علی نصیریان که همبازی مرحوم اصغر بیچاره در «ناخداخورشید» بوده، سیروس الوند که سابقه همکاری با اصغر بیچاره را داشته و کاووس صادقلو (رییس انجمن عکاسان مطبوعات) درباره همکاری با این هنرمند فقید سینمای ایران به اظهار نظر پرداختند.
دیباچه - سعید طاهری: نام اصغر بیچاره فقید گره خورده است با اولین فیلم ناطق تاریخ سینمای ایران: «دختر لر»! زمانی که عبدالحسین سپنتا، کارگردان این فیلم از او درخواست میکند، عکسهای این اثر را تهیه کند و با این اتفاق، بیچاره وارد عرصه هنری میشود و تبدیل میشود به یکی بنیانگذاران عکاسی از پروژههای سینمایی.
البته این همه ماجرا نبود و بعد از آن، بیچاره وارد عرصه تیاتر میشود و از آنجا سر از گروه دوبله مرتضی حنانه فقید درآورد که دانشجوی موسیقی در ایتالیا بود و با دوبله فیلمهای خارجی زندگی میگذراندند.
اصغر بیچاره خودش را اینگونه معرفی میکند: «سال ۱۳۰۶ در خانه داییام واقع در خیابان اسماعیل بزاز، روبهروی سینما تمدن به دنیا آمدم. بعد از فوت پدرم که تنها توانست الفبا را به من بیاموزد، در سن ششهفت سالهگی سر از سینما درآوردم... نخستین کارم در سینما تمدن بود: کوزههای آب را میگرفتم و از حوض سید اسماعیل، برای سینما آب میآوردم. هشتساله بودم که در خیابان لالهزار بساط پهن میکردم... مدتی در خیاطی کار میکردم... پس از آن تصیم گرفتم شاگرد عکاسی شوم و بعد از مدتی شاگردی، توانستم طبقه بالای سینمای ایران، کارگاه عکاسی به نام شهرزاد باز کنم.
چند سال بعد، مغازهای در خیابان لالهزار دایر کردم و گوشهای از آن، سماوری زغالی گذاشتم، همراه با وسایل چایخوری... مغازه تبدیل شد به پاتوق هنرمندان و نویسندههای معروف آن روزگار... صادق هدایت، جلال آل احمد، شهریار و... از آدمهای معروف آن روزگار بودند که به مغازه میآمدند...»
در ادامه با علی نصیریان که همبازی بیچاره در «ناخداخورشید» بوده، سیروس الوند که سابقه همکاری با اصغر بیچاره را داشته و کاووس صادقلو (رییس انجمن عکاسان مطبوعات) در این مورد صحبت کردهایم:
او تقوایی را تر و خشک میکرد
علی نصیریان یکی از بازیگرهای کهنهکار سینمای و تلویزیون کشورمان در مورد همکاری با اصغر بیچاره فقید در فیلم «ناخدا خورشیدِ» ناصر تقوایی به خبرنگار دیباچه میگوید: «ایشان از دیرباز کارهای عکاسی انجام میدادند. در سینما همیشه انسان کمککنندهای بود. یادم میآید در فیلم «ناخدا خورشید» مرتبا کنار ناصر تقوایی بود و به نوعی او را تر و خشک میکرد! به او کمک میکرد و مدام در حال تکاپو و جنب و جوش بود. اصغر بیچاره آدمی علاقهمند و عاشق بود: عاشق سینما و هنر! انسانی تلاشگر و زحمتکش که در میان اهالی سینما از محبوبیت خاصی برخوردار بود. یادم میآید در پروژه «ناخدا خورشید» میان اعضای گروه بسیار مورد احترام بود و همه دوستش داشتیم. جدای از همکاری در فیلم ناصر تقوایی، خاطره خاصی دیگری با ایشان نداشتم و همهچیز دورادور بود. آخرین خبری که از ایشان داشتم، این بود که برای معالجه به آمریکا رفته بود که متاسفانه الان از زبان شما شنیدم که فوت شدند. »
او عموی محبوب ما بود
سیروس الوند کارگردان سینمای ایران که تجربه همکاری با اصغر بیچاره فقید را دارد؛ در گفتوگویی کوتاه به خبرنگار سینمایی دیباچه میگوید: «وجه بازیگری اصغر بیچاره، وجه کوچکی از شخصیت هنری این مرد بزرگ است. ایشان به نوعی پدر عکاسی در ایران محسوب میشود. او با چاپ عکسهای «دختر لر» وارد دنیای سینما با شد و از اولین کسانی بود که در پروژههای سینمایی عکاسی میکردند. سپس کارگردانی و تهیهکنندهگی سینما را تجربه کرد و البته در کنار اینها، بازی در چند فیلم سینمایی را هم تجربه کرد. اصغر بیچاره گردن تمام سینمای ایران حق دارد. یادم میآید خانهای داشت که در محوطه حیاط و اتاقهایاش برای فیلمبرداری آثار سینمایی دکور میساخت. خانهای در خیابان ظهیرالاسلام در نزدیکی خیابن هدایت که حتی خود من چندبار از آنجا برای فیلمهایام استفاده کردم. صحنهای از زندان و صحنهای از امامزاده را در خانه عمو اصغر فیلمبرداری کردم که تمام کارهای دکورش را او انجام داده بود. عمو اصغر، عموی سینمای ایران بود و گردن تماممان حق داشت. او شخصیت مهم و محبوبی در سینمای ایران و یاور تمام سینماگران بود. این اتفاق تلخ را به خانواده سینما تسلیت میگویم.»
عکاسی آرام و دوستداشتنی
کاووس صادقلو (رییس انجمن عکاسان مطبوعات) درباره آرزوی قلبی اصغر بیچاره فقید مبنی بر تاسیس موزهای اختصاصی برای آثار و وسایل عکاسی و پیگیریهای انجام شده برای دایر شدن این موزه گفت: «سالهاست که پیگیر این ماجرا هستیم: موزهای برای گردآوری تمام آثار عکاسی در کشورمان که از 200 سال پیش تاکنون برجای مانده است. ما از دوران ناصرالدین شاه تا امروز، عکاسی داشتهایم و جدای از عکسهای مطبوعاتی که سینمایی، اجتماعی، خبری، هنری و... بودهاند، عکسهایی از طبیعت کشورمان داریم که بینظیر هستند. باید روزی تمام تاریخ کشورمان را حفظ کنیم و در مکانی بهخصوص از هر یک از چیزهای باارزشی که داریم نگهداری کنیم. اصغر بیچاره فقید مجموعهای بینظیر از عکس ها و وسایل و دوربینهای عکاسی را از زمانهای گذشته جمعآوری کرده بود که بسیار باازرش است. در کنار ایشان عکاسان دیگری چون بهمن جلالی هم تلاشهای زیادی برای عکاسی و تاریخ عکاسی کشورمان داشتهاند. اصغر فقید یکی از آدمهای آرام و بیحاشیه بود و عاشق دنیای عکاسی... او دوست داشت هر چه از گذشته عکاسی کشورمان باقی مانده بود را جمع کند و از این نظر، خانه خودش یک موزه بود. او این آثار و وسایل باارزش را برای آیندهگان نگهداری میکرد که تنها یکی از کارهای ارزشمندیست که ایشان انجام داد. آرزو میکنم روحشان شاد باشد.»
منزل اصغر بیچاره ، مانند موزه کوچکیست که حدود نیم قرن از تاریخ سینما و تیاتر ایران را در خود جای داده است. در این خانه عکسهای بسیاری از بازیگران سینما و تیاتر وجود دارد که دسترنج سالها عکاسی اصغر بیچاره فقید بوده است. البته در این گنجینه دوربینهایی از قدیمیترین عکاسان ایرانی مانند دوربین ماشااللهخان عکاسباشی و دوربین ابراهیمخان عکاسباشی، وجود دارد. دوربین روسیخان (عکاسی در دوران قاجار که از روسیه به تهران آمد و در خیابان فردوسی یک کارگاه عکاسی دایر کرد) یکی از دیگر وسایل باارزشیست که اصغر بیچاره در طول سالها فعالیتش در این حرفه، جمعآوری کرده است.
اصغر بیچاره درباره تاریخ عکاسی در ایران میگوید: «از اختراع دوربین عکاسی بیش از ۱۵۰ سال میگذرد و کشور ما با اختلافی بسیار کم از زمان پیدایش این هنر، عکاسی را آغاز کرده است. عکاسی در ایران، چه از نظر مدت زمان استفاده از ابزار عکاسی و چه به لحاظ کیفی، در دنیا پیشرو است. متاسفانه بر اساس قانونی نانوشته و بیهمتی ملی، هیچگاه برای جمعآوری عکسهایی که بیش از ۱۴۰ یا ۱۵۰ سال قدمت دارند، تلاش نکردهایم؛ عکسهایی که هر کدام گوشهای از تاریخ این مملکت هستند.»
در کارنامه سینمایی اصغر بیچاره ، عکسبرداری از 38 پروژه سینمایی ثبت شده است. در کنار این، بیچاره تجربه بازی در فیلمهای کارگردانهای بزرگ سینمای ایران را نیز دارد: «ای ایران» و «ناخدا خورشیدِ» ناصر تقوایی، «بوی کافور عطر یاسِ» بهمن فرمانآرا و...
اصغر بیچاره برای معالجه سرطانش به کشور آمریکا سفر کرده بود، اما روز تولدش در شهر لسآنجلس درگذشت.