دوم اردیبهشت زادروز قیصر امینپور است؛ شاعری که اگر بود 57 ساله میشد.
دیباچه :
قیصر امینپور - شاعر و استاد دانشگاه - دوم اردیبهشت 1338 در شهرستان شوشتر بخش گتوند در استان خوزستان به دنیا آمد. در سال 1357 در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد ولی پس از مدتی از تحصیل در این رشته انصراف داد. سپس تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی را در سال 1363 آغاز کرد و تا مقطع دکتری ادامه داد. امینپور شعرهای فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز رد نکرد.
دکتر قیصر امینپور تدریس در دانشگاه الزهرا (س) را در سال 1367 آغاز کرد و دو سال بعد در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. این چهره ادبی در سال 1382 به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد.
او هشتم آبانماه سال 1386 بر اثر بیماری کلیه و قلب درگذشت و در زادگاهش گتوند به خاک سپرده شد. پس از مرگ این شاعر، میدان شهرداری منطقه 2 واقع در محله سعادتآباد به نام قیصر امینپور نامگذاری شد. همچنین مقبرهای بیضیشکل با طراحی حسین خسروجردی، با ارتفاع نزدیک به 16 متر بر مزار این شاعر معاصر ساخته شده است.
«تنفس صبح» و «در کوچه آفتاب» (1363)، «آینههای ناگهان» (1372)، «گلها همه آفتابگردانند» (1380) و «دستور زبان عشق» (1386) از مجموعههای شعر قیصر امینپور برای بزرگسالان هستند. «گزینه اشعار» او هم در سال 1378 منتشر شد.
همچنین «توفان در پرانتز» (نثر ادبی) و «منظومه ظهر روز دهم» (برای نوجوانان) (1365)، «مثل چشمه، مثل رود» (برای نوجوانان) (1368)، «بیبال پریدن» (نثر ادبی برای نوجوانان)، «بهقول پرستو» (برای نوجوانان) (1375)، «سنت و نوآوری در شعر معاصر» (1383) و «شعر و کودکی» (1386) از دیگر آثار این شاعرند.
محمدرضا ترکی با بیان اینکه قیصر زندهترین نفسی است که در میان ما هنوز جاری است و ما حضور او را در میان خود حس میکنیم، میگوید: صدای پای او را هنوز بر پلههای دانشگاه تهران میشنویم. او یک عاشقانهسرای بزرگ بود و مضامین اجتماعی در شعرش حضور جدی دارند.
این شاعر و استاد دانشگاه، قیصر امینپور را از برجستهترین شاعران عاشقانهسرا میداند و بیان میکند: اشعار او عفیف و خارج از پردهدری است؛ ولی در عین حال عمیقاً عاشقانه است. عاشقانههای قیصر در ادبیات ما جای خود را باز کرده است.
همچنین
سلیم نیساری اظهار میکند: همیشه قامت استوار امینپور را میدیدیم و هرگز احساس نمیکردیم رنج و دردی در وجودش است. او در مباحث بسیار متین و سنجیده سخن میگفت.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی میافزاید: او کسی نبود که خود را خیلی نشان دهد و تظاهر کند. دریغ از اینکه عمر کوتاهی داشت و باید بیشتر از اینها به فرهنگ و ادب ایران کمک میکرد.
علی معلم دامغانی نیز از قیصر امینپور بهعنوان شاعری آگاه یاد میکند و میگوید: قیصر از زمره خردمندان شعرا بود. او حتی نسبت به نام خویش آگاهی داشت. در جایی میگوید: «طنین نام مرا موریانه خواهد خورد / مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید». غایت آگاهی قیصر را حتا نسبت به نام خود میبینیم؛ نامی که سهم وی بود و هزار لطیفه داشت.
این شاعر و رئیس فرهنگستان هنر اظهار میکند: امینپور استاد دانشگاه بود و بسیار دلسوز نسبت به دانشجویان. او در دفاع از دانشجویان، خود را مسئول آنها میدانست؛ قصهای که امروزه در زمان ما بیشتر به افسانه میماند.
او با اشاره به زوایای دیگر زندگی قیصر امینپور متذکر میشود: او علاوه بر شعر، قلمآزماییهایی نیز کرده است و تجربههایی هم در حوزه داستان دارد. در حوزه نثر ادبی نیز از او باید به عنوان یکی از چهرههای شاخص نام برد. حتا در نقاشی هم دستی داشت و تصویری که از دکتر علی شریعتی در بسیاری جاها چاپ شده، به قلم قیصر امینپور است.
شعری از زندهیاد قیصر امینپور:
من
سالهای سال مُردم
تا این که یک دم زندگی کردم
تو میتوانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟