دوشنبه شب در برج آزادی فرشید اعرابی بعد از پنج سال دوری از اجرای زنده در برج آزادی روی صحنه رفت.
دوشنبه شب در برج آزادی فرشید اعرابی بعد از پنج سال دوری از اجرای زنده در برج آزادی روی صحنه رفت.
دیباچه: برج آزادی دوشنبه شب میزبان نوازنده، خواننده و آهنگسازی بود که پنج سال نتوانسته بود کنسرت برگزار کند و نفس این موضوع باعث میشد انبوه طرفدارانش سالن برج آزادی را به طور کامل پر کنند. دوشنبه شب برج آزادی و حاضران در آن شاهد یک کنسرت متفاوت و عجیب بودند. کمتر پیش میآید همه چیز در یک کنسرت آنقدر خوب پیش برود که افراد حاضر بخواهند روز بعد هم به کنسرت بیایند. فرشید اعرابی بعد از پنج سال توانست بالاخره مجوز کنسرتش را بگیرد و این برای دوستداران موسیقی او خبر خوبی بود بنا بر این همه آمده بودند تا عملکرد او را بعد از پنج سال روی صحنه ببینند و بهحق میتوان گفت یکی از بهترین اجراهای امسال متعلق به او و گروهش بود.
مقید نبودن به رپرتوار از پیش تعیین شده
رپرتوار فرشید اعرابی در این کنسرت از دو آلبوم «سکوت راوی» و «به رنگ شب» تشکیل شده بود که البته اعرابی در پایان بنا به درخواست مکرر حاضران در سالن قطعه «پنهان» را هم اجرا کرد تا بهطور کامل مقید به رپرتوار از پیش تعیین شده نباشد.
نوع موسیقیای که اعرابی ارائه میکند در شکل و شمایلی است که شاید گوش اکثریت ایرانیان چندان به آن آشنایی نداشته باشد اما آنچنان کلام فارسی با مضامین عارفانه و حماسی بر روی موسیقی غربیاش تهنشین شده است که شاید آن را بتوان یکی از بهترین نمونههای آداپتاسیون در موسیقی دانست. بهترین مثال این موضوع هم قطعه «کافران» او است که شعرش از مضمونی کاملا عرفانی برخوردار است اما این مضمون آنچنان با موسیقی الکترونیک آمیخته شده است که شنونده حتی تصور هم نمیکند که میشد این شعر را با یک موسیقی در ژانر دیگر هم ارائه کرد. ما ایرانیان عادت داریم موسیقی عرفانی را بهطور معمول در قالب موسیقی مقامی و با ترکیب سازبندی تنبور، دف و نی بشنویم و عمق و جذابیت موسیقی را با همراهی درونمایه دینی از موسیقی مقامی درک و دریافت کنیم در حالیکه شاید موسیقی مقامی چندان مورد پذیرش نسل جوان امروز در ایران نباشد و بنا بر این، این نسل از درک و دریافت چنین مضامین عمیقی محروم شوند و این دقیقا نقطهای است که فرشید اعرابی بر روی آن انگشت تاکید گذاشته است.
همین مسائل باعث شد تا قطعه «کافران» هنگام اجرا با استقبال و تشویق بیامان تماشاگران مواجه شود و حاضران در سالن بارها نام نوازندگان و خوانندگان را صدا کنند.
تلفظ درست شعر فارسی در موسیقی غربی
استفاده از ادبیات عرفانی در کلام موسیقی فرشید اعرابی، همچون موارد مشابهی که سابقهاش را به خاطر داریم مثل «اوهام» و... یک مولفه و عنصر فرمال نیست که تنها به علت صدور مجوز از ادبیات یا قوالب کلاسیک (و فرضا شعر حافظ) استفاده کرده باشد اما دریافت و تاویل درستی از کلامی که مورد استفاده قرار داده است نداشته باشد. فرشید اعرابی خیلی خوب میداند چه میخواند به همین دلیل ساده هم هست که جملات در اجرای او به درستی ادا میشوند و در تلفیق با ایقاع موسیقی هوی متال دچار اعوجاج و دفرمگی نمیشوند و این نکتهای است که سالهاست در موسیقی تلفیقی و غربی که در ایران اجرا میشود مورد غفلت قرار گرفته است. بارها دیده شده است شعر حافظ، سعدی یا مولانا را غلط خواندهاند و حتی واژهها را با اعرابگذاریهای نادرست تلفظکردهاند یا بدتر از همه نامناسبتر جملات شعر فارسی آنقدر بد خوانده شدهاند که احساس میشده است شعر انگلیسی است و الخ... .
از سوی دیگر اعرابی و نوازندگانی که او را در کنسرتش همراهی میکنند مهارتهای ویژهای در امپرووایز (بداههنوازی) دارند و همین موضوع باعث شده است تا موسیقی که او و گروهش ارائه میکنند قرابتهای بیشتری با موسیقی مقامی و عرفانی پیدا کند هرچند که هیچ ادعایی در این باره نداشته باشد و بی آنکه کوچکترین نشانهای از تلفیق موسیقی غربی با موسیقی نواحی در کار او مشهود باشد و این یکی از کمیابترین خصوصیات موسیقی اعرابی است که فعالیت او را در موسیقی ایران منحصر به فرد میکند.
اندکی صبر...
در این کنسرت فرشید اعرابی که مورد ابراز احساسات تماشاگران قرار گرفته بود از آنان خواست که کمی خودشان را کنترل کنند چرا که پنج سال دیگر شاید زنده نباشد تا کنسرت برگزار کند.
ای کاش مواردی که برشمردیم مورد توجه شوراهای صدور مجوز کنسرت که هر پنج سال یک بار فرصت اجرای زنده را به این مدرس موسیقی میدهند، قرار بگیرد و اعضای محترم و متخصص این شوراها به این نکته التفات داشته باشند که اگر یک نفر در این مرز و بوم صلاحیت اجرای این نوع موسیقی را داشته باشد و مضامینی آثارش والاترین تاثیر را بر روح جوانان داشته باشد، آن یک نفر فرشید اعرابی است و به عکس آنچه تصور میشود موسیقی این معلم موسیقی پاکیزهتر و تعلیمیتر از آن است که بیش از پنج سال مارک و برچسب غیرمجاز بر روی آن بخورد و نسل کاملی از جوانان که علاقهمند به این نوع موسیقی هستند را به سمت نمونههای غربی این موسیقی با مضامینی بعضا غیرقابل پذیرش، سوق بدهد.
هادی صدایش از من بهتر است!
در بخش دیگری از کنسرت اعرابی ضمن تمجید از هادی کیانی نوازنده کیبرد گروهش گفت که کیانی حجم و جنس صدای بسیار خوبی هم دارد و وقتی آلبوم خود هادی منتشر شود متوجه میشوید که صدایش بسیار از من بهتر است!
فرشید اعرابی نوازندگی گیتار را از سال 1368 شروع کرد و فعالیت حرفهای خود را از سال 1374 آغاز کرد. او نخستین آلبوم هویمتال ایرانی با کلام فارسی را در سال 1382 با نام «پنهان» منتشر کرد به همین دلیل او را پدر هوی متال ایرانی مینامند. تنظیم موسیقی و همچنین نوازندگی کلیه سازها را در این آلبوم خود اعرابی بر عهده داشت. آلبوم دوم او به نام «سکوت راوی» و آلبوم سوم او به «رنگ شب» تاکنون منتشر شدهاند. فرشید اعرابی نخستین موزیک ویدیوی هوی متال فارسی را در سال 1393 با نام «فریاد کن» به کارگردانی علی احتمامی از آلبوم «به رنگ شب» را منتشر کرد. فرشید اعرابی از نوازندگان ایرانی است که اکثر شاگردان وی از نوازندگان معروف و موزیسینهای ایرانی هستند و رضا یزدانی نیز از شاگردان او بوده است. وی همچنین موسیقی فیلم «بادامهای تلخ» را ساخته است. فرشید اعرابی از جمله مدرسان گیتار الکتریک ایرانی است.