به گزارش دیباچه، شیما شاه محمدی، یکی از موزیسین ها و نوازندگان موفق موسیقی ایرانی است؛ به طوری که در بخشی از کارنامه هنری اش این طور آمده است: لوح تقدیر به عنوان قصه گوی ویژه از سیزدهمین جشنواره ی بین المللی فجر در سال ۸۸ در تهران، لوح تقدیر از مرکز فرهنگی هنری "شونک" به پاس حضور و نوازندگی در پروژه موسیقی سیمرغ در کشور هلند در اکتبر سال ۲۰۱۱، لوح تقدیر از بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر تهران در سال ۹۱، تقدیرنامه از مرکز آموزش علمی_کاربردی تهران واحد ۱۱ موسیقی به پاس تدریس و تعلیم موسیقی در تهران در سال ۹۵،لوح تقدیر برای برگزاری پروژه صلح در سال ۱۴۰۱.
او که سال هاست به آموزش سازهای کمانچه و قیچک و سرایش و تئوری موسیقی و همچنین آموزش موسیقی کودک می پردازد، توانسته است از محضر استادان بزرگی چون؛ محمدرضا لطفی، شریف لطفی، اردشیر کامکار، درویش رضا منظمی، هادی منتظری و محمد علی کیانی نژاد بهره ببرد.
شیما شاه محمدی، موزیسین و نوازنده قیچک در گفت و گو با «دیباچه» در رابطه با نحوه ورود خود به عرصه موسیقی گفت: نوازندگی را در ۱۰ سالگی با ساز ویولن شروع کردم و سپس، به ساز کمانچه علاقه مند شدم و به همین دلیل، تصمیم گرفتم در دانشگاه رشته موسیقی را دنبال کنم. در مقطع کارشناسی توانستم در رشته نوازندگی با ساز تخصصی کمانچه در دانشگاه هنر قبول شوم که در انتهای دوران تحصیلی ام در دانشگاه درسی به نام گروه نوازی داشتیم و در آن با ساز قیچک آشنا شدم و برای من جالب بود که ببینم صدای آن چگونه است و تفاوت قیچک با ساز کمانچه چیست؟ بعد از آن، به صدای قیچک علاقه مند شدم و همین موضوع باعث شد تا برای کارشناسی ارشد قیچک را به عنوان ساز تخصصی انتخاب کنم و اولین ورودی و فارغ التحصیل ساز قیچک از دانشگاه بودم و موضوع پایان نامه ام هم، مربوط به بررسی کمانچه، قیچک و تکنیک های آنها بود.
در مقطع کارشناسی ارشد درمورد تفاوت های دو ساز کمانچه و قیچک در تکنیک و نوازندگی پژوهش کردم و کتاب های «دستور کمانچه جلد ۱» و «دستور کمانچه جلد ۲» را برای متد آموزشی ساز کمانچه نوشتم که چاپ اول آن ها توسط انتشارات ماهور در سال های ۹۵ و ۹۸ منتشر شده اند و در ادامه، برای هنرجویان موسیقی کتاب «بیست دونوازی برای سازهای ایرانی» را در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات ماهور منتشر کردم.
این نوازنده قیچک با اشاره به فعالیت های موسیقایی خود ادامه داد: برنامه های موسیقایی زیادی در رادیو و تلویزیون داشته ام که در آن ها به نواختن سازهای کمانچه و قیچک پرداخته ام و با گروه های بسیار زیادی در ایران و خارج از کشور همکاری کرده ام که از آن جمله می توان به کنسرت ها و ضبط آلبوم و ساخت موزیک ویدیو اشاره کرد.
در زمینه فعالیت های تألیفی در حوزه موسیقی چند مقاله دارم که دو مورد از آن ها در بخش موسیقی فصلنامه علمی - پژوهشی نقطه چاپ شده اند که یکی از آن ها به نام « نابغه ای فرشته یا فرزند ابلیس» و دیگری «موسیقی و مدرنیته» و مقاله دیگری که به رشته تحریر در آورده ام درمورد رقص کُردی و موسیقی آن است که در فصلنامه موسیقی ماهور منتشر شده است و در حال حاضر، مدرس دانشگاه هستم و سال هاست که ساز تخصصی قیچک و کمانچه و درس هایی مثل سازشناسی، گروه نوازی و همنوازی موسیقی ایرانی را در دانشگاه علمی کاربردی و هنرستان عالی موسیقی تدریس می کنم.
از سال ۸۰ که وارد دانشگاه شدم فعالیت نوازندگی را شروع کردم و اولین اجرای بنده در بهمن ماه همان سال در جشنواره فجر در تالار وحدت بود و در ادامه هم، با گروه های زیادی همکاری کردم که از آن جمله می توان به گروه های خورشید، مهتاب، نیستان، زندواف، فرهنگستان هنر، صریر، طیفور، کوارتت زهی چهارگان، کوارتت زهی ایرانی چهارگان، خنیاگران مهر و گروه آفتاب و درنگ که عیاران؛ کار استاد احمد پژمان را بازنوازی و ضبط زنده کردیم و با آن کنسرت دادیم و نوازندگی در تریو و دوئت اشاره کرد و در همه این سال ها با هنرمندان مختلفی کار کردم و به عنوان نوازنده در آنسامبل گروه سیمرغ به خوانندگی آقای همایون شجریان و آهنگسازی آقای حمید متبسم حضور داشتم و با ارکسترهای بزرگی مثل ارکستر «سمفونیک ناسیونال» اوکراین در ضبط آلبوم «سوئیت برای قیچک» و ارکستر تکنوازی همکاری داشتم. همچنین، با ارکستر «ارگانی زال» شهر کییف و ارکستر فیلارمونیک شهر تهران به رهبری آقای نادر مشایخی و با ارکستر «سرزمین مادری» به رهبری خانم نزهت امیری و با ارکستر «پارسوا» به رهبری آقای احمد مقدسی زاده و با ارکستر ملی ایران به رهبری آقای آرش امینی و همچنین، به عنوان نوازنده سولو در کوئینتت رسپینا ساز زدم و در فستیوال های مختلف و ارکستر سازهای ملی ایران به عنوان نوازنده حضور داشتم.
او درمورد مشکلات موسیقی در ایران گفت: سال های زیادی است که وضعیت موسیقی به صورتی است که می توان گفت تقریباً بنا بر حذف آن است و اساتید قدیمی تر یا افرادی که به تازگی شروع به کار کرده اند تلاش می کنند موسیقی را هر طور شده است نگه دارند. زیرا آن طور که باید از موسیقی حمایت مادی و معنوی نمی شود و ارگان های مربوطه هم، به درستی به موسیقی نگاه نمی کنند تا جایی که همه چیز با سختی بیش از حد انجام می شود؛ از گرفتن مجوزها و برگزاری کنسرت تا این که در مواقعی، مجوز کنسرت گرفته می شود و ساعات قبل از اجرا به نوازندگان خانم گفته می شود اجازه اجرا روی صحنه را ندارند یا حتی برای حوزه موسیقی برنامه ریزی هایی صورت نمی گیرد و تقریباً همه چیز روند نامنظم و نامرتبی دارد و بیشتر اساتید حرفه ای رشته موسیقی از دانشگاه ها رفته اند و واقعاً باید دید افرادی که مانده اند صلاحیت تدریس دارند؟ آیا موسیقی بلد هستند و دغدغه شان است؟ و علاقه دارند به این که موسیقی پابرجا بماند و به صورت جدی دنبال شود و انواع موسیقی در سبک های مختلف وجود داشته باشد؟ درمورد این که موزیسین ها اجازه کنسرت و ضبط و نشر آلبوم داشته باشند نگران هستند؟
درمورد موسیقی بانوان هم باید گفت سال هاست که خوانندگی حذف شده است و متأسفانه، در زمینه نوازندگی هم به حدی سختگیری وجود دارد که در بیشتر مواقع، دوستانی که می خواهند در خارج از کشور یا حتی داخل کشور کنسرت بگذارند ترجیح می دهند از نوازندگان مرد برای این منظور استفاده کنند. چون همه چیز راحت تر است و دچار مشکل نمی شوند.
این موزیسین تأکید کرد: به خاطر شرایط سخت اقتصادی و بودن برخی افراد خاص در رأس امور در حوزه موسیقی کشور، موزیسین ها مجبور هستند بیشتر به تدریس موسیقی روی بیارند تا کارهای اجرایی و این باعث گرفتن خلاقیت آن ها شده است و درواقع، شرایط اجرای کنسرت به حدی سخت شده است که بیشتر نوازندگان حرفهای به جای اجرای مستمر در صحنه مجبور به تدریس موسیقی هستند.
معمولاً هنرمندان در اغلب نقاط جهان، هم برای انتقال مطالبی که بلد هستند و هم به منظور این که درآمد دائمی داشته باشند تدریس می کنند. چون ممکن است میزان اجراها کم و زیاد باشد ولی باید به این موضوع توجه کرد که تدریس کار مورد علاقه اغلب نوازندگان نیست و به همین دلیل، شاید بسیاری از آن ها ترجیح دهند که به جای تدریس، به اجرا و نوازندگی روی صحنه بپردازند و کار هنری و حرفهای خود را انجام دهند.
موسیقی در کشوری که با شرایط پیچیده ای مواجه شود با دیگر کشورهای جهان قابل مقایسه نیست و همه افرادی که سعی می کنند به اجرای موسیقی بپردازند با مشقت و سختی، موسیقی را حفظ می کنند و این متفاوت از جایی است که موسیقی در آن بسیار مهم است و به همه نوازندگان حقوق و مزایا برای اجرا و زندگی شان داده می شود و این هنرمندان می توانند در طول سال، اجراهای زیادی داشته باشند.
شیما شاه محمدی درمورد سطح آموزشگاه های موسیقی ایران و ضعف هایی که در آن ها وجود دارد، گفت: متأسفانه، در مراکز آموزشی موسیقی ملاک دقیقی برای انتخاب اساتید و شیوه تدریس آن ها وجود ندارد و در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی هم بدین صورت است و خیلی از آموزش های موسیقی اشتباه، غیر استاندارد و غیر اصولی هستند.
این نوازنده با اشاره به حمایت هایی مثل بیمه هنرمندان و... تأکید کرد: واقعیت این است که بیمه هنرمندان مبلغ زیادی نیست و حمایتی هم در سایر موارد مانند برگزاری کنسرت و نشر آثار وجود ندارد.
شیما شاه محمدی، شرکت در جشنواره ها و رویدادهای موسیقی را موقعیت خوبی برای شناساندن انواع موسیقی و افراد مستعد دانست و ادامه داد: در زمینه موسیقی باید بگویم اگرچه مفاخر کشور و اساتید قدیم در دوران حمایت از هنر و موسیقی تعلیم و تربیت شده اند ولی نسل جوان با سختی های دیگری مواجه هستند.
شیما شاه محمدی درمورد این که در شرایط فعلی می توان به موسیقی اصیل ایران امیدوار بود یا خیر؟! یادآور شد: به نظر من، هنر واقعی و اصیل که سالهاست در کشوری وجود داشته است به سادگی به ورطه فراموشی نمیرود. اما پاس داشتن و ارتقاء آن نیازمند شرایط بهتر و حمایت و ارزشمند شمردن هنر و هنرمندان است.
گفت و گو از : فاطیماه میرزایی دخت