فاطمه شعبانی : در هفته های گذشته و با نزدیک شدن به پایان فصل و
رقابت تنگاتنگ تیم های صدرجدول برای جانماندن ازکورس قهرمانی و در نتیجه حساس شدن
بازیها، شاهد بازی های جنجالی و خشن در زمین فوتبال بودیم. موج این خشونت به سکوها
هم کشیده شد. تماشاچی هایی که از راه های دور و نزدیک به امید دیدن یک فوتبال خوب
و تشویق تیم مورد علاقه شان همه سختی ها را به جان خریده بودند به جای دیدن یک
بازی خوب با جنگ گلادیاتورها مواجه شدند!! بازیکنانی که مدام روی همدیگر خطا میکردند
و به جان هم می افتادند. روی سکوها اوضاع وخیمتر از داخل زمین بود طوری که بازی
پرسپولیس- سپاهان 245 زخمی و یک کشته برجای گذاشت. چیزی شبیه به میدان جنگ واقعی!!.
اما چرا فوتبال ما اینقدر خشن و تعداد خطاها زیاد شده است؟ بانی و مسبب این
خشونتها چه کسانی هستند و چه دلایلی دارد؟ چرایی این قضیه را از زبان« جلال
چراغپور» مربی وکارشناس سرشناس فوتبال بشنوید.
.....................
90 درصد تمارض است!
خطا قسمتی از بازی فوتبال است و بازیکن هم اجازه
دارد تعدادی از خطاها را تا مرز کارت اول انجام بدهد. اما وقتی صحبت از بازی خشن میشود
منظور زمانی است که تعداد خطاها از یک حدی زیادتر شود مثلا در یک بازی داور 5 کارت
بدهد. اما چرا در یک بازی تعداد خطاها اینقدر زیاد میشود؟« جلال چراغپور» از ریشه
های اصلی خطاها میگوید:« خطاها دلایل مختلف دارد که ریشه بعضی از آنها بدنی و
جسمانی است. مانند جوانتر بودن حریف مثلا وقتی یک مدافع 32 ساله با یک
فوروارد 22 ساله مواجه می شود. چالاکتر بودن موجب عبور حریف و مدافع مجبور به زدنش میشود. گاهی سریع بودن
باعث خطا میشود مثلا کسی مثل ایمباوه که توپ را 30 متر جلوتر می اندازد و هیچ کس
بهش نمیرسد بهترین راه حل این است که مدافع او را بزند. همچنین اگر ظرفیت آمادگی
جسمانی تیم از تیم مقابلش کمتر باشد زودتر در بدنش اسید لاکتیک جمع می شود و
خستگی بهش دست میدهد. خستگی در قدرت پیش بینی اثر میگذارد و بازیکن تصمیم غلط میگیرد؛ از دقیقه 70 به بعد خطاها بیشتر میشود که ناشی
از خستگی است.

تیم های اروپایی به دلیل داشتن برنامه بدنسازی خوب دیرتر خسته میشوند.
حفظ توان حریف هم از دیگر عوامل جسمانی در زیاد شدن خطا است. چون حریف افت
نمیکند بهترین کار این است که من تمارض کنم!.90 درصد صحنه هایی که از دقیقه 55 به بعد اتفاق میافتد ساختگی وتقلبی و به دلیل عدم آمادگی جسمانی و غیر واقعی است!.»
اعتراض
به داور
این کارشناس فوتبال ادامه میدهد:« قسمت دوم ریشه
خطاها در تکنیک است ! مدافعی که فریب بدنی میخورد حریفش را میزند، یعنی اول فریب
بدنی میخورد و بعد اقدام به زدن میکند اصطلاحا روی پای غلطش میرود و فریب میخورد.
متاسفانه اغلب هافبکهای دفاعی ما در تکنیک دفاع فردی ضعیف هستند و به همین دلیل
زود خطا میکنند و تعداد خطا در محوطه جریمه ما زیاد میشود.» وقتی یک مدافع به
دلیل ضعف فنی تعداد خطاهایش زیاد شود و برای بار دوم و سوم خطا میکند از لحاظ
روحی روانی از داور میترسد که نکند داور کارت دوم را بدهد یک عکس العملی به نام
فرار به جلو از خودش نشان میدهد و به قضاوت داور حمله میکند. اعتراض به رای داور
گونه ای از فرار به جلو است برای ترساندن داور و تحت تاثیر قرار دادن او، چون بازیکن
در تکنیک فردی ضعیف است این عکس العمل را نشان میدهد.
تاکتیک چقدر در تعداد خطاها تاثیر دارد
چراغپور از خطاهایی نام میبرد که ریشه در تاکتیک
دارد:« عدم تطابق تیم با تیم حریف، مثلا تیم
2-3-5 بازی میکند و تیم حریف 2-4-4 و دفاع راست
نمیداند یارش کی است و باید با کی بجنگد. در نتیجه عدم تطابق هم یکی از عوامل خطا
و خشونت است. حریف آدرس غلط میدهد و مدافع کسی که تاکتیک زده و فرار کرده را میزند
وخطا میکند. در اروپا کمتر این اتفاق میافتد چون بازیکن ها سواد بیشتری دارند و
به راحتی گول نمیخورند اگر بازیکنی گول خورد پشت سری پوشش میدهد. اما در فوتبال
ما وقتی یکی گول خورد کسی نیست که پوشش بدهد و اگر توپ برود منجر به گل میشود و
مدافع چاره ای جز خطا کردن ندارد!.»
انگیختگی به جای انگیزه
چراغپور به عنوان آخرین موئلفه از ریشه های روحی
و روانی که باعث خطا میشود، به عدم اعتماد به نفس بازیکنها و برانگیختکی آنها
اشاره می کند که دو عامل روحی و روانی خطاهای زیاد و خشونت در فوتبال است و ادامه
میدهد:« بازیکن اعتماد به نفس ندارد و مدام باخودش میگوید اگر برنده نشویم چه
میشود؟ از سوی دیگر برانگیختگی بیش از حد است مربی ها برای اینکه به بازیکنان
انگیزه بدهند انگیخته میکنند؛ انگیختگی انگیزه نیست! انگیختگی یعنی به هر
شکل ممکن داغش کنیم! اگر شما به بازیکن تاکتیک درس داده و حریف را آنالیز کرده
باشید که چطور کارهای حریف را خنثی کند؛ به بازیکن انگیزه فوتبال و رشد داده اید
نه اینکه به بازیکن بگویید اگر توپ رفت آدم نرود و اگر آدم رفت توپ نرود! متاسفانه
ما در رختکن به بازیکنان میگوییم اگر توپش رفت یارش نرود. همه این عوامل دست به
دست هم میدهد و این اتفاقها میافتد که در زمین یا همدیگر را میگیرند یا همدیگر
را می زنند یا در پرشها همدیگر را هول میدهند یا تکل خطرناک میزنند یا زیر حریف
را خالی میکنند ... در نتیجه فوتبال ما شده خطا کردن، تمارض کردن ....و ما به جای
یک بازی خوب فقط غلت خوردن، معلق زدن و اعتراض به داور را می بینیم.!!»
بازیکن
بهای کمی میدهد!
فلسفه وجود داور در زمین کنترل بازی است پس چرا داور بازی را به خوبی کنترل نمیکند؟ این
کارشناس فوتبال پاسخ میدهد:« اشکال کار در
اجرای قوانین داوری است. داورهای ما به جای اینکه بازی را قضاوت کنند اصطلاحا بازی
را در میآورند. در کمیته داروی به داور میگویند بازی را در بیاور نمیگویند بازی
را قضاوت کن! به نظرم بازیکنها بهای کمی
بابت خشونت و توهین به داور پرداخت میکنند. بازیکن خیلی راحت به داور میگوید:
بروبابا! داور هم انگار عکسش را روی دیوار گذاشته اند و زیرش نوشته اند داور!
معلوم است به این داور گفته اند برو بازی را در بیاور و جریان درست نکن!. در
حالیکه در اروپا اینطور نیست.
جرقه
بازیکن
متاسفانه خیلی زود خشونت داخل زمین به سکوها کشیده
میشود و تماشاچی هایی که برای تشویق تیم مورد علاقه شان و دیدن یک بازی خوب آمده
اند به جان همدیگر میافتند. چراغپور ادامه میدهد:« برای آتش گرفتن یک خانه اول
باید کبریت روشن و جرقه زده شود ما باید جرقه اول را مدیریت کنیم تا خانه آتش
نگیرد. وقتی این خانه آتش گرفت کاری نمیشود کرد. تمام صحبت روی جرقه اول است. وقتی
یک بازیکن با دست و زبان به داور میگوید برو بابا! و داور به بازیکن میگوید: برو
دیگه بس است! و داور مورد را همانجا حل نمیکند و یک عکس العمل قاطع نشان نمیدهد.
اگر کمیته داوری بازیکنی که به داور توهین میکند را 2-3 ماه جریمه میکرد و روی
قراردادش تاثیر میگذاشت و نمیگذاشتند قرارداد ببندد میدیدید چی میشد؟ شما 2
بازیکن را جریمه کن و بگو نمیتوانی 6 ماه بازی کنی ببین جرقه خاموش می شود یا نه
کمیته داوری وقتی به داور میگوید: برو بازی را در بیار! نتیجه اش بازی جنجالی پرسپولیس- سپاهان و استقلال-
پدیده .....می شود.
قراردادهای
هفتگی!
آیا برای کنترل خشونتی که هرچه به آخر فصل نزدیک
میشویم بیشتر و بیشتر میشود، راه حلی وجود دارد؟ چراغپور درجواب میگوید:« بله
اتفاقا راه حل وجوددارد و خوب هم وجود دارد. به جای اینکه باشگاه با بازیکن یک فصل
قرارداد ببندد و مثلا500 میلیون تومان
بدهد مثل خارجی ها و مثل همه جای دنیا هفتگی مزد بدهند. تا فوتبالیست رفتارش را
کنترل کند، به داور توهین نکند که کارت بگیرد. اگر خوب بازی کرد پولش را بدهند اگر
توهین کرد، خطا کرد و اخطار گرفت پولش را ندهند و یک هفته محروم شود و فلان مقدار ضرر
کند!! خیالتان راحت باشد اینطوری یک ماهه همه چیز درست میشود و دعوای داخل میدان
هم حل می شود. شما اول فصل فلان مقدار به بازیکن میدهید و او خیالش از بابت پول و
قراردادش راحت است این میشود که با دست به تماشاچی ها اشاره میکند شلوغ کنید یا در مصاحبه میگوید اگر تماشاچی
حریف به شهرما بیاید زنده برنمیگردند!.
نیاز به
جامعه شناس
البته دیده ها و شنیده ها از مسایل دیگری هم روی
سکوها حکایت دارد، طوری که گفته میشود بعضی از تماشاگران بعد از مصرف الکل یا
مواد مخدر به ورزشگاه میآیند و با حالت غیر طبیعی که دارند جو ورزشگاه را متشنج
میکنند. چراغپور با تاکید بر اینکه این مسایل را باید از لحاظ جامعه شناسی و
روانشناسی بررسی کرد میگوید:« روی سکوهای
ما چیزهای عجیب و غریبی اتفاق میافتد. چیزهای عجیب و خاص خودش. من یکبار نوه ده
ساله ام را به ورزشگاه بردم فقط 15 دقیقه توانستیم بنشیم، بعد از آن بچه را به
بهداری بردم چون از دود چیزهای متفرقه مسموم شد! این مسایل باید جداگانه و با اهل
فن بررسی شود.»