پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳  |  Thursday, 21 November 2024

دیباچه

کد خبر: ۵۰۷۸۴
تاریخ انتشار : ۳۹ : ۰۸ - ۲۷ تير ۱۴۰۰
شهرزاد جعفری بازیگر سریال زندگی زیباست؛
شهرزاد جعفری بازیگر نقش شوکا معتقد است اگر این سریال در موعد مقرر پخش میشد این همه سانسور درآن اعمال نمیشد، او میگوید ما از این همه سانسور درشگفتیم

سریال زندگی زیباست ساخته قاسم جعفری این شب‌ها از شبکه دو در حال پخش است. تولید این سریال در سال ۱۳۹۸ به پایان رسیده و در دو سال گذشته وضعیت بلاتکلیفی داشته است. از ابتدای پخش سریال زمزمه‌هایی مبنی بر ممیزی گسترده اثر توسط صداوسیما به گوش می‌رسید. شهرزاد جعفری (بازیگر نقش شوکا) در این سریال به واسطه نسبت خانوادگی که با کارگردان دارد (دختر قاسم جعفری) یکی از گزینه‌هایی است که می‌تواند درباره ممیزی‌های سریال و نحوه ساخت و تولید و پخش آن توضیح دهد. تلاش ما برای مصاحبه با کارگردان سریال بی‌نتیجه ماند. او اعلام کرد فعلا روزه سکوت گرفته و بعد از پایان پخش سریال حرف‌هایش را می‌زند.
شهرزاد جعفری سابقه بازی در چند فیلم سینمایی را دارد و نویسنده کتاب تئاتر دیجیتال، همچنین یکی از مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی در رشته‌های گرافیک و نمایش است.
این بازیگر در گفتگو با خبرنگاردیباچه گلایه‌هایش را با این جملات آغاز می‌کند: سریال ما مثل گوشت قربانی شد و هرکسی درباره‌اش یک اصلاحیه‌ای داد. این سریال حدود ۵۰ قسمت بود که الان گویا تبدیل به ۴۰ قسمت شده است.

۱۰ قسمت از سریال حذف شد/ پدرم روزه سکوت گرفته/ اگر سریال در موعد مقرر پخش میشد شاهد این همه سانسور نبودیم

احتمالا شما به خاطر این که دختر قاسم جعفری هستید، به عنوان اولین بازیگر برای سریال «زندگی زیباست» انتخاب شده‌اید؟
نه. اتفاقا من آخرین بازیگری بودم که به سریال اضافه شدم. این متن را پدرم برای یک فیلم سینمایی آماده کرد و برایش پروانه ساخت گرفته بود. من از ابتدا در جریان فیلمنامه بودم. پدرم به من گفت شبکه دو پیشنهاد ساخت سریال داده و بعد از چند سال می‌خواهم دوباره به تلویزیون برگردم. به او گفتم این کار اشتباه را نکن. تلویزیون به کارگردان‌های خوب خودش وفادار نبوده است. این انرژی را برای ساخت یک فیلم سینمایی صرف کن. پدرم نسبت به این سریال حس خوبی داشت و من هم با کار کردن او در تلویزیون موافقت کردم.
به دلیل فضای جوان پسندانه سریال دستیار پدرم آقای احمد ریگی دنبال بازیگران جوان وکمتر شناخته‌شده می‌گشت. من از دوستان تئاتری‌ام خواستم اگر بازیگری را می‌شناسند معرفی کنند. مثلا بین بازیگران جوان، ستایش رجایی‌نیا ازبازیگران خوب تئاتر مشهد یا سارا مقربی از بین بازیگرجوان تئاتر رشت انتخاب شدند و دایره انتخاب‌ها محدود به تهران نبود. حدود دو ماه تست و روخوانی طول کشید. همزمان فیلمنامه سریال تحت نظر پدرم نوشته می‌شد. برای نقش شوکا دنبال بازیگر می‌گشتند. من اصلا فکر نمی‌کردم بتوانم بازی کنم. چون خودم مدیریت پردیس تئاتر شهرزاد را بر عهده داشتم و همزمان در دانشگاه مشغول تدریس بودم و آن زمان فرصت بازی در سریال را نداشتم.
علی حجازی مهر تهیه کننده کار درخواست دادند من هم تست گریم بدهم. اکثر کار‌های من سینمایی بوده و تا آن زمان سریالی بازی نکرده بودم. می‌دانستم زمان فیلمبرداری سریال به نسبت فیلم سینمایی طولانی است و خیلی انرژی می‌گیرد. با برخی بازیگران سریال به واسطه حضورم در فضای تئاتر از قبل آشنایی داشتم. آن‌ها گفتند شهرزاد تو هم باش و بیا بازی کن. آن زمان فقط نقش شوکا و سعید در فیلمنامه کامل نشده بود و قصه ناقص بود. من گفتم اصلاً نمی‌دانم سرنوشت شوکا چه می‌شود. اصلا شاید سرطان بگیرد و بمیرد. اتفاقا سعیدزارعی (بازیگر نقش سعید) و من آخرین انتخاب شده‌ها برای بازی بودیم.
خودتان چه برداشتی از شخصیت «شوکا» داشتید و او را چگونه آدمی می‌دیدید؟
او به عنوان یک دختر قدرتمند مدیر گروه است. شخصیت جدی دارد و همه از او حساب می‌برند. همچنین هنرمند و نقاش است و روحیه حساسی دارد. یکی از پسران گروه را دوست دارد؛ ولی به خاطر حجب و حیایی که دارد جایی مطرح نمی‌کند. شوکا تردید دارد آن پسر هم به او فکر می‌کند یا نه. این دو نفر با هم بار‌ها حرف زده‌اند و دعوا کرده اند. اما درباره مسائل احساسی صحبتی نداشته اند.
چرا قاسم جعفری دنبال بازیگران کمتر شناخته شده می‌گشت و سراغ چهره‌ها نرفت؟
معرفی چهره‌های جدید جزو علایق پدرم است. در سریال‌های همسفر، خط قرمز، مسافری ازهند، کمکم کن نیز بازیگران جدیدی به تلویزیون و سینما معرفی کرد. او همیشه دنبال بازیگران کم حاشیه‌تر می‌گردد. وقتی کسی سلبریتی نباشد کم حاشیه‌تر است. بازیگران تازه کار با گروه بهتر هماهنگ می‌شوند. در قصه ما گروهی جوان هستند که از بچگی با هم بزرگ شده‌اند. این گروه به واسطه عروسی یکی از دوستان‌شان دور هم جمع می‌شوند و آن عروسی آشنایی‌ها و ازدواج‌های دیگر را شکل می‌دهد. حدود قسمت بیستم سریال همه ازدواج کرده‌اند و تازه مشکلات بعد از ازدواج‌شان را می‌بینیم.

ممیزی‌های صداوسیما تا چه اندازه به کار شما لطمه زد؟
یک هفته قبل از پخش سریال همه بچه‌ها به یک کافه رفتیم. یکی از بازیگران سریال کافه‌ای دارد که ما همیشه آنجا دور هم جمع می‌شویم. پدرم گفت درحال اصلاحات نهایی سریال برای پخش است و احتمال ضعیفی دارد سریال روی آنتن برود. از این روتاکید کرد فیلمنامه‌ای را که بازی کرده‌اید فراموش کنید. چون اگر به آن فیلمنامه و سریالی که ساخته ایم فکر کنید ناراحت می‌شوید. به چیزی که دارد پخش می‌شود به عنوان یک بیننده نگاه کنید. من به عنوان دختر کارگردان نیم ساعت قبل از پخش قسمت اول سریال متوجه شدم طلسم توقیف این کارشکسته شده است.
ما بازیگران هر شب که سریال را می‌بینیم، به خاطر حجم زیاد سانسور‌ها سورپرایز و شگفت زده می‌شویم. وقتی می‌فهمیم چه صحنه‌هایی حذف شده از تعجب شاخ در می‌آوریم.
مثلاً در قسمتی که چند شب پیش پخش شد، یکی از بازیگران که درسریال نقش پسرخاله من را بازی می‌کند از شوکا در یک قبرستان خواستگاری کرد. این سکانس به کل سانسورشد. بعدتر من در سکانسی به او گفتم یک بار هم سر خاک مامانی خواستگاری کردی و به تو جواب رد دادم. این پسر چند بارخواستگاری می‌کند. شوکا مستاصل می‌شود و سراغ دایی (با بازی ثریا قاسمی) رفته و ماجرا را می‌گوید. این دختر، پسر دیگری را دوست دارد. ولی الان، چون تعدادی سکانس‌های مهم حذف شده ذهن مخاطب که از روند اصلی داستان سریال خبرندارد، دچار پرش شده و می‌گوید شوکا چقدر عجله دارد و شوهر می‌خواهد.
ما بازیگران خودمان می‌دانیم کدام سکانس‌ها حذف شده است. مردم هم وقتی پرش‌های قصه را می‌بینند متوجه سانسور‌ها می‌شوند. الان سریال ما ابزاری برای سنجیدن تست هوش بیننده‌ها شده است. امیدوارم مفهوم و کلیت قصه خراب نشود، چون حذف یکی دو سکانس را می‌شود با گفتار متن حل کرد. کما این که در۷ قسمت اول سریال بازیگر نقش سعید مجبور شد، نریشنی بگوید وتمام رابطه‌ها را توضیح دهد تا خیال مدیران تلویزیون از ارتباطات بین بچه‌ها راحت شود.
چه تغییرات دیگری در قصه داشتید؟
قصه ما بسیار تغییرکرد. قرار بود یک به یک مسیرعاشقی این جوان‌ها را درطول سریال ببینیم؛ ولی به دلیل نگرانی‌های صداوسیما در ابتدای هر قسمت، آخرین سکانس و فینال قسمت پنجاهم نمایش داده می‌شود که یکی ازدختران قصه باردار است و همه زوج‌ها ۲ به ۲ در کنارهم دیده می‌شوند. یعنی انتهای سریال فقط به دلیل نگرانی سازمان در اول همه قسمت‌ها نمایش داده شد تا بلکه مجوز پخش سریال صادر شود. در همین قسمت‌های پخش شده دوتا بازیگر به هم می‌گویند برویم در پارک صحبت کنیم. ولی چون کل سکانس پارک حذف شده ما از ادامه رابطه و ازدواج ناگهانی آن‌ها غافلگیرمی‌شویم. این سکانس در فضای باز فیلمبرداری شده بود و در تمام لحظات، افراد دیگری هم در پس‌زمینه آن‌ها دیده می‌شدند و این گفتگو منجربه علاقه و ازدواج این دو نفر می‌شد.
علت این ممیزی‌های پس از تولید چیست؟ مگر فیلمنامه قبلا تصویب نشده است؟
گویا افراد و مراکز مختلف در باره کار نظر می‌دهند. فقط نظر یک نفر یا پخش خود شبکه مطرح نیست. ناظر سریال و مدیر گروه فیلم و سریال شبکه ۲ که مورد تایید صدا و سیما بودند موقع تصویربرداری غالبا سر صحنه می‌آمدند و همه چیز را تایید می‌کردند. آن‌ها با خودمان گپ وگفت کرده و نکاتی اصلاحی را گوشزد می‌کردند؛ ولی الان گویا هیچکدام درصداوسیما مسئولیتی ندارند.
الان افراد دیگری می‌آیند و هر کسی یک چیزی می‌گوید. یک نفر می‌گوید این دیالوگ در بیاید و نفر دیگر درباره فلان نما نظر می‌دهد. پلیس الان درباره سریال نظر می‌دهد. در حالی که ما در کلانتری یوسف آباد فیلمبرداری کردیم. پلیس فیلمنامه را خوانده بود و ناظر نیروی انتظامی تمام وقت و درکل فیلمبرداری آن جا نشسته بود. همان موقع که فیلمبرداری می‌شد باید می‌گفتند. ما لوکیشن داخلی یک خانه را شبیه کلانتری نکردیم و سریالمان را در یک کلانتری واقعی فیلمبرداری کردیم؛ ولی جالب است حتی یک دیالوگ ازسکانس‌های مفصل کلانتری در سریال پخش شده وجود ندارد. سریال ما مثل گوشت قربانی شد و هرکسی درباره‌اش یک اصلاحیه‌ای داد. این سریال حدود ۵۰ قسمت بود که الان گویا تبدیل به ۴۰ قسمت شده است.
به نظر شما نسبت به دهه‌های گذشته، ممیزی‌های تلویزیون کاهش داشته یا افزایش؟
به نظر من ممیزی تلویزیون نسبت به زمان پخش سریال خط قرمز بیشتر شده است. الان سریالی شبیه به خط قرمز و مسافری از هند قابل تولید و ساخت نیست. سریال خط قرمز درباره سرگشتگی یک نسل از جوانان دردهه هشتاد، ایدز و مهاجرت می‌گفت. الان این چیز‌ها تابو هستند. شما نمی‌توانید به من سریالی شبیه این دو سریال را نشان بدهید که امروزه در حال پخش باشند.
متاسفانه همه سریال‌های تلویزیون شبیه هم شده اند و کلا بازیگران تکراری دارند. در بیشتر سریال‌ها زن مظلومی را داریم که با مشکلاتش همراه می‌شویم. در سریال‌هایی مثل پس از باران، کیمیا و ستایش این طور زن‌ها را می‌بینیم. انگار دوست ندارند فضای واقعی جامعه را نشان دهند. در حالی که الان مردم تمام سریال‌های روز دنیا را از طریق اینترنت تماشا می‌کنند. مردم دسترسی به سریال‌های خوب دنیا دارند و سلیقه شان تغییر کرده است. خیلی از دوستان من اصلا شبکه دو را ندارند که بخواهند سریال زندگی زیباست را تماشا کنند. بعضی‌ها فقط برای اخبار اجتماعی و فوتبال تلویزیون تماشا می‌کنند.

۱۰ قسمت از سریال حذف شد/ پدرم روزه سکوت گرفته/ اگر سریال در موعد مقرر پخش میشد شاهد این همه سانسور نبودیم

حذف شدن برخی سکانس‌ها چه تاثیری بر روی روحیه شما به عنوان بازیگر گذاشته است؟
بازیگران و بقیه عوامل گروه سه سال از عمرشان را صرف این سریال کرده‌اند. آخر کار اینطوری خستگی در بدن‌شان می‌ماند. من بودم که به پدرم اصرار می‌کردم تلاش کند سریال پخش شود. بازیگران سریال می‌گویند اگر تو در این سریال بازی نمی‌کردی، شاید آقای جعفری به این همه سانسور تن نمی‌داد. من به پدرم گفتم بگذار زحمت ما جوان‌ها دیده شود. چون دیدم بیش از سه سال از ساخت سریال گذشته و هیچ کس برایش مهم نیست این سریال پخش می‌شود یا نه. ما از خودمان سریال نساخته بودیم. سریال‌سازی ما زیر نظر و به سفارش شبکه ۲ بود. زمان تصویربرداری هم چند بار کار را متوقف کردند و اصلاحیه‌های فراوان دادند. اگر پدرم می‌دانست این قدر اذیت می‌شود همین زمان را برای ساخت سریالی در شبکه نمایش خانگی می‌گذاشت. او با گفتگو و مصاحبه من در مورد این سریال مخالف بود و گفت بهتر است همه بازیگران و عوامل درمورد سریال سکوت کنیم. ولی باتوجه به مصاحبه دیگر عوامل سریال، خواستم با این گفتگو حداقل کمی ازشرایطی را که بر سریالمان رفت بازگو کنم. جالب این که حک عنوان کارگردان در سیاهی بعد تیتراژ اصرار بازیگران جوان سریال بود و تا دقیقه نود، بنا بود اسم آقای احمدریگی، دستیار پدرم که اتفاقا بخش‌های چابهار را زیر نظر پدرم کارگردانی کرده به عنوان کارگردان ذکر شود. چون این سریال با آن کاری که باظرافت و دقت تولیدشده بود فاصله زیادی دارد.
به نظرم ما به مدیران توانمندی نیاز داریم که پشت کاری که خودشان سفارش ساختش را داده اند بایستند. الان، چون از این نوع مدیر‌ها کم داریم، سطح سریال‌ها بسیار افت کرده است. الان بیشتر کارگردان‌های خوب در شبکه نمایش خانگی کار می‌کنند. چون آنجا در کارشان دخالت نمی‌شود. برخی مدیران تلویزیون یک جوری تصمیم می‌گیرند که انگار در فضا زندگی می‌کنند. پدر من این روز‌ها چهار و پنج صبح سر تدوین می‌رود و تا غروب اصلاحیه‌ها را انجام می‌دهد. سریال ما، چون روی آنتن است، مجبوریم با صداوسیما همکاری کنیم. چون پخش سریال باید به انتها برسد. بعضا اصلاحیه‌ها این قدر زیاد است که دو قسمت با هم تلفیق می‌شوند. یعنی زمان یک قسمت از ۴۵ دقیقه کمتر می‌شوند و مجبور می‌شوند سکانس‌هایی از قسمت‌های بعدی را اضافه کنند.
حرف و نکته پایانی ..
این حرف‌ها درد دل من به عنوان یک بازیگر است و با نگاه پدرم در مقام خالق این سریال بسیارمتفاوت است. چون می‌دانم اهل مصاحبه نیست و در این مورد به‌خصوص روزه سکوت گرفته است. او دوست نداشت حاصل زحمات یکساله یک گروه پرتلاش تحت هرعنوان درآرشیو‌های تلویزیون خاک بخورد. اما من به عنوان یک جوان که خودم مخاطب این نوع سریال هستم، باور داشته و دارم اگر سریال درموعد مقرر و همان ۳ سال قبل پخش می‌شد، بسیار تاثیرگذارتر بود و بیشتر دیده می‌شد و اگر نگرانی‌های برخی مدیران نبود بسیار جذاب‌تر و خوش ریتم‌تر و بدون این‌همه سانسور روی آنتن می‌رفت.
گفتنی است: قاسم جعفری کارگردانی سریال‌های همچون خط قرمز، کمکم کن و مسافری از هند را در کارنامه هنری خود دارد.


۱۰ قسمت از سریال حذف شد/ پدرم روزه سکوت گرفته/ اگر سریال در موعد مقرر پخش میشد شاهد این همه سانسور نبودیمعوامل سازنده این سریال عبارتند از نویسند: پریساشمس؛ مدیران تصویربرداری: افشین علیزاده و مصطفی احمدیان
بازیگران: ثریا قاسمی، نیمارئیسی، رسول نجفیان، مهتاج نجومی، امیدروحانی، بیژن بنفشه خواه، اردلان شجاع کاوه و ...

گفتگو دینا محمدی

منبع: دیباچه
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
گفتگو دیباچه با رییس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان

شرکت ۷۰ طرح از ۱۹ استان در نمایشگاه جشنواره خوارزمی/منتخبین جشنواره، بدون کنکور وارد دانشگاه می‌شوند!

۰۹:۰۰  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی

ما با کلاس‌های آزاد در دنیا ارتباط داریم/ سعی داریم با وزارت علوم همکاری داشته باشیم، اما این همکاری تاکنون رضایت بخش نبوده است!

۲۰:۴۲  -  ۲۹ آبان ۱۴۰۳
مجید اسماعیلی، نوازنده پیشکسوت ویولنسل در گفتگو با دیباچه مطرح کرد؛

ارکسترهایی که در کشورمان برگزار می‌شوند، هم ردیف ارکستر های کشور های دیگر هستند!

۱۴:۱۵  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
مدیر کل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هرمزگان در گفتگو با دیباچه خبر داد؛

نمایش گرگوربافی و تراش صدف‌های دریایی در نمایشگاه ملی صنایع دستی/ بندرلنگه به‌عنوان شهر ملی گلابتون، شناخته شده است

۱۳:۰۲  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با استاد فرهاد فخرالدینی، بنیان گذار ارکستر ملی ایران

عرصه موسیقی نیازمند حمایت دولت است و نباید به آن آسیب بزنند! / تِم سازی نمی‌تواند یک اثر موسیقایی را فاخر کند!

۲۰:۲۴  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگوی دیباچه با مهدی وثوقی راد، بازیگر پیشکسوت عرصه تئاتر و تلویزیون

برخی از نمایش‌های روی صحنه، اصالت و پختگی لازم را ندارند/ آخرین خبرها از پروژه جدید نیما جاویدی!

۱۳:۲۱  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
" گالری آرت پرشیا " میزبان هنرمند معاصر کشورمان شد؛

شگفتی نمایشگاه انفرادی آثار استاد "جلیل خلیلی" و هنری که باید دیده شود!

۲۰:۰۴  -  ۲۲ آبان ۱۴۰۳
پربازدیدها
آخرین اخبار