محمد تهامینژاد، نویسنده، پژوهشگر، مترجم حوزه سینما و مستندساز درباره تازهترین پژوهش خود گفت: «۱۱۶ سال جهان تصویری تهران؛ شهر مصور» که به زودی از سوی انجمن مستندسازان ایران و فیلمخانه ملی ایران منتشر میشود، ادامه پژوهش من در تاریخ سینمای ایران و حاصل بیش از ۴۰ سال کار است.
وی افزود: از اواسط دهه ۷۰ شمسی تحقیق من درباره سینمای مستند ایران جهت خاصی پیدا کرد که منجر شد به سلسله مقالات «نظمبخشی به خاطره بصری از تاریخ معاصر ایران» که جنبههای مختلفی داشت. از جمله این نظم بخشیها، نظمبخشی به تاریخ بصری تهران بود که در این راستا برای نخستین بار کتابی نیز فراهم آمد که توسط فیلمخانه ملی ایران در پاریس منتشر شد. این ایده بعدها به شکل کاملتر یعنی با مقاله «بازسازی بصری صد سال تهران» منتشر و در نشریه «اندیشه ایرانشهر» مطرح شد.
مهر نوشت تهامی نژاد در توضیح مفهوم نظمبخشی عنوان کرد: نظم بخشیها در واقع تاریخ معاصر و زندگی را از جنبه منابع تصویری تنظیم و بررسی میکردند و حالا که ۱۱۶ سال از آن اتفاق گذشته شهر مصور ۱۱۶ ساله شده است. یعنی ۱۱۶ سال تصویر سینمایی از شهر وجود دارد. هر یک از این تصاویر شامل قطعه فیلمها، گزارشها، مستندها و یا فیلمهای داستانی گوشههایی از زندگی در شهر را بازنمایی میکنند.
سینما به مثابه انسانشناسی نجات عمل میکند
این پژوهشگر به نقش سینما در حفظ خاطرههای بصری شهرها اشاره کرد و گفت: سینما گاهی به مثابه انسان شناسی نجات عمل میکند، یعنی زندگیهای در حال محو شدن را ثبت کرده و در تاریخ نگه میدارد. در همین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در موزه ملی ایران فیلمی درباره همدان به نمایش درآمد که در حال حاضر همدان به تصویر درآمده در آن، وجود خارجی ندارد.
پژهشگر کتاب «۱۱۶ سال جهان تصویری تهران؛ شهر مصور» در ادامه در پاسخ به این پرسش که «چه خاطرههایی از تهران در این کتاب ثبت شدهاند؟» اظهار کرد: من در این کتاب شرح دادهام که تهران در ۱۱۶ سال گذشته چگونه ثبت شده و چه مراحلی را از جنبه زندگی در فضاهای عمومی و خصوصی گذرانده است؟ پیادهروها چه زمانی بوجود آمدند؟ استخوانبندیهای فضایی این شهر چگونه شکل گرفت؟ مناسبات اجتماعی جاری در این شهر چگونه بود؟ همچنین مقایسه طرح مسائل شهری در حال حاضر با دهه ۳۰ از دیگر مباحث مطرح شده در کتاب است.
سینمای مستند ایران چشم مرکب است
تهامی نژاد در بخش دیگری از این گفتگو به نگاه متفاوت فیلمهای مستند سینمای ایران به شهر تهران اشاره کرد و گفت: در نگاه من، سینمای مستند ایران یک چشم مرکب است. باید اشاره کنم که تحقیق من درباره این سینما در خدمت و در تأیید و یا رد سبک خاصی نیست، البته تا آنجا که در توانم باشد، بیان میکنم که سبکها چه نسبتی با مفاهیم دارند. فیلمهای مستند ایران هر یک از زاویهای و با سبک و نگاهی خاص به تهران نگریستهاند.
نویسنده کتاب «سینمای مستند ایران؛ عرصه تفاوتها» اضافه کرد: در تعدادی از فیلمها، تهران به مثابه یک هیولا و در تعدادی دیگر شهری زیبا به تصویر درآمده است. همچنین فیلمهایی تنها به ثبت وضعیتی از تهران پرداخته و در مقابل آثاری نیز وضعیت تهران را تفسیر کردهاند. فیلمسازانی به تهران نگاه شاعرانه داشته و فیلمسازانی دیگر این نگاه را به شدت رد میکنند. در تمامی این موارد ما با بازنمایی از شهر روبرو هستیم. بازنماییها با سازندگان و نهادهای تولیدکننده فیلم مرتبط هستند و نگاه و جهتگیری آنان را بازتاب میدهند.
تهامی نژاد در ادامه یکی از فیلمهای معتبر درباره شهر تهران را معرفی کرد: فیلم «سرزمین شیر و خورشید» ساختۀ اروفی یف، فیلساز روسی که در حوالی سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۴ ساخته شد یکی از مهمترین منابع سینمایی در شناخت تاریخی شهر تهران است. این فیلم در سیوچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد.
رابطه بین بازنمایی شهر توسط فیلمساز و روح زمانه
تهامی نژاد در بخش دیگری از این گفتگو به نقش «پرسهزنها» در ثبت خاطرههای تصویری شهرها اشاره کرد: بر اساس نظریه بودلر، شاعر و زیباییشناس مشهور فرانسوی، «پرسه زن» یا «فلانور» شهر خود را میبیند و در ادامه خود توسط دیگران دیده میشود. مرحوم هژیر داریوش نخستین فیلمسازی بود که در فیلم «خیابان» غرق شدن پرسه زنِ بیچیز در رؤیای شهر را به نمایش درآورد و نگاهی بنیامینی ــ فیلسوف آلمانی ــ به مقوله شهر داشت. بهنام جعفری هم در دهه ۵۰ در یک فیلم کوتاه از اصطلاح «پرسه» در تهران استفاده کرد. او در واقع حاصل نگاهش به شهر را به مخاطبان خود نشان میداد.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که فیلمساز شهر خود را میبیند، به ثبت آن میپردازد و دوباره آن را در معرض نگاه دیگران میگذارد، گفت: بحث من در کتاب نیز از همین نکته شروع میشود. البته این مساله به این معنا نیست که فقط پرسهزن امروز نگاهش به شهر را از فیلم شروع میکند، بلکه جستجو جنبهای تاریخی پیدا کرده است. مخاطب سینما، در شهر دیروز و تجربه دیگران قدم میزند و مشاهده میکند که سرنوشت شهر امروز او حاصل چه گذشتهای است. امروزه به مدد ابزار جدید، هر جستجوگر مشتاقی میتواند در شهرهای قدیم راه برود و زوایای مختلف آن را ببیند و آگاهانه تحلیل کند. فقط باید به این مساله آگاه باشد که با «پرسهزن بودلری» تفاوت دارد.
تهامی نژاد در پایان گفت: انسان جستجوگر امروز برای قدم زدن در تصویر شهر به راهنما یعنی فیلم، متکی است. نگاه او، با راهنمای صنعت فرهنگی و مستندساز همراه شده است. حال این راهنماهایی او انواع مختلف دارند؛ «فیلمهایی با گفتارهای متین و سنگین و مهم»، «فیلمهای ظاهراً ساده و بیادعا»، «فیلمهای مشکل، مدرن بیگفتار با تأکید بر زیبایی با تأکید بر زشتی» و «فیلمهایی که بحث متقابل بوجود آوردهاند». امیدوارم کتاب من بتواند به خوانندهاش بگوید که رابطهای بین بازنمایی و فیلمساز و روح زمانه وجود دارد.