محمد حسن گودرزی: در شرایطی که در ابتدای سال ۲۰۲۰ به سر میبریم، بشر با یکی از بزرگترین و خطرناکترین همهگیریهای تاریخی مواجه شده است: ویروس کرونا. این ویروس تاکنون جان حدود بیش از۹۰
هزار نفر را در سراسر جهان گرفته و دولتهای جهان تلاش دارند با اقدامات احتیاطی جلوی گسترش هرچه بیشتر آن را بگیرند.
قرنطینه کردن افراد و شهرها یکی از راههایی بوده که در طول بیماریهای همهگیر با اجرای آن، تلاش میشده که رفت و آمدها در جوامع انسانی به حداقل خود برسد. اما در این میان افرادی بودند که از این فرصت و در خانه ماندن اجباری کمال استفاده را کرده و دست به خلق آثاری زدند که در طول تاریخ جاودانه شدند.
LISTVERSE نگاهی کرده به ۱۰ اثر برتر هنری یا هنرمندانی که آثار خود را در طول دوران قرنطینه به وجود آوردند.
۱۰- یوگنی آنگین (Eugene Onegin)
جایگاه الکساندر پوشکین (Alexander Pushkin) در روسیه مانند جایگاه ویلیام شکسپیر در انگلستان است و یکی از بزرگترین آثار او یوگنی آنگین است که در سال ۱۸۳۲ نوشته شد. این داستان روی زندگی یوجین اولگین، اشرافی ثروتمند و مضطرب که در سن پترزبورگ زندگی میکند، متمرکز شده است. هنگامی که آنگین از حضور در همه مراسم بالماسکه و رقصهای شهر خسته میشود، تصمیم میگیرد به املاک روستایی مرحوم عمویش نقل مکان کند. در آنجا با ولادیمیر لنسکی شاعر ملاقات میکند. اوگنین همچنین با تاتیانا لارینا زیبا ملاقات میکند، که وسواس مادام العمر او میشود. در سال ۱۸۷۹، یوجین اولگین توسط آهنگساز بزرگ روسی پیوتر ایلیچ چایکوفسکی به اپرا تبدیل شد.
پوشکین غالباً هر وقت بیمار بود مینوشت. در پاییز ۱۸۳۰، شیوع وبا در مسکو پوشکین را مجبور به ترک املاک خانوادگی خود کرد. در آنجا بود که پوشکین یوگنی آنگین و سایر آثار کلاسیک خود را به پایان رساند.
۹- خاطرات ساموئل پپیز (Samuel Pepys’s Diary)ساموئل پپیز (۱۷۰۳-۱۶۳۳) عضو پارلمان و مدیر اجرایی نیروی دریایی انگلیس بود. وی بیشتر به خاطر تلاشهای خود برای نوسازی نیروی دریایی و اداره آن شناخته شده بود. امروزه خاطرات پپیس مشهورترین خاطره نویسی است که از ۱۶۶۰ تا ۱۶۶۹ به جای مانده و یکی از بهترین اسناد در مورد دوران بازگرداندن سلطنت در انگلستان است.
در سال ۱۶۶۵، طاعون خیارکی لندن را در بر گرفت. برخلاف بیشتر لندنی ها، پپیز از شیوع آن شگفت زده نشد، زیرا او دو سال قبل شیوع مشابه آن را در آمستردام را دیده بود. در ژوئن ۱۶۶۵، پپیس نوشت، " [برای]مشکل بزرگ من، بشنوید که طاعون وارد شهر شده است. خدا همه ما را حفظ میکند. "
به لطف قلم پپیز، مورخان و دانشمندان درک خوبی از چگونگی و علت سریع شیوع طاعون خیارکی در لندن پیدا کردند. در اصل، جمعیت عظیم موشها در شهر طاعون را گسترش داده است.
۸- اسکندر پیامبر دروغین (Alexander The False Prophet)لوثیان (Lucian) یکی از عالمان بزرگ امپراتوری روم بود. لوثیان، یک آشوری متولد شهر امپراتوری ساموساتا (واقع در جنوب ترکیه)، یک نمایشنامه نویس محبوب، طنزپرداز و سخنور بود. آثار او مسائلی مانند اختلاف بین یونانیها و سوریها، فلسفه رواقیون و فرقهها را مسخره میکند. یکی از کارهای مهم او، اسکندر پیامبر دروغین بود که به هجو رومیانی میپرداخت که به دنبال دلایل ماورا طبیعی برای توضیح بدبختی خود بودند.
"اسکندر" برگرفته از یک شخصیت واقعی به نام الکساندر ابونوتیخوس (Alexander of Abonoteichus) بود. اسکندر مانند لوثیان، از آسیای صغیر آمده بود. در مورد اسکندر اطلاعات زیادی در دست نیست جز اینکه او ادعا میکرد جادوگری قدرتمند است که میتواند بیمار درمان کند. این ادعا مورد توجه شهروندان رومی و افراد امپراطوری قرار گرفت، زیرا طاعون گستردهای در سال ۱۶۵ میلادی آغاز شد که به نام طاعون آنتونین، امپراطور آن زمان روم معروف شد.
طاعون به احتمال زیاد از چین آمده و از طریق جاده ابریشم پخش شده بود. در حالی که رومیان خود را قرنطینه کرده یا به دنبال معالجات جادویی بودند، لوثیان تصمیم گرفت تا طنزی درباره یک طبیب روحانی جعلی بنویسد.
۷- کوه جادو (The Magic Mountain)
یکی از بهترین آثار در تمام ادبیات آلمان، کوه جادو نوشته توماس مان (Thomas Mann) است که برای اولین بار در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. این رمان در رابطه با شخصی به نام هانس کاستورپ، بازرگان جوان هامبورگی است که تصمیم میگیرد از پسر عموی خود یواخیم در آسایشگاه سِل واقع در آلپ سوئیس بازدید کند. سفر ساده هانس به زودی پیچیده میشود، زیرا سلامتی هانس از بین میرود و وی شروع به ملاقات سایر بیماران میکند. تقریباً همه آنها نمایانگر پوسیدگی اجتماعی اروپا پس از جنگ جهانی اول هستند.
مان در مورد آسایشگاهها یکی دو چیز میدانست. همسر وی، کاتیا، از بیماری سل رنج میبرد و در سال ۱۹۱۲، در آسایشگاه در داووس پلاتز سوئیس ماند. مان اغلب او را ملاقات میکرد. در سالهای بعد، این دو بیمار به طور مرتب در چشمههای آبگرم بهداشتی در سراسر جهان بودند. مان این تجربیات را به رمان کوه جادو تبدیل کرد.
۶- داشیل هِمِت (Dashiell Hammett)نویسنده آمریکایی داشیل همت برای بزرگ شدن در جهنم به دنیا آمد. سام "داشیل" فرزند یک خانواده قدیمی کشاورزی کاتولیک در مریلند، در سن ۱۳ سالگی از مدرسه اخراج شد و با قماربازان، روسپیان و سارقان در بالتیمور و فیلادلفیا شروع به معاشرت کرد. در تلاش برای تغییر زندگی خود، همت در سال ۱۹۱۵ با آژانس ملی کارآگاهان پینکرتون پیوست. وی تا سال ۱۹۲۲ به عنوان کارگاه خصوصی کار کرد. چند سال بعد، همت شروع به نوشتن داستانهای پلیسی کرد.
بدون تردید، او از تجربیات زندگی واقعی خود برای ایجاد شخصیتهای کارگاهان خصوصی خود، سام اسپید (Sam Spade) و کانتیننتال اوپ (Continental Op) استفاده کرد. با این همه اگر در دوران جنگ جهانی اول در ارتش آمریکا خدمت سربازی انجام نداده بود، ممکن بود هرگز نویسنده نشود. این ارتش بود که ثابت کرد که همت به دلیل بیماری ۲۵ درصد معلول است و او را ترخیص پزشکی کرد. ارتش همچنین مستمری کمی هم برای همت تعیین کرد. به لطف این حقوق بازنشستگی و شغل پاره وقت به عنوان تولید کننده محتوا، همت وقت داشت وقت خود را برای نویسندگی اختصاص دهد.
۵- آنتون چخوف (Anton Chekhov)همانند پوشکین، آنتون چخوف، نویسنده روسی به دلیل بیماریهای همه گیر وبا در روسیه، وقت نوشتن را پیدا کرد. در بین سالهای ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۹، چخوف برخی از داستانهای کوتاه مشهور خود را نوشت، از جمله "بخش شماره ۶" و "راهب سیاه". در همین زمان، چخوف زندگی نیمه انزواگرایانهای را در املاک خود واقع در ملیخوووف (Melikhovo) انجام داد. در اینجا بود که چخوف به سازماندهی برای مقابله با قحطی و وبا به دهقانان محلی کمک و همچنین به عنوان پزشک تازه کار، کار روزانه خود را ادامه داد.
متأسفانه، چخوف به دلیل بدتر شدن وضع سلامت خود مجبور شد در سال ۱۸۹۷ پزشکی را متوقف کند. چخوف نیز مانند همت، از سل رنج برد. این بیماری او را در سال ۱۹۰۴ به کشتن داد. امروزه، چخوف به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان مورد ستایش قرار گرفته است. بسیاری از این داستانهای کوتاه برگفته از آنچه چخوف به عنوان پزشک در حین بیماری وبا در اواخر قرن نوزدهم میدید، نوشته شده است.
۴- بهشت گم شده (Paradise Lost)جان میلتون (John Milton)، نویسنده انگلیسی، در طول زندگی خود چیزهای بسیاری داشت – رساله نویس، فیلسوف و سیاستمداری که به عنوان دبیر زبانهای خارجی (وزیر لاتین) در شورای امور خارجه انگلستان خدمت میکرد. امروز میلتون بیشتر به عنوان شاعر شناخته میشود، به ویژه کسی که حماسه بهشت گمشده را با موضوع سقوط شیطان را از بزرگی و جنگ او علیه خدا، بهشت و بشریت نوشت.
میلتون هنگام سرودن بهشت گمشده نابینا شد. بین سالهای ۱۶۵۲ و ۱۶۶۷، میلتون مجبور شد شعر حماسی خود را به اعضای خانواده، دوستان و مهمانداران خود دیکته کند. وقتی که خانواده میلتون مجبور شدند به خانه جدیدی در چالفونت سنت گیلس (Chalfont St. Giles) نقل مکان کنند تا از طاعون بزرگ لندن در سالهای ۶۶-۱۶۶۵ فرار کنند، این روند سختتر شد. اینجا بود که میلتون بهشت گمشده را به پایان رساند.
۳- دکامرون (The Decameron)دکامرون احتمالاً بزرگترین قطعه ادبی درباره یک بیماری همه گیر است که به احتمال زیاد بین سالهای ۱۳۴۸ و ۱۳۵۳ نوشته شده است. دکامرون در مورد ۱۰ اشرافی جوان است که برای جلوگیری از مرگ سیاه (طاعون) در فلورانس به یک ملک روستایی فرار میکنند. در داخل املاک، این اشراف در طی چند روز ۱۰۰ داستان را بازگو میکنند. بیشتر داستانها غم انگیز هستند، اگرچه برخی از آنها خنده دار و پر از شوخیهای عملی هستند. دقیقاً مانند کمدی الهی دانته، دکامرون به زبان محلی فلورانس نوشته شده است که در نهایت ایتالیایی استاندارد شد.
جووانی بوکاچیو (Giovanni Boccaccio) مردی که دکامرون را نوشت، در سالهای طاعون وحشتناک قرن چهاردهم میلادی زندگی کرد. بوکاچیو نیز مانند شخصیتهای معروفترین اثر خود، با سفر به ناپل و سایر شهرهای ایتالیا با موفقیت از طاعون فلورانس جلوگیری کرد. با این وجود، وی در سال ۱۳۴۸ شاهد شیوع طاعون در فلورانس بود.
۲- ویلیام شکسپیر (William Shakespeare)کل زندگی ویلیام شکسپیر سرشار از همه گیریهای طاعون بود. در حقیقت، شکسپیر یکی از معدود ساکنان شهر استراتفورد بود که از طاعون ۱۵۶۴ جان سالم به در برد.
یکی از برجستهترین زندگینامه نویسان، جاناتان بیت (Jonathan Bate) در مورد شکسپیر نوشته است که برجستهترین موضوع در زندگی وی طاعون بود. طاعون در چندین اثر شکسپیر، از جمله رومئو و ژولیت ظاهر میشود. حیرت انگیزتر از این، بزرگترین شاهکارهای شکسپیر بین سالهای ۱۶۰۵ تا ۱۶۰۶ اتفاق افتاد که وی سه اثر شاه لیر، مکبث، آنتونی و کلئوپاترا را نوشت.
محققان اکنون بر این باورند که شکسپیر در این مدت بسیار خلاق بود، زیرا سالهای ۱۶۰۵-۱۶۰۶ سال طاعون در انگلیس بود و به جای در فکر فرو رفتن، شکسپیر تصمیم به نوشتن گرفت.
۱-آیزاک نیوتون (Isaac Newton)فیزیکدان و ریاضی دان انگلیسی، آیزاک نیوتن، فردی به شمار میرود که جاذبه را کشف کرد و به نوبه خود قوانین فیزیک را نوشت. بدون اکتشافات نیوتن، عصر روشنگری ممکن بود هرگز اتفاق نیفتد.
در سال ۱۶۶۵، نیوتن دانشجوی ضعیفی در دانشگاه کمبریج بود. در آن سال، این دانشگاه به دلیل طاعون بزرگ لندن تعطیل شد. با بسته شدن دانشگاه، نیوتن به خانه خانوادگی خود در کمبریج بازگشت و انجام یک سری آزمایشات را شروع کرد.
او هنگام کار در دوران قرنطینه، ابتدا شروع به مطالعه قوانین حرکت و جاذبه کرد. هنگامی که نیوتن در سال ۱۶۶۷ به دانشگاه کمبریج بازگشت، او صفوف دانشگاه را از کارشناسی تا کارشناسی و سپس استادی در سال ۱۶۶۹ طی کرد.