دیباچه: در جهان مد دنیا نمی توان تاثیرگذاری لباس های اجراهای تئاتر و سینما و افتتاحیه و فرش قرمز این اجراها را بر حوزه مد عمومی و تجاری نادیده گرفت که متاسفانه ما در ایران در این حوزه چندان قوی نیستیم و قبل از همه اینها مسئله این است که به طراحی لباس در تئاتر و سینما به شکل تخصصی آن بهای به اندازه داده نمی شود.
طراحی لباس یکی از بخش های مهم در تئاتر و در کنار طراحی صحنه است که نمی توان از اهمیت آن کاست که در سال های اخیر توجه به این بخش دارد رنگ بیشتری می گیرد. نمایش «بیگانه» یکی از کارهایی است که در آن طراحی لباس یکی از عوامل مهم در پیش برد کار است که در سالن چارسوی تئاتر شهر تا جمعه 18 تیرماه روی صحنه است. در این زمینه با فاطمه زعفرانی؛ طراح لباس و صحنه «بیگانه» گفت وگو کرده ایم.
عکس: مجید نیک نفس
شما کار طراحی صحنه و لباس کار «بیگانه» را بر عهده داشته اید. از نگاه خودتان راجع به این کار توضیحاتی می دهید.
نمایش بیگانه اثر آلبرکامو با دراماتورژی و کارگردانی دکترمسعود دلخواه، کاری بود که با وجود علاقه بسیار من به این رمان که در نوجوانی آن را خوانده ام برای طراحی کمی دشوار به نظر می رسید زیرا معمولا مخاطب این اثر با پیش فرض های ساخته شده خود از رمان و تصویر ذهنی اش به تماشای این اثر می پرداخت و دریافت ذهنی خودش را با عینیت طراحی شده ما بررسی می کرد. این رمان در دو بخش که بخش اول آن تنها محور اصلی داستان، اعمال شخصیت اصلی است و بخش دوم به محاکمه اعمال فرد؛ یعنی مورسو می پردازد. کامو در تمام صحنه ها از زبان مورسو داستان را روایت می کند و یک روایت خطی را پیش می برد که دکتر دلخواه با اقتباس از این اثر و دراماتورژی و نمایش کردن رخدادها روایت غیر خطی را به نمایش گذاشت که بدعت های زمانی و فلش بک یا فلش فورواردهایی را که در اثر وجود داشت ایجاد می کرد تا ما دائما از یک زمان به زمان دیگر عبور کنیم و زمانها و مکان های مختلفی را ارائه دهیم. همچنین در بخش هایی از کار، از یک بازیگر در نقش های مختلف استفاده کردیم و لباس های مختلفی را طراحی کردیم.
در طراحی لباس این کار ما جزییات و کدگذاری بسیاری را می بینیم که وقتی به تشابه رنگ و نوع پوشش بازیگران دقت می کنیم متوجه می شویم که این دو یا چند نفر رویکردشان به مورسو یکی است؛ مثلا دادستان و مدیر خانه سالمندان، وکیل مورسو و ریموند که ساعت به دست دارند یا خبرنگار، قاضی و وکیل که کراوات تک رنگ و درخشانی دارند و در سطح دیگری کسانی هستند که نگاهی بیرونی به ماجرا دارند. در این کار حتی در بخشی که یک بازیگر چند نقش را برعهده دارد، همخوانی از پوشش هست که نوعی از تکامل یا پوست اندازی را به ذهن می آورد.
در این کار سعی شد علاوه بر سادگی لباس ها در کلیت، در جزییات بعضی از بخش ها را پرداخت بیشتر کنیم و در بعضی از عناصر لباس نشانه گذاری کنیم که این نشانه ها مربوط به نشانه های شخصیتی و یا کارکرد روابطی را در ارتباط با مورسو و یا دیگران تعریف می کرد. در طراحی لباس سعی شده بود تا علاوه بر دریافت سریع و اولیه مخاطب در لحظه اول کاراکترها، دریافتی را ایجاد کنیم که در طول پیشرفت نمایش مخاطب به دریافت های جزیی تر و مشاهد و شناخت بهتری از عنصر لباس و در نهایت شناخت بهتری از مورسو و یا کاراکترها دست یابد.
این کار همان طور که شما اشاره کردید دارای روابط تعریف شده بود که بنا بر این روابط، یک بازیگر چند نقش را ایفا می کرد که در ارتباط با هم مفهومی را ارائه می دادند. برای مثال بازیگر مرد عرب که برادر معشوقه ریموند بود، نقش یکی از ماموران کفن و دفن، پلیس محله مورسو، زندانبان و مامور اعلام رای دادگاه را نیز بازی می کرد.
برای طراحی لباس این کار و شکل دادن به جزییات چه مسیری را رفتید؟
این سومین کاری است که من به عنوان طراح صحنه و لباس در کنار دکتر دلخواه هستم. قبل از شروع کار و خوانش اولیه، کارمان با دکتر شروع شد. علاوه بر این از ابتدا در کنار بقیه عوامل در تمرینات حضور داشتم. ما در روند شکل گیری نقش اتودهایی را در طول تمرینات بر لباس می زدیم و تغییراتی را نیز در طول تمرینات بر لباس ایجاد می کردیم و در نهایت بر اساس شخصیت کاراکتر و فیزیک بازیگران لباس هایی را طراحی و شکل گرفت. تمام این اتفاقات به دلیل تعامل درست کارگردان و طراح است.
به نظر شما چرا چندان به طراحی لباس در تئاتر اهمیت داده نمی شود، مشکل کجاست؟
یکی از عواملی که باعث می شود به این بخش کمتر پرداخته شود مسئله کمبود بودجه است. در نتیجه این بخش در اولویت های کم اهمیت تر یا بی اهمیت تری نسبت به دیگر عوامل تلقی می شود که سبب می شود تا کارگردان از لباس های آرشیوی و فروشگاهی کم هزینه استفاده کند و یا خود کارگردان طراحی لباس را بر عهده ب گیرد که عدم حضور طراح آسیب به نقش وارد می کند. البته ما کارگردانی داریم به نام دکترعلی رفیعی که طراح و مدرس است و آثار وی دارای طراحی هایی در بخش صحنه و لباس هست.
عکس: مجید نیک نفس
شما گفتید که کارگردانان به دلیل هزینه بر بودن طراحی لباس از لباس های آرشیوی و فروشگاهی استفاده می کنند. به نظر شما در این با این شیوه انتخاب لباس برای نمایش، نیازی به حضور طراح لباس است؟
بله؛ انتخاب لباس یکی از وظایف طراح لباس است. حتی در این بخش هم ارزیابی رنگ، فرم، بافت، طرح و حجم لباس بنا به شناخت و تحلیل کاراکتر و پروسه تغییر لباس در روند نمایش نیز در تخصص طراح لباس است. علاوه بر آن روی همین لباس های آرشیوی و فروشگاهی می توان تغیییراتی را ایجاد کرد و طراحی جدیدی را روی آن اعمال کرد. خود من نیز در بعضی از کارهایم، شاکله اصلی لباس را به صورت آماده تهیه کرده و تغییراتی را ایجاد و یا بخشی را طراحی کرده ام که به آن اضافه می کنم. در نهایت پس از پایان کار، لباس یک لباس طراحی شده است و با یک لباس فروشگاهی متفاوت است.
به نظر شما برگزاری اتفاقاتی مانند سمپوزیسیوم بین المللی طراحی صحنه و لباس تئاتر که در اردیبهشت ماه برگزار شد تا چه اندازه می تواند به پررنگ شدن طراحی لباس در تئاتر کمک کند؟
برگزاری این سمپوزیسیم روند مثبتی محسوب می شود. هرچند که ممکن است در ابتدا با استقبال خوبی روبه رو نشده باشد اما اهمیت آن در تداوم آن است. این مداومت سبب می شود که توجه بیشتری به بخش طراحی صحنه و لباس و نور شود و همچنین حرکت موثردیگری در این زمینه افزوده شدن بخش طراحی لباس به بخش های رقابتی جشنواره تئاتر فجر است که از سال 94 آغاز شده.
تقریبا 12 سالی است که به بخش تجاری طراحی لباس و لباس برای عموم اهمیت داده می شود. فکر می کنید این اتفاق می تواند باعث شود که طراحی لباس در حوزه هنری و مخصوصا تئاتر جدی تر گرفته شود؟
بله؛ توجه به طراحی لباس در بخش تجاری باعث شده است که توجه بیشتری به طراحی لباس در تئاتر نیز معطوف شود. هرچند که در تمام دنیا سال هاست که این روند معکوس است و سینما و تئاتر جریان تاثیرگذار بر جریان مد و لباس بخش تجاری و عمومی آن هستند. البته همین روند معکوس هم در ایران و شرایط فعلی برای شکل گرفتن این اهمیت از مسیر فعلی اش تجاری به هنری هم ارزشمند و پذیرفتنی است.
گفت وگو: هوم بزی