دیباچه: جواد انصافی با انتقاد از عدم توجه لازم به تئاتر آیینیسنتی گفت:باید صریح باشیم؛ ما هنوز یک مکان اجرای ثابت برای تئاتر آیینیسنتی نداریم. تمام دنیا سالنهای بسیار مجهزی برای تئاتر سنتی خودشان دارند.
به گزارش خبرنگار تئاتر دیباچه: جواد انصافی نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر تئاتر آیینیسنتی و کارگردان و بازیگر تلویزیون است. انصافی این روزها نمایش « قصه عمو نوروز و ننه سرما» را به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر در تالار هنر روی صحنه دارد. به همین بهانه با او به گفتوگو نشستهایم.
در ادبیات ایران تا کنون تا حدودی به عمو نوروز پرداخته شده بود اما ننه سرما یکی از شخصیتهای فولکلریک ما است که چندان به او پرداخته نشده بود.
پژوهشی پنج ساله بر روی نوروز انجام داده بودم که به دو نمایش تبدیل شد؛ نمایش نخست، «نوروز و پیروز» یا «عمو نوروز و حاجی فیروز» بود که حدود سه الی چهار سال پیش در تماشاخانه سنگللج روی صحنه رفت اما قسمت دوم را من برای کودکان نوجوانان تنظیم کردم و روی عمو نوروز و ننه سرما تاکید داشتم و موضوع هایی که برای کودکان و بهخصوص نوجوانان قابل حضم باشد. میخواستم در قالب نمایشی برای کودکان و نوجوانان، تاریخمان را به آنها بشناسانم. در این نمایش من سنتشکنی کردم و از زبان خود کودکان با آنها صحبت کردم. کودکی قصه عمو نوروز و ننه سرما را میخواند و میفهمد که هرگاه عمو نوروز میآید، ننه سرما خواب است. آرزو میکن که این دو، یکدیگر را ببینند. از درون صندوقچه مادربزرگ این کودک، غولی بیرون میآید و با کودک همراه میشود تا ننهسرما و عمو نوروز را به دیدار یکدیگر برسانند. به این ترتیب داستان پیش میرود و کودک، در جریان این سفر خیالی، با رسم و رسومهای مختلفی همچون خانه تکانی، فرش تکانی و ... و همچنین با بسیاری از شخصیتهای فولکلریک ایرانی آشنا میشود. البته تمام این اطلاعات در نمایش با رقصهای نمایشی و فولکلریک همراه است.
در هفته پایانی اجرای نمایش «قصه عمو نوروز و ننه سرما» در تالار هنر قرار داریم، آیا تا امروز از استقبال راضی بودید؟
بد نبود. ما از ابتدا میدانستیم که نمایش را در فصل امتحانات روی صحنه بردهایم که بعد از آن نیز ماه رمضان آغاز میشود. درنتیجه انتظار استقبال بسیار زیادی نداشتیم اما از استقبال راضی بودیم.
به نظر شما تالار هنر شرایط مناسبی برای اجرای تئاتر دارد و امکاناتی را که یک سالن تئاتر کودک و نوجوان نیاز دارد را دارا است؟
خوشبختانه تالار هنر شناخته شده است و تماشگر خود را دارد. مخاطبان میدانند که در این سالن هر روز تئاتر کودک و نوجوان اجرا میشود اما کمبود سالن تئاتر برای کودک کاملا احساس میشود؛ البته سالن کلانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز فعال است اما باز هم به سالنهای بیشتری نیاز داریم. برای پرمخاطبتر شدن تئاترهای کودک و نوجوان، پیشنهادی دارم؛ تئاترهایی که در تالار هنر و یا سالن کانون اجرا میشوند، به فرهنگسراهایی که در جنوب شهر تهران قرار دارند بروند و در هر کدام از این فرهنگسراها، یک هفته نمایششان را اجرا کنند سپس به فرهنگسرای بعدی بروند. چون برای مردمی که در آن منطقه زندگی میکنند، به مرکز شهر آمدن و تئاتر دیدمنن دشوار است. میتوانند شورایی در نظر بگیرند که نمایشها را رصد و برای این منظور آنها را انتخاب کند. با این کار میتوان فرهنگسازی کرد. من این پیشنهاد را به مسئولان داده بودم تا این فرصت را در اختیار گروههای تئاتری و مردم ساکن در جنوب شهر تهران قرار دهند اما متاسفانه تا امروز این پیشنهاد مورد قبول واقع نشده است.

امکانات سختافزاری سالنهای تئاتر کودک را چگونه ارزیابی میکنید؟
خود من بهشخصه به شیوهای کار میکنم که نیازی به هیچگونه وسیله خاصی نباشد و درنتیجه میتوانم در هر مکانی تئاترم را اجرا کنم. در نمایشهایم یک المان در نظر میگیرم و تمام نمایش را به این نحو پیش میبرم. به نظر من بسیاری از تئاترهای کودک ما به سمت اجرای نمایش ایرانی کشیده شود تا کارگردانهای تئاتر کودک درگیر دکور و مسائلی از این قبیل نشوند. به عنوان مثال در نمایش «قصه عمو نوروز و ننه سرما» در یک صندوقچه را باز کردم و غولی از آن بیرون آمد، فقط یک نور را خاموش و روشن کردیم. برخی از دوستانم به من میگفتند چقدر ساده این کار را کردهام، درحالیکه آنها برای چنین صحنهای از جلوههای ویژهای همچون آمدن مه و رعدوبرق و .. استفاده میکنیم. اینگونه امکانات اصلا لزومی ندارد چون مخاطبان آمدن غول را باور میکنند. وقتی در تعزیهها، تشتی را روی صحنه قرار میدهیم، میخوانیم «درکنار دجله هستم»، مخاطب باور میکند. نوع نمایش ایرانی اینگونه است.
به تئاتر آیینیسنتی اشاره کردید، آیا به این نوع تئاتر به اندازه کافی پرداخته میشود؟
خیر. باید صریح باشیم؛ ما هنوز یک مکان اجرای ثابت برای تئاتر آیینیسنتی نداریم. تمام دنیا سالنهای بسیار مجهزی برای تئاتر سنتی خودشان دارند. در سفری که به هندوستان داشتم، از امکانات سختافزاری تئاتر آیینیسنتی خودمان خجالت کشیدم. نه تنها در دهلی بلکه در شهری به نام تاج محل، سالنی داشتند که آثار آیینی را در آنجا اجرا میکردند. در این سفر به تماشای نمایشی نشستم که درباره تاج محل اجرا میشد و بازیگر اصلی آن اثر نیز یک خانم شیرازی بود. همزمان با اجرای نمایش میتوانستیم در گوشیهای مخصوصی که در اختیارمان قرار داده بودند، به پنج زبان زنده دنیا دیالوگها را بشنویم! حتی در سفری که به تایلند داشتم، دیدم که آنها برای آثار آیینی خودشان سالن مخصوص دارند اما ما در پایتختمان یک سالن تئاتر نداریم که به توریستهایی که به ایران میآیند آن را نشان دهیم و بگوییم که در این مکان در طول سال، نمایش آیینی اجرا میشود. در گذشته شرایط ما اینگونه نبود. در لالهزار همیشه دو تئاتر آیینی اجرا میشد.
لالهزار که از دست رفته است؛ برای چنین استفادهای مکان دیگری را در نظر دارید؟
بارها پیشنهاد دادهام که سالنی را به تئاتر آیینیسنتی اختصاص دهند. البته صحبت من در حد یک پیشنهاد صرف نبوده است و من مکان آن را نیز پیدا کردهام و به آنها گفتهام. تالار فرهنگ سالنی قدیمی است که نزدیک تالار وحدت است به نظر من باید با همین سر و شکل مورد استفاده قرار گیرد. میتوان این تالار را به اجرای آثار آیینی اختصاص داد. تالار فرهنگ این قابلیت را دارد که در کنار آن قهوهخانه تاسیس کرد و در آن، نقالی و نمایشهای قهوهخانهای اجرا کرد. نمیدانم به چه دلیل این کار را نمیکنند. هنوز آن خانهای که قرار بود به تئاتر آیینیسنتی اختصاص داده شود نیز بلاتکلیف است.
«قصه عمو نوروز ننه سرما» جمعه؛ 28 خردادماه به اجراهای خود خاتمه میدهد. پس از آن، چه برنامهای در حوزه تئاتر دارید؟
روی دو نمایشنامه آیینی کار میکنم. یکی از این نمایشها درباره آب است و دیگری درمورد فرش. درکنار این دو نمایشنامه، روی یک نمایش سیاهبازی بهنام «خفتگان» نیز کار میکنم. تمایل دارم نمایشهای آیین را هم در بخش کودک و هم در بخش بزرگسال حفظ کنیم.