سید مسعود آریادوست : تعیین میزان خط فقر یکی از معیارهای اساسی در سنجش کیفیت زندگی
شهروندان بوده و به همین دلیل است که اقتصاددانان و حتی مردم عادی به این مفهوم
اقتصادی – سیاسی نگاهی همیشگی دارند. از جمله عواملی که میتواند زندگی افراد را به زیر
خط فقر سوق دهد، هزینههای درمانی است. گزارشها حکایت از این موضوع دارد که در
ایران سالانه زندگی 430 ایرانی به جهت هزینههای درمان زیر خط فقر قرار میگیرد. « آلبرت
بغزیان »، اقتصاددان و استاد دانشگاه ضمن گفتوگو با "دیباچه" ابراز داشت : مردم به جهت هراس از خط فقر از درمان خود صرفنظر میکنند. به گفته او این طرز
تفکر باعث افزایش مرگ و میرها در جامعه میشود.

این اقتصاددان گفت: اگر
بخواهیم حد خط فقر را تعیین کنیم مشخصا نیازی به ابداع و مطالعات پیچیدهای نخواهد
بود. در تعیین خط فقر میتوان حداقل درآمدها را ملاک قرار داد. برخی زنده ماندن
افراد را ضمن مصرفِ حداقل مواد خوراکی، معیاری برای خط فقر میدانند. البته اینکه
چه نوع مواد غذایی در این سبد قرار دارد، میتواند جای بحث باشد. برخی دیگر علاوه
بر زنده ماندن افراد، بحث رفاه را هم مطرح میکنند. لذا از دیدگاه آنها بحث مسکن،
استفاده از خدمات شهری، تفریحی، درمانی و ... نیز عنوان میشود. البته طرح این سبد
رفاهی، به مسئولان کشور و فرهنگ مردم و نوع نگاه آنها به زندگی باز میگردد.
وی افزود: برخی نیز خط فقر را
در مبحث معیشت دنبال میکنند. به عنوان نمونه یک ایرانی در شهر و در روستا چه میزان
درآمد باید داشته باشد تا معیشت کند. حال اگر خط فقر در تهران برای یک خانواده 4
نفره 4 میلیون تومان باشد، باید پرسید آیا عموم شهروندان در تهران ضمن درآمد 4
میلیون تومانی میتوانند مسکن مورد نیاز را تامین کنند یا خیر؟ آیا با تورم موجود،
رفاه و معیشت مناسب ممکن است یا خیر؟ لذا باید خط فقر را مدام پایش کرد تا ارزش آن
کم نشود.
این کارشناس حوزه اقتصاد در
پاسخ به این سوال که آیا تعیین میزان خط فقر در ایران سیاسی است، گفت: تعیین میزان
خط فقر در ایران میتواند سیاسی باشد. البته در عموم کشورها به این صورت است. مردم
برای رای دادن به یک نامزد انتخاباتی، برنامههای او را دنبال میکنند تا بدانند
این فرد برای مالیات، اشتغال، دستمزد و .. چه برنامههایی دارد. لذا در اینجا
تعریف فقیر و خط فقر مهم تلقی میشود. سیاستمداران نیز برای کسب آراء مردم،
شعارهایی را در همین زمینه مطرح میکنند. همچنین بر اساس آموزههای اسلامی، حکومت
اسلامی موظف است حداقلهای زندگی را برای مسلمانان تامین کند. بنابراین تعیین
میزان خط فقر جدای از سیاست نیست.
وی در واکنش به زیر خط فقر
قرار گرفتن 430 ایرانی در سال به واسطه هزینههای درمان،افزود: سبد معیشتی
که افراد باید از آن برخوردار باشند، شامل بحث درمان نیز میشود. افراد مشخصا به
دندانپزشک و عموم مسائل درمانی نیاز دارند. اگر شهروندی با حداقل حقوق خود نتواند
مسائل درمانی خود را پیگیری کند، او به عنوان فرد فقیر تعریف میشود. در ایران در
یک سال گذشته شاهد افزایش قیمت داروها بودهایم. این گرانی زندگی افراد را به زیر
خط فقر کشاند. این موضوع نگران کننده است.
بغزیان تصریح کرد: ضمن افزایش
هزینههای درمان و عدم تمکین مالی افراد، ممکن است فرد به پزشک مراجعه نکند و یا
دست به خود درمانی بزند. وقتی مبلغ ویزیت و درمان زیاد باشد افراد از درمان دوری
میکنند که این منجر به بیمار شدن جامعه خواهد شد.
این استاد دانشگاه افزود: هراس
از خط فقر باعث شده مردم به سمت درمان نروند و این
به نوبه خود باعث افزایش مرگ و میر در جامعه شده است. زمانی میگفتیم پیشگیری بهتر
از درمان است. اگر فرد به موقع درمان نشود و بیماری او تشخیص داده نشود، حتی برای
دولت هم هزینهبر خواهد بود. بحث پیشگیری هر چه بیشتر دنبال شود، هزینه دولت هم کمتر
میشود.
او گفت: حتی در برخی موارد
ممکن است افراد از داروهای گیاهی و یا خدمات درمانی ارزانتر استفاده کنند و در
ادامه هم جمله "خدا بزرگ است و هر چه خدا بخواهد" را بر زبان جاری
نمایند. عدم تامین حداقل معیشتِ سلامت، به رعایت کیفیت پایین بهداشت منجر میشود و
این روال به افزایش مرگ و میر منتهی خواهد شد. همین موضوع سلسلهوار در سلامت نظام
اجتماعی تاثیر سوء خواهد داشت.
این کارشناس اقتصادی در خصوص
طرح تحول سلامت و تاثیر آن در جامعه گفت: در خصوص طرح تحول سلامت، شخصا شاهد بودم
که این طرح برای مردم مفید بود. دولت توانست سهم بالایی از هزینههای افراد
را تامین کند و مردم راضیتر بودند. اما ظرف یکسال اخیر که نرخها تغییر یافته و
تحریم وسیعتر شده، اوضاع به گونهای دیگر رقم خورده است. این طرح به جهت ارائه
خدمات بیشتر، تاثیر چشمگیری در هزینههای درمانی داشت. کاهش هزینههای درمانی هم
مردم را از خط فقر دورتر میکرد.
وی خاطرشان کرد : در صورتیکه
این طرح نادیده گرفته شود،مشخصا افراد بیشتری زیر خط فقر خواهند رفت. گران شدن
اقلام پروتئین و ویتامین، افراد را به مصرف کمتر واداشته است. با کاهش مصرف این اقلام،
سلامت جان و سلامت روان تهدید میشود. این موضوع در نهایت منجر به تحمیل هزینههایی
به دولت خواهد شد. دولت اگر قصد دارد قید اجرایی شدن برخی از برنامههای خود را
بزند، باید طرح سلامت را در مرحله آخر قرار بدهد.