بهزاد فراهانی درمورد شرایط امروز تئاتر ایران گفت:باید بگویم که اگر امسال خواستههای اهالی تئاتر محقق نشود، ما بهگونهای دیگر عمل میکنیم. البته خواستههای ما مسائلی نامناسب و به دور از عرف و .. نیستند؛ ما خواستههای صنفی خودمان را داریم، بحث بودجه، امنیت شغلی، بیمه هنرمندان که یکی از مهممترین مسائل ما است و ...
به گزارش خبرنگار تئاتر دیباچه؛بهزاد فراهانی؛ نویسنده، کارگردان و بازیگر با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون است. فراهانی همچنین رییس انجمن بازیگران خانه تئاتر نیز هست. به این بهانه که امسال برای دومینبار سال تئاتر نامیده شده است، با این هنرمند عرصه تئاتر درباره تئاتر، خانه تئاتر و شرایط امروز این هنر، گفتوگو کردهایم.
امسال برای دومینبار متوالی سال تئاتر نامیده شده است. با توجه به اینکه به زعم اهالی تئاتر و از جمله خود شما سال گذشته بسیار سال بدی برای تئاتر ایران بود، این نامگذاری را چگونه ارزیابی میکنید؟
علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد با توجه به اینکه سال 94 بسیاری از اتفاقهایی که باید برای تئاتر ایران رخ نداد، امسال را نیز به نام تئاتر میکنند تا اتفاقهای خوبی برای تئاتر ایران بیفتد و برنامههایی که برای بهبود شرایط تئاتر داشتهاند را ادامه دهند
چه میزان به محقق شدن این قول و قرارها اطمینان دارید؟
درواقع ما همواره قول میشنویم و تنها باید امیدوار باشیم. هرچند که الان سه سال است که پشت در دفتر آقای جنتی ماندهایم. یک مرد یا کسی را خانه خود راه نمیدهد یا پذیرای او میشود اما آقای جنتی نه به ما میگوید که نزد او نرویم و نه در را به روی ما باز میکند. باید بگویم که اگر امسال خواستههای اهالی تئاتر محقق نشود، ما بهگونهای دیگر عمل میکنیم. البته خواستههای ما مسائلی نامناسب و به دور از عرف و .. نیستند؛ ما خواستههای صنفی خودمان را داریم، بحث بودجه، امنیت شغلی، بیمه هنرمندان که یکی از مهممترین مسائل ما است و ... اگر به این خواستهها توجه نشود، از راه دیگری وارد میشویم. ما از دولت تدبیر و امید، تدبیر میخواهیم و امیدوارم آقای روحانی همانطور که به مسائل دیگر کشور اهمیت میدهد و آنها را حل و فصل میکند، به مسائل هنرمندان تئاتر و انجمنهای صنفی آنها نیز بپردازد.
به صنف اشاره کردید؛ شرایط خانه تئاتر را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید و آیا این نهاد میتواند برای احقاق حق هنرمندان تئاتر ورود کند؟
خانه تئاتر هر آنچه را که در توان دارد انجام میدهد اما میتوانم بگویم که دستش باز نیست و امکانات اندکی دارد.
صحبتهای مبنی بر این شده است که بودجه خانه به طور کامل پرداخت نشده است.
بله. در واقع سالهاست که این بودجه بهطور کامل پرداخت نمیشود اما از آنجا که این پول بهنوعی مطالبات ما محسوب نمیشود، نمیتوانیم درمورد آن صحبتی انجام دهیم و به صورت جدی در مورد آن درخواست داشته باشیم. از سویی همواره بحث بر سر این است که تئاتر بودجه ندارد نمیدانم این بودجهها دقیقا کجا مصرف میشوند.
یکی از نکات عجیب در مورد بودجه تئاتر این است که میران ان به شدت کم است اما به تعداد بسیار زیادی سالانه جشنواره تئاتر برگزار میشود؛ به نظر شما بهتر نیست این بودجهها صرف خود تئاتر و اهالی تئاتر شود؟
مساله اینجاست که درمورد هر یک از این جشنوارهها صحبت کردن، به معنای این است که تیغی را بر گردن خود قرار دهید.
از بودجه تئاتر صحبت کردیم؛ شما سال گذشته نمایش «گل و قداره» را در قالب هفدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی اجرا کردید و سپس اجرای عمومی این نمایش در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر انجام شد. تماشاخانه ایرانشهر مطالبات شما را پرداخت کرد؟
بله تماشاخانه ایرانشهر به ما کمک کرد. البته منظور من از کمک کردن این است که درواقع پول بلیتفروشی را به ما پرداخت کرد.
قرار بود مرکز هنرهای نمایشی نیز کمک هزینهای را برای اجرای تئاتر به شما پرداخت کند، این مبلغ به شما پرداخت شد؟
بله پرداخت شد اما نه با شرایطی که قرار بود. مهدی شفیعی، رییس مرکز هنرهای نمایشی، مبلغی را در نظر گرفته بود اما زیردستانش در این زمینه ما را اذیت کردند. کمی پس از آنکه اجرای عمومی نمایش برگزار شد، مبلغ کمک هزینه نصف شد؛ کمی بیشتر که گذشت؛ آن نصف مبلغ نیز نصف شد و ... کار به آنجا کشید که مبلغ بسیار اندکی از آن باقی ماند. درواقع مهدی شفیعی قصد داشت کمک هزینه را کامل پرداخت کند اما به حرف زیردستانش گوش داد. این مساله درحالی برای من اتفاق افتاد که کارگردان دیگری 150 میلیون تومان کمک هزینه میگیرد. میخواهم بدانم آیا دانش تئوریک او از باقی افراد بالاتر است؟ بیاید و با یکدیگر در یک برنامه شرکت کنیم تا بفهمیم کدام بهتریم. من تئاتر ملی کار میکنم و اصلا از سوسولبازیهایی چون تئاتر پستمدرن و ... خوشم نمیآید؛ ادا درنمیآورم طرز کار من اینگونه است.
مساله اینجاست که در واقع کمک هزینهای که مرکز هنرهای نمایشی پرداخت میکند، به نوعی حق گروههای تئاتر است چون حمایت دیگری از آنها صورت نمیگیرد در نتیجه باید متناسب با نوع و هزینههایی که تئاتر دارد درباره آن تصمیمگیری شود.
نمایش «گل و قداره» تعداد بسیار زیادی بازیگر داشت، برای آن موسیقی زنده استفاده شده بود که هزینه آن، بیش از یکمیلیون تومان بود، دکور نمایش پرهزینه بود و ... درنهایت نه من و نه دستیارم هیچ مبلغی را برای خودمان برنداشتیم چون با کمک هزینهای که دریافت کرده بودیم مجموع بلیتفروشی دیگر پولی باقی نمانده بود!
هنوز هم روی تصمیمتان مبنی بر فعالیت نکردن در حوزه تئاتر در مقام کارگردان هستید؟
چاره دیگری ندارم. تصور کنید که فارغ از زمانی که برای نگارش متن صرف کرده بودم، حداقل بهمدت چهار ماه شبانهروز بر روی این نمایش کار میکردم اما در مقام نویسنده، کارگردان و بازیگر اثر، حتی یکریال بهعنوان دستمزد برای خودم برنداشتم. به هرحال همه انسانها برای زندگی کردن به پول نیاز دارند و من نیز از این قائده مستثنی نیستم. البته واقعا نمیتوانم از تئاتر دور شوم. همینک نیز در حال نگارش نمایشنامه هستم. همواره نمایشنامه مینویسم اما با این شرایط نمیتوانم به کارگردانی کردن و بردن نمایش به روی صحنه فکر کنم.