عباس جهانگیریان نویسنده، پژوهشگر و نمایشنامه نویس کودک و نوجوان در گفت و گو با «دیباچه» درمورد ترجمه و تألیف آثار کودکان و نوجوانان بیان کرد: درمورد ترجمه، ما دو موضوع داریم. یکی ترجمه از زبان های دیگر به زبان فارسی و دوم از فارسی به زبان های دیگر است. درمورد ترجمه از زبان های دیگر به زبان فارسی باید گفت متأسفانه، چند اتفاق بد در این سال ها افتاده است. اول این که توازن ترجمه و تألیف بهم خورده است. یعنی کارهای ترجمه روی تألیف ها سنگینی می کند و این آسیبی است که به ادبیات داستانی تألیفی وارد می شود و با این تیراژُ کمِ کتاب و وضعیت نامطلوب حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان، مشکلات متعددی را به وجود می آورد. زیرا شاهد ترجمه بی رویه کتاب هستیم و این هم تأثیرات خاص خود را دارد. البته باید بگویم که به هیچ عنوان مخالف ترجمه نیستم چراکه معتقد هستم ما یک خانواده جهانی هستیم و طبیعتاً نویسندگان ما باید آثار نویسندگان خوب خارجی را بخوانند؛ ولی آیا تعادلی وجود دارد که آن ها هم بتوانند آثار نویسندگان ایرانی را بخوانند؟ کدام نهاد و چه کسی مسئول این موضوع است که با ترجمه آثار فارسی به زبان های دیگر بتوانند سهمی هم برای نویسندگان ایران در بازار جهانی به وجود آورند.
جهانگیریان تصریح کرد: تجربه نشان داده است آن طرفی ها کارهای ترجمه شده ایرانی را دوست دارند ولی مسئله این جاست که آثار ایرانی آن طور که باید به زبان های دیگر ترجمه نمی شوند و مترجم بنده در یکی از این کشورها می گفت در کشور ما سفارتخانه های اروپایی، آمریکایی و حتی کره ای و ژاپنی از ترجمه آثار نویسندگان کودک و نوجوان خود حمایت می کنند. این در حالی است که از سفارت ایران هیچ گونه حمایتی برای ترجمه آثار ادبی صورت نمی گیرد و درواقع، برای آن ها اهمیتی ندارد که ایران سهمی در ادبیات کودک و نوجوان جهان داشته باشد. در نتیجه، این موضوع باعث می شود که توازن و تعادل به هم بخورد. بنابراین، بنده موافق هستم که آثار ارزشمند خارجی ترجمه شوند اما روی کار تألیف سایه نیندازند.
مطلب دیگری که درمورد آثار ترجمه اهمیت بسزایی دارد این است که چه افرادی کار ترجمه آثار را انجام می دهند؟ آیا واقعاً مترجم هستند؟ الان مترجمان حرفه ای ما که سواد ترجمه و تجربه دارند به ۱۲-۱۰ نفر بیشتر نمی رسند. بسیاری از دانشجویان زبان خارجه برای کار پایان نامه خود به ترجمه یک کار خارجی می پردازند و متأسفانه، بعد هم با هزینه خود و یا ناشر، کار را چاپ و منتشر می کنند و به شیوه آن کاری ندارم. اما وقتی کار منتشر می شود و شروع به مطالعه اثر منتشر شده می کنید، متوجه می شوید تا چه اندازه غیراستاندارد و نامطلوب و بی کیفیت ترجمه شده است.
این نمایشنامه نویس کودک و نوجوان مطرح کرد: یک نمایشنامه ای اثر هنریک ایبسن که در حوزه بزرگسال است ترجمه شده بود و آقای خسرو حکیم رابط، نمایشنامه نویس و مترجم دوست بنده اثر اصلی و ترجمه را کنار هم قرار داد و مقایسه کرد و متوجه شد ترجمه اثر با اصل نمایشنامه تفاوت زیادی دارد. این نشان می دهد ترجمه لغت به لغت، ادبیات به وجود نمی آورد. به همین دلیل، جز چند مترجم حرفه ای که می توان به ترجمه های آن ها اعتماد کرد بقیه مترجمان به ترجمه لغوی می پردازند و نه تنها با ادبیات انگلیسی و فرانسوی آشنایی ندارند بلکه با ادبیات فارسی هم آشنا نیستند.
این نویسنده گفت: به اعتقاد بنده، یک مترجم باید هم به ادبیات داستانی زبان فارسی و هم به ادبیات داستانی زبان نویسنده آشنایی داشته باشد. یعنی آشنایی با دو ادبیات داستانی باعث می شود یک ترجمه خوبی شکل بگیرد. به هر حال، این موضوع ها در این بازار آشفته معضلی برای ادبیات کودک ما شده اند که نه تنها هیچ گونه حمایتی از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان نمی شود بلکه ترجمه در حال خوردن ادبیات تألیفی است و اگر روند بدین صورت پیش برود شاید در آینده، حتی اگر ادبیات تألیفی هم داشته باشیم ولی اغلب قفسه های کتابفروشی ها و کتابخانه ها پُر از کارهای ترجمه شده و کم کم، کارهای تألیفی کمرنگ شوند؛ به طوری که شاید یک روزی برسد این آثار را نداشته باشیم.
جهانگیریان ادامه داد: شاید بتوان گفت که نویسندگان ما نیز، در این خصوص بی تقصیر نیستند و این گونه نیست که فقط ناشر و مترجم به صورت بی رویه به ترجمه بپردازند. به همین دلیل، نویسندگان ما باید آثاری خلق کنند که مخاطبشان از اثر استقبال کند و در این میان، خودشان بتوانند با نویسندگان خارجی رقابت کنند. زیرا الان، دوره ادبیات داستانی آموزشی،سیاسی و کارهای به اصطلاح پخته نشده و چکش نخورده و شتاب زده نیست؛ به طوری که زمانی یک اثر ادبی می تواند برای خودش بازاری داشته باشد که از لحاظ کیفیت قوی باشد و بتواند با ذائقه و سلیقه مخاطبش همخوانی داشته و برای او جذابیت داشته باشد و مخاطب،اثر را خریداری کند و بخواند و به دیگران معرفی کند.
این نویسنده خاطرنشان کرد: باید سطح آفرینش و تولید ادبیات کودک و نوجوان همخوانی داشته باشد و با ادبیات داستانی جهان رقابت کند و لازمه اش این است که آثار نویسندگان خارجی را دنبال کنیم و ببینیم چه چیزی در آن هاست که بچه ها دوست دارند و استقبال می کنند. بنابراین، سطح ادبیات کودک و نوجوان ما نیاز به یک تغییر و تحول و نگاه جدیدی دارد.
گفتگو از : فاطیما میرزایی