دیباچه: پنجمین جلسه از سلسله نشستهای مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «بازنمایی زن در سینمای پس از انقلاب» بر اساس پژوهشی از نادره ساداتسرکی و با سخنرانی اعظم رادوراد و تینا پاکروان در مدرسه ملی سینمای ایران برگزار شد.
در این نشست که دوشنبه عصر 28 تیرماه برگزار شد مباحثی پیرامون حذف زنان از سینما در طول سالها، استفاده ابزاری از زنان در سینما و تاثیر مستقیم فرهنگ در به حاشیه راندن زنان از سینما مطرح شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی
دیباچه نادرهسادات سرکی که رشته پژوهش هنر در مقطع دکترا را در دانشگاه تربیت مدرس گذرانده است در ابتدای این نشست صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: «رسانهها همیشه تصاویری کلیشهای از زنان به خورد مخاطبان دادهاند: زنان ضعیفاند... منفعلاند... احساسشان بر منطق غلبه دارد و قدرت تصمیمگیری ندارند. رسانه این اتفاق را بر اثر تکرار، طبیعی جلوه میدهند و ما وقتی همین تصویر را از زنان در سینما میبینیم از آن راضی هستیم چون با پیشداشتههای قبلی و القا شده به ما مطابقت دارد. از طرفی رسانهها مانند یک تیغ دولبه هستند. همانقدر که میتواند گفتمان غالب را ترویج کند، به شرط افتادن به دست طبقه فروتن جامعه، میتواند کلیشهها را بشکند و نابرابریهای اجتماعی را طرد کند. اینها همگی در ایجاد جریان زن ستیز و مردسالارانه در جامعه و سینما، در دوران قبل و بعد از انقلاب تأثیرگذار بوده است.»
سرکی در ادامه به نقش سینماگران برجسته در شکستن تصویر کلیشهای زن در سینمای قبل و پس از انقلاب اشاره کرد: «بیضایی در فیلمهایی نظیر «چریکه تارا» ، «غریبه و مه»، «رگبار»، ناصر تقوایی با «آرامش در حضور دیگران» و «دشنه»ی فریدون گله تصویری از زن ارائه میدادند که مغایر بود با کلیشههایی که از زنان در سینما وجود داشت. پس از انقلاب به دلیل برخی محدودیتهای پوششی و فرهنگی، فیلمسازان به سینمای جنگ رو آوردند که یا اساساً زن در آن حذف شده بود یا زن در قالبهایی مثل همسر فداکار، خواهر و مادر از خود گذشته و مهربان در سینما حضور داشت. حذف زن، باعث شد که عواطف انسانی هم در سینما حذف شود. این اتفاقات باعث شد تا پدیدهای به نام اسطوره مادر در سینما شکل بگیرد. فیلمسازانی نظیر بهرام بیضایی، محسن مخملباف، تصویر دگرگونهای از زن در دهه 60 در سینما ارائه دادند که این تصویر، پایدار نماند و منجر به توقیف برخی فیلمها نظیر «مادیان»، «در مسلخ عشق»، «باشو غریبه کوچک» شد. حتی فیلمسازان زنی چون پوران درخشنده هم در آن دوران فیلم زنانه نمیساختند. سینمای ما به نوعی نمیتواند زنان فعال و قدرتمند را در کنار مردان تصویر کند انگار که هر عرصهای برای عرض اندام زنان به وجود میآید باید در غیاب مردان باشد.»
دکتر اعظم راودراد سخنران بعدی نشست پژوهشی مدرسه ملی سینما بود که سخنان خود را با چرایی لزوم تحقیق در مورد شیوه بازنمایی زن در سینما آغاز کرد: «ما به این دلیل در مورد بازنمایی زن در سینما تحقیق میکنیم که ببینیم چقدر با واقعیت جامعه تطابق دارد؟ ما جامعه خود را از طریق سینما میشناسیم پس مهم است که بدانیم سینما چگونه از جامعه به ما شناخت میدهد و چقدر این شناخت واقعی، غیرواقعی یا خیالی است. باید ببینیم چرا نمایش زنان در دهه 60 با 70 یا 80 فرق میکند؟ این تغییر نشاندهنده این است که تنها سینما نیست که به ما آگاهی میدهد، بلکه سینما ماده اولیه خود را از تغییر جامعه میگیرد. زنان در سینمای دهه 70،60، یا 80 ایران، اکثراً متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند. ما از کمبود مسائل مخصوص به بانوان در سینمایمان نیز رنج میبریم؛ برای مثال، تنها فیلمی که بعد از انقلاب، به طور جدی و موضوعی به مسأله اشتغال بانوان میپردازد فیلم «همسر» مهدی فخیمزاده است و ما برای انجام پروژههای تحقیقاتی در سینمای خودمان مرجعی از این منظر نداریم».
راودراد به شکل پررنگتر شدن نقش زنان در سینما اشاره کرد: «افزایش حضور زنان در سینمای ایران با گذشت زمان و نزدیکتر شدن به دهه 90، بیشتر کمی بوده تا کیفی و البته همچنان هم زنان به شیوهای کاملا دقیق نشان داده نمیشوند. سینمای ما همچنان زنان خانهدار را کمسواد، بدون برنامهریزی و تحت تسلط همسر، پسر یا مرد دیگری نشان میدهد. زنان مدیر، زنان خانهدار موفقِ تحصیلکرده، زنان سیاستمدار یا زنان ِشاغل تأثیرگذار در سینمای ما کجا هستند؟ چرا آنها را روی پرده سینما نمیبینیم؟ بازنمایی زن همچنان هم در صورت لزوم آن حتی، بازنمایی قهرمانانهای نیست. هنوز به حضور کمی و نه کیفی زنان در سینما قانعیم. باید فیلمی بسازیم که نگاه آن برابریطلبانه باشد. از طرفی زنان تحصیلکرده و شاغل نیز در سینمای ایران دارای شغلهای آموزشی مثل معلمی هستند که در تفکر سنتی میگنجد.»
تینا پاکروان کارگردان و تهیهکننده سینما آخرین سخنران جلسه بررسی بازنمایی زن در سینمای بعد از انقلاب بود. پاکروان در ابتدای سخنانش از چندین طرح تحقیقاتی، و فیلمنامههایش که به موضوعات خاص زنان میپرداخت اما با آنها موافقت نشده صحبت و گله کرد. این کارگردان سینمای ایران در نشست دیروز متن بلندی که خود آن را دلنوشتهاش از شکل حضور زنان در سینما میدانست قرائت کرد و از سختیها و موانع حضور در سینما به عنوان یک زن، نگاه سنتی به جنسیت زن برای ورود به سینما، ادای احترام به بهرام بیضایی و همچنین از برخی تجربیات خود از حضور در فضای سینما به عنوان یک زن گفت.
در این نشست پژوهشی اساتید و دانشجوهای دانشگاههای مختلف، روحالله حسینی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران، علیرضا داودنژاد، علی واجدسمیعی، کامبوزیا پرتوی، پرویز آبنار، شاهپور شهبازی از اعضای دپارتمانهای آموزشی مدرسه حضور داشتند.