کاوه آفاق، آهنگسازی که این روزها با برپایی اولین نمایشگاه نقاشی اش به جرگه نقاشان نیز پیوسته معتقدست در حوزه نقاشی میشود سفارشپذیر بود ولی در عرصه موسیقی نه.
دیباچه:
کاوه آفاق که او را به عنوان یک آهنگساز می شناسیم این روزها اولین ورود جدی اش به عرصه نقاشی را با حضور در نمایشگاه «سمفونی صلح» تجربه می کند؛ نمایشگاهی که حول مجسمه های بازیافتی ناصر پلنگی شکل گرفته است. آثاری از این نقاش و مجسمه ساز که انسانهایی از ملل مختلف را نشان می دهد که هر کدام سازهایی را می نوازند. شاید همین نواختن ساز باعث شده از کاوه آفاق به عنوان یک آهنگساز هم دعوت شود تا نقاشی هایش را به این نمایشگاه بیاورد. این نمایشگاه که این روزها در گالری «آریانا» برپاست در روز افتتاحیه شاهد اجرای یک گروه موسیقیایی در محل گالری هم بود و این امر باعث شد فضا به سمت اجرای موسیقایی در فضای گالری سنگینتر شود.
در محیط زیست «صلح» حرف اول را میزند
در حاشیه این نمایشگاه از کاوه آفاق که اولین نمایشگاه نقاشی اش را برپا کرده و در آثارش بیشتر می شود رد پای طبیعت و معماری را مشاهده کرد درباره ارتباط کارهایش با پدیده «صلح» که تم نمایشگاه است می پرسم که او می گوید: نام این نمایشگاه برگرفته از مجموعه کارهای ناصر پلنگی با عنوان «سمفونی صلح» است. او مجسمه های ارزشمندی از زائدات و نخاله های ساختمانی ساخته و انسان هایی را از ملیت های مختلف خلق کرده که سازهای مختلفی می نوازند و حتی شاید هر کدام سازی از یک ملیت دیگر را در دست دارند. این پروسه آنقدر برایم جذاب بود که وقتی به من پیشنهاد شد به عنوان یک موزیسن که نقاشی هم می کند در این مجموعه حضور داشته باشم تصمیم گرفتم این کارهایم را که بیشتر در حیطه محیط زیست و معماری است به این نمایشگاه بیاورم. البته نکته مهم این است که در محیط زیست صلح حرف اول را می زند.
از او می پرسم در این تابلوها رنگ های شاد غلبه دارند و این بر عکس آهنگ هایی است که می سازید. آیا در وقت نقاشی آدم سرخوش تری هستید؟ می گوید: این آثار که اینجا به نمایش گذاشتم متناسب با فضای نمایشگاه انتخاب شدهاند.
آفاق درباره اینکه بالاخره کاوه آفاق را باید یک معمار، یک آهنگساز یا از این پس یک نقاش به حساب بیاوریم نیز توضیح میدهد: من همه اینها هستم و هیچ کدام هم نیستم. در واقع بیشتر یک پژوهشگر هستم چون اساس هر کار من پژوهش است. من از مطالعه آثار ثابت به نتایج غیر ثابت می رسم. مثلا در همین مجموعه نقاشی هایم یک اثر هست به نام «انزلی در مه». من فیلم «بندر مه آلود» با بازی آقای قریبیان را دیدم و نقدی درباره اش خواندم و به بحث مه در آن نقد رسیدم. به دنبال آن مطلب سراغ تحقیق در هواشناسی و مه و فضاهای اینچنینی و تاریخ انزلی رفتم و در وقتی سفری به انزلی داشتم تابلوی «انزلی در مه» را کشیدم.
همه ما یک «آن» داریم
از او می پرسم پس هیچ وقت در یک «آن» اثری خلق نمی کنید؟ می گوید: آن «آن» را که همه داریم. یک کلاه بردار هم در یک آن ممکن است به یک کلاه برداری خاص برسد. از یک قاتل خشن تا هنرمند مهربان و ظریف همه آن «آن» را داریم.
این آهنگساز و نوازنده درباره تفاوت وقتی که نقاش است و وقتی که آهنگساز است نیز می گوید: من در موسیقی بیشتر به روح خودم وفادارم ولی در نقاشی ممکن است به رسالت معماری یا رسالت محیط زیست فکر کنم. در موسیقی اساسا سفارش پذیر نیستم چون در موسیقی شما با شعر درگیر هستید و شعر صد در صد تخلیه مستقیم شاعر است و باید صداقت در آن رعایت شود چون به ناگاه با ۵ میلیون مخاطب با احساس های مختلف درگیر می شود. در نقاشی اما شما می توانید ار یک کارخانه دار مثلا سفارشی بگیرید و او اثر شما را بگذارد سر در ورودی کارخانه اش و کار ارزشمندی هم باشد و هر روز یک عده خاص هم آن را ببینند.
زیرزمینی هم که بودم درباره خرمشهر کار کردم
آفاق ادامه می دهد: البته من از خودم سفارش قبول می کنم. یعنی کاری را که بر احساس سلایق و تحقیقاتم باشد قبول می کنم. من در اوج اینکه زیرزمینی کار می کردم و تحت فشار بودم کاری برای حماسه خرمشهر انجام دادم چون آن روزها و دفاع مردم در روزهای آغاز جنگ از خانواده ها و سرزمینشان دغدغه است.
از او می پرسم شما دقیقا از کی نقاش هم شدید؟ می گوید: من از سال ۸۰ که دانشجوی نقاشی شدم و واحدهای نقاشی هم پاس می کردیم جدی وارد این فضا شدم ولی پدر و مادرم هر دو در این فضا بودند و از بچگی با آن بیگانه نبودم.
مهر نوشت: در انتها درباره نمایشگاه بعدی نقاشی که برپا خواهد کرد و آلبوم موسیقیایی که در دست انتشار دارد نیز می گوید: من ترجیح می دهم در نقاشی هم مثل آلبوم هایم سوژه ای کار کنم یعنی یکی از آثارم محور باشد و بقیه را با محوریت آن کار کنم. درباره آلبوم موسیقی هم باید بگویم هنوز تلاشی برای اخذ مجوز کار جدیدم نکردم ولی کار جدیدم ۶ اثر قدیمی و ۶ اثر جدیدم را در خود دارد.