییس تلویزیون ملی ایران در دوران پیش از انقلاب) مستندهای فوقالعاده میسازد. علی حاتمی از تلویزیون ملی بیرون میآید. مهرجویی از آمریکا برگشته و برای وزارت فرهنگ وهنر «گاو» را میسازد. مسعود کیمیایی از دل سینمای فارسی بیرون میآید.»
چرا کیارستمی را از سعدی بیشتر دوست دارید
ناصر تقوایی در میان تشویق حضار روی سن میآید نیز روی سن آمد، با توجه به این که سیروس الوند به نبودن تصویری از پرویز صیاد اشاره کرده و آن را احتمالا عمدی دانسته بود، وقتی جواد طوسی گفت به دلیل مشکلاتی همه فیلم ها نمایش داده نشده اند تقوایی به این موضوع اعتراض کرد و گفت: «مگر فیلمها چه مشکلاتی داشتهاند؟» با توجه به این واکنش، الوند به کمک طوسی آمد و گفت احتمالا به دلیل کمبود وقت همه آثار نمایش داده نشدهاند.
تقوایی صحبتهایش را با اشاره به این که سینمای ایران دارای مشکلاتی است که مربوط به امروز نمی شود شروع کرد و گفت: «این مشکلات هم از یک نگاه رسمی می آید، مشکل مردم و نگاه آن ها نیست. همیشه هر کس هر فیلمی را که دوست داشته نگاه کرده از فیلمفارسی تا دیگر فیلم ها.» به گفته او قرار نیست همه یک جور فیلم ببینند و فروش فیلم های فرهنگی نیز مدیون فروش فیلم های تجاری است که مردم را به سینما رفتن عادت داده اند.
او در ادامه صحبت هایش گفت: «سینما به سرعت جای خودش را در ایران باز کرد، طوری که زورش حتی به ادبیات چند هزار ساله نیز رسید. من هیچ کتابی را سراغ ندارم که به اندازه یک فیلم یا حتی به اندازه یک سانس فروش رفته باشد و نمی توانیم بگوییم این به آن دلیل است که فیلم دیدن آسان است و کتاب خواندن تمرکز می خواهد.» به گفته او، همه هنرها یک جا به هم می رسند و آن سینماست.
تقوایی همچنین با اشاره به اصطلاح «نفس سالن» در تئاتر که به بازیگر انرژی می دهد یا انرژی او را می گیرد، گفت: «در سینما هم اگر یک تماشاگر متوجه نکته ظریفی در فیلم بشود، آن هوشیاری مثل برق به کل سالن منتقل می شود.» او 10 بار تماشای یک فیلم در سالن را مثل دیدن 10 فیلم متفاوت دانست.
به گفته او، اگر به دنبال شناخت از فیلمسازی هستیم، باید از شناخت تماشاگر آغاز کنیم، فیلمسازانی که به مخاطب بیتوجه هستند مثل نویسندگانی هستند که مخاطب خود را نمیشناسند و هرگز آثار پرفروشی نخواهند داشت.
تقوایی با اشاره به این که سینمای ما از 1309 آغاز شده و دیگر جوان نیست، ادامه داد: «جالب است که سینما در 50 سال توانست در ایران جای هنری مانند شعر را که به مدت 8 قرن مهمترین هنر ما بود، بگیرد و این تحولی عظیم در جامعه است به طوری که امروز کیارستمی را بیشتر از سعدی دوست داریم.» به گفته او کیارستمی فصل جدیدی در سینمای ایران تعریف کرده که هنوز هم جوان است.
او درادامه به فیلم «نان و کوچه» از ساخته های عباس کیارستمی در کانون پرورش فکری اشاره کرد که درباره کودکی است که هر روز در راه به سگی برمی خورد که می خواهد نان او را بگیرد و تکرار این صحنه ها در فیلم را به ترجیع بند در شعر تشبیه کرد.
تقوایی همچنین با اشاره به این که سینما هنوز نمی تواند مثل ادبیات همه مفاهیم را بیان کند و اگر ادبیات را از سینما بگیریم 75 درصد آن باقی می ماند، گفت: «تا بخواهیم کارگردان داریم. در حالی که سینما نویسنده میخواهد. سالهایی بوده که بیش از 100 فیلم ساختهایم و این نشان میدهد که گرچه سینما هنر بومی ما نیست اما به سرعت در جامعه ما جاافتاده و امروز برترین هنر ماست که راه را برای دیگر هنرها هم باز کرده است.» تقوایی معتقد بود ما اکنون در سینما مقلد نیستیم و هنرمندان جوان ما می توانند فیلم های سینمایی را صادر کنند و موجب جذب سرمایه گذار شوند.
او در بخشی از صحبت هایش به این که پس از مرگ عباس کیارستمی حال و روز خوشی نداشته است، اشاره کرد و گفت: «از روزی که او از بین ما رفته اولین بار است که از خانه بیرون می آیم، بعد از درگذشت او در خلأ زندگی میکردم. پس از روز فوتش تصویر او لحظهای از جلوی چشمم کنار نمیرود. عباس کیارستمی بسیار زحمتکش بود و متاسفانه در اوج هنرش اجل دامنش را گرفت، هرچند که آدمهایی مثل او مرگ ناپذیرند و موجی از نوجوانان راه او را در آینده ادامه خواهند داد.»
تقوایی در این نشست به فیلمهای فروغ فرخزاد و رخشان بنی اعتماد نیز اشاره کرد و در حالی که مرضیه وفامهر همسر او از ابتدای مراسم از این رویداد فیلمبرداری می کرد، کیک تولد خود را که با جمله «تولدت مبارک ناخدا ناصر» تزئین شده بود، در حضور چهره هایی چون سهیل محمودی، هارون یشایایی و امیر پوریا برید.