دیباچه: پولاد کیمیایی سالهاست همراه با پدرش (مسعود کیمیایی) آموزشگاه سینمایی را اداره میکنند و در این زمینه فعالیت زیادی دارند. پولاد کیمیایی که این روزها درگیر سروکله زدن با مشکلات پیش آمده برای ساخت فیلمش است یکی از منتقدهای سینمای بومی و بازیگرهای بدون تحصیلات آکادمیک و یا بازیگری تجربی است. با او در این باره گپی زدهایم که در ادامه میخوانید...
بازیگری یک حرفه است
پولاد کیمیایی درمورد اهمیت تخصیلات آکادمیک میگوید: «بازیگری اول از همه یک حرفه است. درست است که بازیگری یک هنر هم است اما هنرها هر کدام دارای تکنینکهای خاص خود هستند. اگر بازیگر نتواند تکنینکش را پرورش بدهد، هرگر نمیتواند به درک لازم برسد. هنر جایگاهی است که شما را به آخرین توان روحی، فیزیکی و تکنیکی میرساند.»
ضرورت تحصیلات آکادمیک در سینمای ایران و جهان
وی در مورد تحصیلات در این رشته و اهمیت آن در سرتاسر دنیا میگوید: «دانشکدههای بزرگ بازیگری در کشورهای مختلف مثل آمریکا یا ایتالیا همیشه بوده است. حالا اگر چند بازیگر بدون تحصیلات رشد کردهاند مبحث جداگانهای ست. ما درسینمای ایران بازیگرهای تجربی زیادی داریم. دلیلیش هم این است که اصولا در ایران، سینما بومی اجرا میشود که البته این موضوع ضربهزننده است. در واقع این سیستم باعث میشود تا استعدادهای سینمایی خیلی سخت کشف شوند و یا اصلا کشف نشوند.»
کارگردانهای بزرگ بازیگرهای تجریی را کشف میکردند
کیمیایی معتقد است: «کارگردان بزرگ سینمای ایران، بازیگرهای زیادی را به سینما معرفی کردهاند. بزرگانی مثل تقوایی، بیضایی، مهرجوی و کیمیایی، هنرمند هستند که آگاهانه دست به ریسک میزنند. آدمهای بزرگ توانایی این را دارند که بازیگرها را بزرگ و در مسیر درست هدایتشان کنند.»
سینمای ایران ستاره جوان ندارد
کیمیایی در مورد نبود بازیگرهای جوان در سینمای ایران میگوید: «در سینمای امروز کشورمان، شکنندگی وجود دارد. ترس شکست از گیشه باعث شده تا تمام بازیگرها وارد میانسالی بشوند و الان ما بازیگر جوان نداریم. زمانی که فیلم اولم را میساختم، متوجه شدم چه بحرانی در سینمای ایران وجود دارد. ما در سنین مختلف انتخابهای زیادی نداریم. حتی در بازیگرهای میانسال به بالا هم انتخابهای زیادی نداریم. سرمایهگذاریای روی بازیگرهای تازهنفس نشده و امروز جای خالیشان در سینما حس میشود. فضای سخت و تنگنظر مانع از این اتفاق شده است.
رفیقبازی به سینما لطمه زده است
کیمیایی معتقد است: «رفیقبازی و وارد شدن بازیگرها از کانال دوستی و رفاقت باعث شده تا فضای مناسب برای سنجیده شدن و محک خوردن یک بازیگر و ورود از فضای آکادمیک به سینماعلنا غیرممکن بشود. ستارههایی که تحصیلات سینمایی ندارند تحت تاثیر درخشش در سینما به حاشیه رنده میشوند و حاشیه بهشان غلبه و از مسیر اصلی دورشان میکند.»
کلاسهای بازیگری شما را هنرمند نمیکند
کیمیایی در مورد تاثیر کلاسهای بازیگری میگوید: «نگاه عاطفی در میان علاقهمندان به سینما نیست و نگاه آنها به سینما سواستفادهگرانه است. البته گناهی هم ندارند زیرا بهشان فرصت داده نشده است. ما به بازیگر میگوییم که نقش بازیگر مقابل قاب چیست. چرا مبحثهای تئوریک را درکلاسها باید آموخت؟ همه دانشآموختهها احمد شاملو نمیشوند. هنر وابستگی به روابط زمینی ندارد؛ شما باید هنرمند باشید و نمیتوانی هنرمند بشوید. کلاسها واجب است زیرا فیلتریست که شرایط را برای بازیگر جلوی دوربین هموار میکند اما شما را تبدیل به هنرمند نمیکند.»
آموزشگاه موظف نیست شما را بازیگر کند
کیمیایی معتقد است: «آموزشگاهها حمایت شده نیستند. یک فرد سینمایی با ارتباطهایش یک سری کلاس برگزار میکند. اگر توقع داشته باشید آموزشگاههای سینمایی هنرمند تحویل سینما بدهد، سخت در اشتباه هستسد. آموزشگاه باید خروجی بازیگر داشته باشد؛ یک اشتباه محض است. این نگرش غلط است. اگر به این نیت ثبت نام کنید که آمورشگاه شما را بازیگر میکند، گول خوردهاید. شما در آموزشگاه علم را یاد میگیرید. اگر کسی در دانشگاه پرشکی بخواند دانشگاه موظف نیست او را در یک بیمارستان مشغول به کار کند یا برایش مطب بزند!
فلسفه شکلگیری آموزشگاه انتقال تجربه است
این کارگردان حوان سینمای ایران در آخر هم گفت: «انتقال تجریبات به جوانها وظیفه اصلی آموزشگاه استو اگر آنها منتظر بمانند که بعد از اتمام کلاسها بازی بهشان پیشنهاد شود، اشتباه کردهاند. اگر هنرمند بودید کشف میشوید اگر نبودید نباید توقعی داشته باشید!