به گزارش دیباچه،شما از چند پلتفرم فیلم و سریال تماشا میکنید؟ شاید تعدادش به مجموع انگشتان دو دست هم نرسد. فیلیمو، نماوا، فیلمنت، تماشاخونه و... تا اینجا همه چیز عادی است، اما موضوع جایی عجیب میشود که متوجه شوید ساترا ادعا کرده که به ۳۶۷ پلتفرم مجوز داده است. پلتفرمهایی که شاید صاحبان آن حتی اعضای خانوادشان را هم نتوانند به عنوان مخاطبان این پلتفرم معرفی کنند.
هفته گذشته، ساترا اعلام کرد چون تعداد پلفترمها زیاد است، تصمیم دارد تا در ششم اردیبهشت انتخاباتی برگزار کند و مجمعی تشکیل دهد و این مجمع از بین هشت عضو هیئت رییسه خود و یا سایر سکوهای دارای مجوز از ساترا، اعضای دارای رای را برای حضور در ۱۶ شورای مشورتی ساترا مانند شورای صدور مجوز، تعیین مقررات، حمایتهای محتوایی و... معین و معرفی میکند.
انتخابات برگزار شد اما نتیجه جالب بود. از بین ۳۶۷ سکو یا همان پلتفرم، تنها ۱۶۵ سکو به صورت برخط یا فیزیکی در این جلسه شرکت کردند و نتیجه جالبتر اینکه تعداد آرا تنها ۳۰ نفر بوده است.
نتیجه این انتخابات که با رای ۳۰ نفر برگزار شد هم، بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از مهدی شاملو(مدیر رسانه آنتن)، لیلا آمره(مدیر رسانه هابینا)، آرش دارابیان(مدیر رسانه اپیزود)، امیر رضاخانیان(مدیر رسانه گپ فیلم)، محمدعلی طهرانچی(مدیر رسانه بادصبا)، فرزاد آذریپور(مدیر رسانه هاشور)، سامان مرادحسینی(مدیر رسانه روستا تیوی) و امیرحسین حیدری (مدیر رسانه تماشاخونه).
همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران دهنمکی از رسانههای آریو و اسپرت پلاس به عنوان عضو علیالبدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.
به همین بهانه به گفتوگو با محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان پرداختیم که در ادامه میخوانید.
مقاومت ساترا برای برگزاری این انتخابات تا چه اندازه بود و چرا از مواضع خودش کوتاه نیامد؟
این مسئله فقط در خصوص ساترا نیست، اساسا یکی از مسائل نهادهای حاکمیتی همین بوده و هست که اگر پیگیر نکتهای هستند، حتما سعی میکنند به هر طریقی که شده، بر مبنای چیزی که فکر میکنند، آن را اجرایی کنند و تقریبا کم دیدم که در نهادهای حاکمیتی اگر یکجا متوجه اشتباهشان شدند، بخواهند آن را متوقف کنند یا به زمان دیگری موکول کنند. این لجاجتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، فقط مختص ساترا نیست، بلکه در طول این سالها، نمونههای بسیاری از آن را در نهادهای دیگر هم دیدهایم و متاسفانه این موضوع جزو ذات مدیریت در فرهنگ کشور ماست.
چیزی که درباره این انتخابات وجود دارد این است که در آینده نتیجه هرچه که شود، شبکه نمایشخانگی جایی است که بیشترین آسیب را خواهد دید و این در شرایطی است که صداوسیما هم تولید محتوای جذابی ندارد، میتوانیم بگوییم ساترا با این کار تلاش دارد تا رقیب خود را حفظ کند نه اینکه خدمترسانی کند؟
نه اینکه فقط من بخواهم به این موضوع اشاره کنم، فکر میکنم اگر این موضوع را به هرکسی که در این حوزهها فعالیت میکند یا حتی فعالیت نمیکند، حتی کسی که خارج از کشور است بگوییم که ما در کشورمان تعدادی پلتفرم داریم که هر کدام در بخش خصوصی فعالند و تولید محتوا میکنند و سازمان صداوسیما هم یک نهاد حاکمیتی است و آنجا هم در حال تلاش است که تولید محتوا کند. بعد این را هم بگوییم که صداوسیما قرار است تنظیمگر باشد. حالا از هرکسی بپرسیم که آیا این نهاد میتواند تنظیمگر مناسبی باشد؟ قطعا جواب خیر است.
ما مسئولیت ساترا را هم از اعضای تلویزیون میبینیم، حالا پرسش این است که آیا صداوسیما از رونق بیشتر شبکه نمایشخانگی آن هم در زمانی که تواناییاش در حوزه سریالسازی کاسته شده، خوشحال میشود یا ناراحت؟ که جواب این پرسش کاملا مشخص است.
این موضوع به قدری واضح است که همه به آن اذعان دارند و تنها یک مشکل در این میان وجود دارد و آن هم این است که در بستهبندیهای ذهنی که از قدیم در کشور ما وجود داشته، صداوسیما مسئول سریالسازی است و وزارت ارشاد مسئول سینما است. این دستهبندی از گذشته وجود داشته، بدون اینکه در نظر گرفته شود که ما با یک پدیده نوظهوری مواجهیم که حتما باید درباره آن یک تنظیمگری مشخص وجود داشته باشد که پایه قانونی مشخص داشته باشد. چون ساترا همچنان پایه قانونی مشخصی ندارد و متاسفانه با اینکه این پایه را ندارد، اما وارد فاز جدیدتری شده که میتواند در حوزه مدیریت صنف مداخله داشته باشد.
مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان به صراحت به ماجرای واگذاری امور به بخش خصوی اشاره کردند و گفتند؛ ما در واگذاری امور به بخش خصوصی، روش اشتباهی را پیشگرفتیم و قانون خصوصیسازی به درستی اجرا نشد. حالا با توجه این ماجرا چه کسی تا این اندازه به ساترا رسمیت بخشیده و دستش را برای دخالت در امور باز گذاشته است؟
از چندسال پیش یک انحرافی در این بحث ایجاد شده و آن واژه صوت و تصویر فراگیر است ولی یافتههای من این را میگوید که زمانی که این واژه توسط عدهای اختراع شد، منظور، پخش زنده بوده، متاسفانه این واژه به مرور گسترش پیدا کرد، درواقع میتوانم بگویم این واژه به این دلیل ابداع شد که بعدا بتوانند تعریفهای دیگر را روی این ماجرا سوار کنند.
وقتی میگوییم صوتوتصویر فراگیر بدون اینکه تعریف مشخصی داشته باشد، یعنی هر نوع ارائه محتوایی که تولید میشود، میتواند فراگیر باشد که حتی اینستاگرام هم شاملش میشود و متاسفانه هنوز هیچ تعریف دقیقی از این کلمه وجود ندارد و همین موضوع نشان میدهد که ما با یک مسئلهای مواجهیم که قرار نیست ابعاد آن مشخص شود و حتی اداره شود، ضمن اینکه قرار است هر روز نظارت و دخالتشان افزایش پیدا کند.
به جای اینکه امروز، نهادهایی که خودشان را تنظیمگر میدانند درباره آینده این موضوع به اندازه کافی فکر کنند و مطلب برای ارائه داشته باشند، تبدیل به یک ممیز شدند. که خیلی هم خودشان را مترقی نشان میدهند.
ساترا اعلام کرد که ۳۶۷ پلتفرم وجود دارد، از این تعداد ۱۶۵ پلتفرم در انتخابات شرکت کردند، اگر ما این تعداد پلتفرم داریم، چرا فقط تعدادی از آنها به صورت جدی فعالیت میکنند؟ نکته بعد اینکه اگر این جمعیت وجود دارد، چرا فقط یک سوم در انتخابات شرکت کردند؟
از این جذابتر این است که از این تعداد ۱۶۵ سکو بالاترین رای ۳۰ تا بوده است. چگونه چنین چیزی ممکن است؟ قطعا در این میان مواردی با هم مغایرت دارند. در همین صنف VOD ها که ۳۶ عضو داریم، موقع رایگیری، رایها سی و خوردهای است و این ماجرا همه چیز را نشان میدهد.
شما به هرکسی بگویید که در ایران و با این سرعت اینترنت، نزدیک ۴۰۰ مجوز صادر شده است، باور نمیکند. این به موضوعی باز میگردد که ساترا در دورهای جریان صدور مجوز را تسهیل کرد و الان تعداد زیادی از افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند فقط مجوز دارند، نه چیز دیگر.
به هر حال در این ماجرا یک جریان وجود دارد و آن هم این است که ساترا میخواهد به برخی از نهادها نشان دهد که من دایره تنظیمگریام را به قدری گسترده کردم که همه در آن جا میشوند.