دیباچه- زهرافرود : بازیگر سریال« تب و تاب » که این روزها نگارش فیلمنامه مجموعه ۳۰ قسمتی با مضمون و محتوای مدافعان حرم را برای تولید در شبکه اول سیما به پایان رسانده می گوید: از آنجا که تلویزیون، گستره وسیعی از مخاطبان را به خود اختصاص می دهد، بنابراین نیاز است تا مدیران رسانه ملی با باز کردن فضای برنامه سازی، توجه بیشتری به سبدِ ساختارها و تنوع موضوعات تولیدی به ویژه در بخش آثار نمایشی داشته باشند، چرا که تکرار مضامین، سبب ریزش هر چه بیشتر مخاطب از تلویزیون خواهد شد.
"علیرضا اسحاقی " بازیگر مجموعه « تب و تاب » به خبرنگار دیباچه گفت: در واقع بنده در ابتدا فقط به عنوان ناظر کیفی در این پروژه همکاری داشتم و در خلال تولید مجموعه تب و تاب، با پیشنهاد" داریوش مختاری" کارگردان و"مهدی شفیعی "تهیه کننده سریال،قرار شد تا بازی در نقش صبوحی را انجام بدهم؛ البته بدلیل فاصله گرفتن زیاد از عرصه بازیگری وقتی این پیشنهاد مطرح شد کمی برای پذیرفتن آن تردید داشتم ولی در نهایت بدلیل آنکه بتوانم به فرایند تولید کمکی کنم حضور به عنوان بازیگر را در این پروژه پذیرفتم. همچنین ایفای نقش در کالبد کاراکتر صبوحی را نیز جالب دیدم به هرحال امیدوارم که" تب و تاب" مورد پسند مخاطب قرار گرفته باشد.
وی افزود: زمانی که به این مجموعه ملحق شدم، فیلمنامه کار نوشته شده بود و آماده قرار گرفتن در مسیر تولید بسر می برد و وقتی متن فیلمنامه را در جایگاه ناظر کیفی مطالعه کردم، به نظرم یکسری خلا و مشکلات جدی در آن وجود داشت که آنها را مکتوب نموده و تحویل گروه دادم و حدودی از این مشکلات با همفکری گروه تولید مرتفع و در فیلمنامه اعمال گردید، ولی در حقیقت کاری که فیلمنامه آن نوشته می شود و وارد چرخه تولید می گردد، بدلیل اقتضائات تولید واقعا تغییر دادن جزئیات، آنچنان که باید، امکان پذیر نیست چون همه معادلات را به هم خواهد ریخت، به همین علت چنین عملکردی سخت و چالش برانگیز است؛ البته ناگفته نماند که در ارتباط با این مجموعه، گروه سازنده معتقد بودند، گروه کارگردانی در مسیر تولید ،حتما کاستی و ضعف های موجود در متن فیلمنامه را تا آنجا که ممکن است اصلاح خواهند کرد و همینطور هم شد و بنده شاهد بودم که در زمان تصویربرداری و برداشت سکانس ها و پلان ها تغییرات قابل توجهی نسبت به متن فیلمنامه در روایت قصه سریال" تب و تاب" صورت گرفت، ولی در مجموع نمی توان مدعی شد که نتیجه کار تولید این مجموعه به صورت دلخواه و مطلوب صورت گرفته چرا که یکسری خلا و کمبودهای مرتبط بانوع قصه، در این کار وجود داشت به هر حال تلاش و پشتکار گروه در ساخت این مجموعه مشهود است و می طلبد از عوامل تولید این مجموعه تشکر داشته باشیم، چون همه سعی خود را کردند تا این سریال به موقع برسد. بلاخره با توجه به ظرفیت بودجه وسایر مسائلی که ساخت یک مجموعه تلویزیونی همچون سریال "تب وتاب" با خود به همراه دارد، معتقدم این اثر کار قابل قبولی شد اما به لحاظ قصه همچنان معتقدم خلأهای جدی در کار وجود داشت که امیدوارم به عنوان تجربه ،ذخیره ای باشد برای همه ما بویژه "داریوش مختاری " به عنوان کارگردان کار و تیمشان،که انشالله در کارهای آتی بتوانند آثار باکیفیت تر و اساسی تری را رقم بزنند، اگر چه برخی از کمبودها به بنده که ناظر کیفی کار بودم نیز برمی گردد، چرا که خود را جدا از این پروژه نمی دانم و همه در کنار یکدیگر سعی کردیم مشکلات و کمبود ها را تا جایی که امکان دارد مرتفع سازیم و یک خروجی مطلوب را به مخاطب ارائه دهیم ،که امیدوارم به این هدف دست یافته باشیم.
بازیگر نقش "صبوحی " پیرامون محتوای این سریال و همخوانی سوژه آن با موضوعات روز جامعه بیان کرد:" تب وتاب" یک ملودرام اجتماعی بود که نظیر این جنس را در تولیدات تلویزیونی،زیاد دیده ایم اما یک برجستگی ای که "در تب و تاب " وجود داشت و سبب شد که این مجموعه با سایر آثاری که با چنین سبک وسیاقی تولید شده اند متمایز باشد، پرداختن به مباحثی چون، انتقاد اعضای یک خانواده نسبت به برخی عملکردهای خود و یا نسبت به رفتارهای فرزندان خود بوده و یا نقدهایی که فرزندان به بزرگترها یا والدین خود دارند بوده و در واقع این موضوع نکته ظریفی در اثر به حساب می آمد که ازهمان ابتدا توجه من را به خود جلب کرد. مثلا گاهی میبینیم در یک خانواده گاهی بزرگترها و حتی کوچکترها نقدهایی را برعلیه یکدیگر انجام می دهند، در حالیکه هر کدام وقتی خوب و دقیق به عملکرد خود نگاه می کنند و یا به اصطلاح کلاه خود را قاضی می کنند، متوجه می شوند که خیلی از این اشکالات ،که آن هارا به فرد دیگری مثل عروس ، داماد خانواده ویا... واردکرده اند، در وهله اول و به شيوه ديگري در خودشان نیز وجود دارد و در واقع خودشان نیز به گونه دیگر به آن اشکالات در رفتار و اعمال مبتلا هستند.به هرحال توجه به این موضوع که وقتی از کسی نقد می کنیم، متوجه این باشیم که خودمان نیز عاری از خطا نیستیم، نکته قشنگی است که در این مجموعه به آن نگاه شد. اگر چه "تب وتاب "قطعا برای جلوه دادن این موضوع، نیازمند فراز و فرودِ داستانیِ بیشتری بود .به هرحال داستان آن بخشی از مسائل جاری در جامعه بود و به گمانم در مقایسه با سریال های هم عرض خود، نکات جذاب و خوبی را برگرفته از مسائل اجتماعی ارائه کرد.
وی با بیان اينکه سریال تب وتاب با پشت سر گذاشتن فرایندی طولانی به جهت فیلمنامه نویسی ،نگاه کارشناسانه به متن فیلمنامه و تولید به مرحله پخش رسید ادامه داد: "تب و تاب "با همه کم کاستی های خود به لحاظ قصه،اثری بود که گاهی با تنه زدن به برخی مسائل اجتماعی از جمله نوع روابط افراد با یکدیگر، سعی کرد با فاصله گرفتن از کلیشه ها راوی ماجراهای خود باشد و امیدوارم مخاطب وجود برخی نقطه ضعف های موجود در فیلمنامه را برما بخشیده باشد .
"اسحاقی" در ارتباط با این سوال که توجه به موضوع تحکیم بنیان خانواده چقدر در سریال تب وتاب سهیم بوده اظهار داشت: در واقع هدف اصلی قصه این سریال تحکیم بنیان خانواده بود. یعنی مخاطب در این مجموعه با خانواده ای روبرو شد که آن خانواده با تنش ها،مشکلات و سوءتفاهم ها مواجه بود. در واقع این سریال تلاش کرد تا با این رو در رویی ،مخاطب را از مشکلات و سوءتفاهماتی که می تواند بنیان خانواده را سست ،متزلزل و یا حتی به ورطه نابودی و از هم گسیختگی بکشاند آگاه و آشنا سازد.همچنین سهم بزرگترها در همگرایی بین اعضای خانواده، جلوگیری از بروز تنش ها و بررسی مشکلاتی که در خانواده های طلاق وجود دارد از دیگر مباحثی هستند که "تب و تاب " به نوبه خود تلاش کرد بواسطه آنها یک الگو ویک سبک از زندگی را برای زندگی بهتر به جامعه ارائه دهد.
نویسنده فیلمنامه و بازیگر سریال "بهترین تابستان من " پیرامون سبک هایی که در تلویزیون می تواند مخاطب پسند باشد گفت: از آنجا که تلویزیون مخاطبان بسیاری را با ذائقه های فرهنگی و هنری مختلف دارد از این رو نیاز است تا سبد متنوعی از سبک ها،ساختارها و موضوعات را نیز در راستای تولید برنامه های خود داشته باشد پس تنوع ژانر در رسانه ملی متفاوت تر از فضای سینماست چرا که سینما دارای مخاطب خاص است چون همه مردم حوصله و وقت رفتن به سینما را ندارند و قشر محدودی هستند که به سینما می روند؛ بنابراین تلویزیون گستره وسیعی از مخاطبان را به خود اختصاص می دهد که باید برای خوراک فرهنگی و هنری این قشر برنامه ریزی درست و مطلوبی صورت گیرد، یعنی هم موضوعات متنوع و جذاب داشته باشیم،هم ساختار متنوع و متفاوت. اما متاسفانه هم اکنون عمده گرایش ها ی تولیدات رسانه ملی بدلیل اقتضائات مالی و سختی های کار در بخش نمایشی، بیشتر بر روی آثار اجتماعی تمرکز یافته اند.در واقع ملودرام های ساده ای که گاهی حتی قصه ها، ماجراها و موقعیت های کلیشه ای و تکراری را ضمن روایت به تصویر می کشند. در کل به نظرم لازم است هم ساختارها و هم موضوعات متنوع و بهتری مد نظر مدیران رسانه ملی و فیلمسازان قرار بگیرد و یک فضای بازتری ایجاد شود تا تولیدکنندگانِ آثار نمایشی بتوانند تجربه اندوزی کنند و آثارعلمی- تخیلی،تولیدات متمایز و متفاوت در قالب ژانر های مختلف را ارائه دهند.چون در غیر اینصورت تکرار مضامین، سبب ریزش هرچه بیشتر مخاطبان تلویزیون می شود. البته امیدوارم مدیران در صداوسیما با درآیتی که دارند بتوانند با ایجاد فضای وسیع تر، توجه بیشتری به مضامین نو و جدید، در راستای تولیدات نمایشی داشته باشند و بواسطه آن طیف وسیع تری از مخاطبان را به سمت تلویزیون سوق دهند.
اسحاقی که علاوه بر فیلمنامه نویسی و بازیگری، کارگردانی فیلم هایی چون" تله روباه" و" لبخند سبز" را در کارنامه هنری خود ثبت کرده اظهار داشت: به تازگی کار نگارش مجموعه ای ۳۰ قسمتی با موضوع مدافعان حرم را برای شبکه یک سیما به پایان رساندم.این مجموعه وقایعی را که در سوریه و جنگ عراق و سوریه گذشت را با رگه های طنازانه،شیرین و خانوادگی روایت خواهد کرد. همچنین مشغول آماده سازی شرایط خود پیرامون فیلمنامه نویسی برای یک پروژه در مرکز سمنان هستم و درعین حال نیز برحسب سنوات گذشته همزمان با آغاز تابستان به تدریس فیلمنامه نویسی در حوزه هنری خواهم پرداخت. و امیدوارم بتوانم تجارب خود در این عرصه را به نسل جوان ومستعد منتقل کنم.
وی در پایان پیرامون بر عهده گرفتن کارگردانی مجموعه ۳۰ قسمتی در ارتباط با مدافعان حرم که خود نگارش فیلمنامه آن را برای شبکه اول سیما به رشته تحریر درآورده گفت: برای ساخت این مجموعه که خود نگارش آن را برعهده داشته ام به شدت متقاضی هستم و از آنجا که بدلیل اشتغال در حوزه مدیریت در سازمان صدا وسیما مدتی از کار تولید فاصله گرفتم، هم اکنون علاقمند هستم فضایی پیش بیاید که بواسطه آن فرصتی بیابم تا حلقه تجربه خود را در حوزه کارگردانی تکمیل کنم .اگرچه دوستان و مدیران عزیز در سازمان صداوسیما تاکنون به بنده لطف داشته اند و در عرصه های فیلمنامه نویسی،ناظرکیفی و مشاغلی از این دست از بضاعت بنده استفاده کرده اند ولی به شخصه به شدت علاقمند هستم که بتوانم فرایند تجربه کاری درحوزه کارگردانی را نیز کامل کنم چرا که بعد از سالها کار در عرصه بازیگری،نویسندگی،کارگردانی،مدیریت گروه تلویزیونی و تهیه کنندگی احساس می کنم توانسته ام به یک پختگی لازم دست یابم بنابراین خواهم توانست منشا اثر واقع گردم به هر حال امیدوارم اعتمادی بوجود بیاید که بتوانم حلقه کارگردانی خود را نیز تکمیل کنم.