به گزارش دیباچه،نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «بی صدا حلزون» با پرسشهای چللش برانگیز از سوی برخی ناشنوایان نسبت به موضوع فیلم برگزار شد و کارگردان فیلم گفت: هرگز فیلم تبلیغاتی نساختم در اساس من تبلیغاتچی نیستم. با افتخار می گویم فیلمی درباره ناشنوایان ساختم که مدل تازهای ارائه میکند. راهکار جدیدی دارد. و آن نیز به طور کامل منطبق بر علم شریف پزشکی است.
در آستانه اکران فیلم سینمایی «بیصدا حلزون» طی مراسمی در محل آمفی تئاتر دانشگاه فرشتگان، جلسه نقد و بررسی این فیلم برگزار شد.
فیلم «بیصدا حلزون» با شعار «عاشقانهای بیصدا» به کارگردانی بهرنگ درفولیزاده و تهیهکنندگی مرتضی شایسته، سوژهای خاص و اجتماعی دارد و به یک رابطه تابوشکن عاشقانه در جامعه ناشنوایان میپردازد.
پس از نمایش فیلم، نشست پرسش و پاسخ با اجرای «منصور ضابطیان» و با حضور کارگردان فیلم و متخصصان حوزه شنواییسنجی و کاشت حلزون، پیش روی ۱۵۰ ناشنوا آغاز شد که از همان ابتدا جامعه ناشنوایان حاضر در این مراسم، کارگردان را محکوم به قصهپردازی ضعیف و شخصیتپردازی اشتباه جامعه ناشنوایان کردند.
در این نشست دکتر نیما رضازاده متخصص شنواییشناسی، مدیر بخش شنوایی بیمارستان امیراعلم، دکتر احسان نگین، متخصص شنواییشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران و لیلا آزاده رنجبر، سرپرست بخش ادیولوژی کاشت حلزون بیمارستان لقمان حکیم به همراه کارگردان فیلم به سوالات پاسخ دادند.
*پزشکان واقعیت را در مورد عوارض کاشت حلزون کمتر بیان میکنند
«رئیس شبکه ملی(مردم نهاد) دارای معلولیت شنوایی» ضمن تاکید بر عوارض کاشت حلزون و آسیب هایی که کاشت این پروتز می تواند به به عصب صورت یا تعادل وارد کند گفت: پزشکان در این خصوص واقعیت را بیان نمیکنند و متاسفانه تولیدکنندگان این اثر سینمایی هم با شیوه عجیب در شخصیتپردازی این فیلم به بیراهه رفتهاند.
در این بین حامد عابدینزاده رییس شبکه ملی تشکلهای مردمنهاد معلولان شنوایی و مشاور رییس دانشگاه فرشتگان و رییس سابق انجمن ناشنوایان، به نشانه اعتراض به فیلم دو بار جلسه را ترک کرد.
عابدینزاده در خلال این جلسه توضیح داد: در فیلم نقشهای «مثبت» موافق کاشت حلزون بوده و هر چه نقش «منفی» هست، مخالف این امر. این یک دروغ بزرگ است.
او با طرح این پرسش که «بهرنگ دزفولیزاده» مشخص کند فیلم را برای ناشنوایان ساخته یا برای تبلیغ کاشت حلزون؟ سالن را ترک کرد.
این فعال جامعه ناشنوایان لحظاتی بعد به سالن برگزاری بازگشت و ظلمی را که همواره بر جامعه ناشنوایان کشور حاکم است، نکوهش کرد: چرا ما فکر می کنیم ناشنوایان همگی افرادی عصبی هستند؟ آیا اینگونه است؟ جامعه امروز فکر میکند ناشنوا بودن بیماری ست، نه اینگونه نیست. این تنها یک ویژگی است. اینکه ما برای کاشت حلزون تبلیغ کنیم نشانه فاصله سینمای کشور و جامعه هنری از جامعه ناشنوایان است. چرا ما افراد را به زور میخواهیم شنوا کنیم؟ کارگردان فیلم باید مشخصا عنوان کند این فیلم برای ناشنوایان است یا برای کاشت حلزون؟ اینکه با گذشت تمام این سالها از تولید فیلمی چون "پرنده کوچک خوشبختی" اثر پوران درخشنده امروز این فیلم را تهیه و تولید کنیم یک ظلم بزرگ است.
یکبار دیگر به عنوان یک مسئول تاکید میکنم ما قصد داشتیم از این فیلم حمایت کنیم، گول خوردیم. من اصلا از این فیلم راضی نیستم. چرا میگویید همه ناشنواها بد هستند. چرا برای فروش بیشتر فیلم از بازیگر شنوا استفاده شده؟ من عصبانی هستم و هیچ علاقه ای به شنیدن پاسخهای آقای کارگردان ندارم.
سپس درحالی که کارگردان فیلم هنوز بر صندلی پاسخگویی تکیه نزده بود در برابر همه درخواستها جهت ایجاد گفتمان سازنده در راستای ارتقا محاسن و کاهش معایب این دست آثار، تنها ترجیح داد سالن را ترک کند.
نگاه جامعه ما جهان سومی است
همچنین انتقادات به کارگردان فیلم «بی صداحلزون» با مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان ادامه یافت. احسان شاهوردی با تاکید بر تمامی انتقادات طرح شده گفت: چرا در این فیلم از جامعه ناشنوایان استفاده نشده؟ چرا خوب تحقیق نکردید و سعی در عصبی نشان دادن ناشنوایان دارید؟ مگر می شود همه ناشنوایان بد باشند و همه شنواها خوب؟
مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان کشور ضمن نکوهش تفکر منفی حاکم بر جامعه گفت: ناشنوا بودن بیماری نیست. این حاصل تفکرات سیاه و جهان سومی ماست که میخواهیم همه را به هر نحوی که شده شنوا کنیم.
سالهاست که به بچههای ما میگویند اینکه شما آمبیانس محیط را نمیشنوید خطرناک است، صدای بهمن، آمبیانس خیابان و خیلی دیگر از اصواتی که یک ناشنوا نمیشنود. من سالهاست که این اصوات را نمیشنوم و هرگز در خیابان تصادف نکردهام. هیچ وقت زیر بهمن گیر نکردم و تاکنون بلایی بر من حادث نشده است. این تفکر شوم و منفی است که بر جامعه جاری و ساری است و همین امر کودکان ما را وادار به کاشت حلزون میکند. اگر همه این موارد را که کنار هم چیدمان کنیم به راحتی نتیجه میگیریم که این یک اثر تبلیغاتی است و قرار است کاشت حلزون را فرهنگسازی کند.
دید عمومی به جامعه ناشنوایان خوب نیست
همچنین «دکتر سارا سیاوشی» زبان شناس نیز با طرح مواردی بخشی از فرهنگ عمومی جامعه را نکوهش کرد. او تاکید داشت: کاش کمی زودتر به سمت مقوله «فرهنگ» در این عرصه میآمدیم. ما اکنون به تازگی مقوله فرهنگ را در سمینارهای علمی و پزشکی آن هم در مواضع بسیار خرد، جایگاه میبخشیم. برای اینکه فرهنگ زبان ناشنوایان در جامعه نهادینه شده و آن را به عنوان یک زبان واحد و مستقل بدانیم، بسیار درد خواهیم کشید.
این زبانشناس گفت: کاش فیلم «بی صداحلزون» که پس از گذشت دهها سال از تولید آخرین فیلم سینمایی درباره ناشنوایان ساخته شده، با تامل بیشتر و صرف زمان برای پروسه تحقیقاتی اثر، فیلم بهتری را به جامعه عرضه میکرد.
همچنین در این جلسه «کتایون گیتی» از اساتید دانشگاه فرشتگان، فرزانه سلیمان بیگی زبان شناس و حبیب مهدوی دبیرکل شبکه ملی ناشنوایان به همراه تعدادی از دانشجویان ناشنوای مرکز علمی فرشتگان نیز به ترتیب انتقادات مشابهی عنوان کردند.
کاشت حلزون، دستوری نیست، مشارکتی است
اما در پاسخ به انتقادات طرح شده از سوی نمایندگان جامعه ناشنوایان کشور ابتدا دکتر نیما رضازاده متخصص شنواییشناسی عنوان کرد: در مقام یک متخصص که سالهاست به امر مشاوره سمعک و کاشت حلزون به عزیزان ناشنوا خدمترسانی میکنم باید تاکید کنم که امر کاشت حلزون شنوایی امری است کاملا اختیاری.
پروسه کاشت حلزون برخلاف آنچه عزیزان ما باور دارند ابتدا با مشاوره بالینی آغاز میشود. ما هیچ گاه بدون مشاوره عمل پروتز کاشت حلزون را انجام ندادهایم.
این متخصص شنوایی شناسی تاکید کرد: در مرکزی که شخص من در آن مشغول به کار هستم، بسیاری از ناشنوایان برای کاشت حلزون مراجعه کردند اما پس از پروسه مشاوره به نتیجه رسیدیم که این عمل مناسب شخص نیست.
او در ادامه تاکید کرد: درآمدزایی آخرین چیزی است که ما به آن فکر میکنیم. این عمل کاملا اختیاری است و ناشنوایی که پس از مشاوره قرار است کاشت حلزون شنوایی را تجربه کند ابتدا از عوارض آن آگاه شده سپس تن به عمل جراحی می دهد. اساسا پروتز کاشت حلزون از لحاظ درآمدی در بخش دولتی مورد بررسی قرار میگیرد. این اتهام که این اثر یک فیلم تبلیغاتی است کاملا ناصحیح است و ناشی از اطلاعات ناقص در مورد کاشت حلزون است.
او ضمن تشکر از بهرنگ دزفولی زاده عنوان کرد: این فیلم شریف است چون اتفاقا به گیشه توجه نکرده، روی نقطه ای دست گذاشته است که یک موضوع اجتماعی است، یک فرهنگ را مطرح کرده و یک داستان را نقل میکند ولو با کم و کاستی، اما شرافت فیلم به این است که در روزگاری که همه به فکر فروش گیشه هستند این فیلم دغدغهای را نشانه گرفته و مطرح کرده است که درد جامعه است.
او در ادامه گفت : عینک بدبینی شما منجر به این خواهد شد که عاشقانهای را که بین پدر و فرزند در این فیلم جریان یافته است نادیده بگیرید. سالهای سال است که این عمل در ایران انجام میشود اما هرگز اینقدر ویژه به نیازها و تفاوتها و ویژگیهای یک جامعه ناشنوا پرداخته نشده است.
دکتر احسان نگین؛ متخصص شنوایی شناسی نیز با بیان این مورد که کاشت حلزون چون همه عملهای دیگر عوارضی دارد همانقدر که عمل جراحی بینی عوارض دارد عنوان کرد: «با یک نگاه سرسری در جمعیت حاضر متوجه شدم بیش از نیمی از ما جراحی بینی داشتیم. کاشت حلزون عملی است به همین میزان اختیاری و با همین میزان عوارض جانبی.»
اتهام درآمدزایی بی انصافی است
لیلا آزاده رنجبر ادیولوژیست مرکز کاشت حلزون بیمارستان لقمان، نیز درحالی که بغض در گلو داشت توضیح داد: «این نهایت بی انصافی است که ما را به تجارت و کسب درآمد متهم کنند. بر خلاف خیلی از این موارد گفته شده بارها در مراکز کاشت حلزون تنظیمهای بدون دریافت هزینه انجام دادهایم، این موضوع که کاشت حلزون موفق نبوده هم درست نیست. این چنین نیست که بگوییم ناشنوایان از این پروتز گریزانند. اتفاقا من به افرادی که ناشنوای مادرزاد نبوده و بر حسب اتفاق و حادثهای در بزرگسالی شنوایی خود را از دست دادهاند و اکنون سخت در عذاب هستند به قطع این عمل را توصیه میکنم. کاشت پروتز شنوایی در اساس برای این دست از افراد، نقش خروج از عذاب است. ما موظفیم از منظر پزشکی بررسی کنیم که این شخص میتواند بهره وری کافی از این پروتز داشته باشد یا نه.
در ادامه دکتر احسان نگین؛ متخصص شنوایی شناسی با اشاره به انتقادات طرح شده گفت: خیلی از این انتقادات درست و اصولیاند اما آیا این انتقادات متوجه فیلم «بیصدا حلزون» می شود یا متوجه تبعیضی که در جامعه بین شنوا و ناشنوا وجود دارد؟ گرچه خود بر این باورم که فیلم همچون دیگر تولیدات فرهنگی بدون ایراد نیست. اما این نخستین گونه از نوع خود است. اجازه دهیم این دست آثار تولید شوند و ایجاد گفتمان کنند.
او افزود در جامعهای که هرگز به این گفتمان، به این فرهنگ پرداخته نشده است این که فیلمی ولو با انتقادات زیاد و کم و کاستیهایی ساخته شده باشد در نهایت به نفع جامعه ناشنوا است.
دکتر نگین توضیح داد: شاید یک مسئول دولتی باید به خیلی از این انتقادات پاسخ دهد نه کارگردان فیلمی که مستقل تولید شده. هیچ فیلمی نمیتواند همه سلایق را پوشش دهد. این اثر نیز چون دیگر آثار سینمایی اگر گفتمان امروز ما تنها کارکردش باشد، کافیست! به این معنا که فیلم رسالت خود را انجام داده است. یک تولید هنری باید گفتمان ایجاد کند و از گفتمان میتوان فرهنگ ساخت. می توان فرهنگ بد را در جامعه تغییر داد. مگر در فیلمهای دیگری که در خارج از ایران ساخته شده به تمام جوانب زندگی و فرهنگ ناشنوایان اشاره شده؟ چرا شما نام فیلمهایی مثل CODA را مطرح میکنید چون ناشنوایان را در آن خوب نشان دادهاند؟ آیا همه چیز در زندگی واقعی شما در فیلمی مثل CODA واقعی است یا فقط چون خوب است آن را دوست دارید؟ چطور در مورد فیلم صدای متال صحبت کردید ولی نگفتید که در کدامیک از جوامع ایرانی جامعهای نظیر آن وجود دارد که خود ناشنوایان انتخاب کنند که عضو جامعه ناشنوایان باقی بماند یا کاشت را انتخاب کند. در فیلم صدای متال خود بازیگر نقش اول انتخاب کرد که کاشت شود یا نشود. به عبارت سادهتر هر دو گروه اطلاعات کامل را در اختیار فرد قرار دادند و بازیگر نقش اول خودش انتخاب کرد که کدام مسیر را برود. من در جامعه پزشکی موظف هستم که اطلاعاتم در مورد کاشت حلزون را به طور کامل به شخصی که به من مراجعه کرده است بدهم، همان قدر که من موظف به این کار هستم شما در جامعه ناشنوایان هم موظف به این کار هستید. اتفاقا ما هم خوشحال میشویم. از منظر علمی هم ثابت شده است که این که یک نفر به انتخاب خود کاشت حلزون یا سمعک را استفاده کند بهرهوری بسیار بیشتری دارد.
من تبلیغاتچی نیستم
در پایان جلسه «بهرنگ دزفولیزاده» کارگردان فیلم ضمن تشکر از همه انتقادات و لحاظ کردن همه آنها در تولیدات بعدی خود عنوان کرد: حقیقت این است که من تنها یک فیلم ساختهام. بنا به اقتضائات سینمایی و محدویتهای زمانی و البته حفظ جذابیتهای اثر، تمام مواردی را که دوستان عنوان میکنند نمیتوانستم بازگو کنم. اینکه فیلم قصد دارد سیاه نمایی کند، باید بگویم هرگز! در این جلسه دوستانی هستند که احساس خوبی از فیلم ندارند، البته که حق دارند. اما باید تاکید کنم که این فیلم را در اکرانهای مختلفی با دوستان ناشنوا تماشا کردم که به اتفاق آرا احساس رضایت حداکثری داشتند.
کارگردان فیلم «بی صدا حلزون» تاکید کرد: من چند سال پیش تنها یک قصه مختصر به دستم رسید و میوه کنونی، ماحصل صرف مدتها تحقیق و پژوهش است. در این جلسه چندین متخصص نشسته اند آیا هیچ یک، ایراد علمی و تخصصی بر فیلم دارند؟ اتفاقا بر این باورم که هانیه توسلی بسیار برای این نقش زحمت کشید و به ظن بسیاری از عزیزان ناشنوا کار را به اصطلاح، درآورده! خودتان هم در این جلسه عنوان کردید خانم توسلی تا حد بسیار خوبی توانسته اند نقش خود را اجرا کنند.
دزفولیزاده گفت: در یکی از همین اکران های خصوصی یکی از دوستان ناشنوا این فیلم را اولین اثری دانست که مسئولین شهری را متوجه امر مناسب سازی شهری برای ناشنوایان می کند.
او همچنین با اشاره به اتهام تبلیغاتی بودن فیلم گفت: هرگز فیلم تبلیغاتی نساختم در اساس من تبلیغاتچی نیستم. با افتخار می گویم فیلمی درباره ناشنوایان ساختم که مدل تازهای ارائه میکند. راهکار جدیدی دارد. و آن نیز به طور کامل منطبق بر علم شریف پزشکی است.
این کارگردان سینما توضیح داد: با آغاز نمایش عمومی فیلم، شاهد یک اتفاق ویژه خواهیم بود. برای نخستین بار در کشور چندین سینما مجهز به امکانات ویژهای برای عزیزان ناشنوا شدهاند که به شکل تخصصی مناسب سازی شده و این موضوع مهم از برکات تولید فیلم «بی صدا حلزون» است.
کارگردان فیلم «بی صداحلزون» درپایان گفت: در این فیلم سعی کردم فرهنگ زیبا و آداب و رسوم ناشنوایان را به تصویر بکشم. برای تولید این فیلم زحمات و هزینه های بسیار شده است تا قدری فرهنگ عمومی ارتقا یافته و نگاه جامعتری به این جامعه شریف داشته باشیم. لازم است در کنار هم باشیم و باهم برابری را به معنای واقعی زندگی کنیم. این درست که من ناشنوا نیستم و بازیگران اصلی فیلم من هم ناشنوا نیستند اما بسیار تلاش کردند و تمرین کردند تا نقشهایشان را که خیلی پیچیده و سخت بود به درستی اجرا کنند. مشاورانی در کنار ما بودند اما غلط و درست بودنش در تشخیص خود ناشنوایان است و همچنین در طول فیلم سعی کردیم از زبانهای اشاره مختلف بر اساس مقتضیات داستان استفاده کنیم. من خودم را از شما عزیزان ناشنوا جدا نمیدانم و اصلا این دست نگاههای قشری را امری باطل تلقی میدانم ما همگی با هم هستیم.